صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : مراسم چهلم آیت اله کاشانی

تاریخ سند: 3 اردیبهشت 1341


موضوع : مراسم چهلم آیت اله کاشانی


متن سند:

شماره : 278 /312 بمناسبت چهلمین روز درگذشت مرحوم آیت اله کاشانی روز گذشته مراسمی در مساجد حاج محمد باقر بهشتی واقع در بازار حضرتی و حاج ابوالفتح واقع در میدانشاه بر قرار بوده و مجلس اول از طرف شیخ رضا فعال عضو جمعیت فدائیان اسلام تشکیل شده بود که رویهمرفته در حدود 500 نفر از طبقات مختلف مردم و روحانیون و فرزندان مرحوم آیت اله کاشانی و عده ای از فدائیان اسلام شرکت داشتند همچنین جمعی ازاعضاءحزب زحمتکشان دکتر بقائی از جمله یوسفیان ـ سلحشور ـ لاجوردی ـ میردامادی هم در بین حاضرین دیده شدند اعضاء جمعیت فدائیان اسلام که در جلسه مسجد حاج باقر شرکت نموده بودند همگی کلاه پوستی که مختص اعضاء این جمعیت است بسر داشتند و این مجلس در حدود ساعت 17 خاتمه یافت.
در مسجد حاج ابوالفتح مراسم یاد بود چهلمین روز در گذشته آیت اله کاشانی در این مسجد از ساعت 16 با تلاوت آیاتی از کلام اله مجید آغاز مجموعا قریب 800 نفر از طبقات مختلف کسبه و اصناف و بازاری ها ـ معممین ـ روحانیون ـ فرزندان مرحوم آیت اله کاشانی اعضاء سازمان نگهبانان آزادی شرکت نموده بودند.
در ساعت 2117 حجازی واعظ بمنبر رفته و پس از بیان مقدمه ای اظهار داشت (بنده در روز سوم مرحوم آیت اله کاشانی در منبری که در مسجد خود ایشان رفته بودم در صحبتهایم بقول عده ای تند رفته و جمعی در مقام اعتراض برآمدند که شما چرا تا این حد بآقای دکتر امینی حمله نمودید.
عرض کردم وقتی که کاشانی مرحوم شد عبدالکریم قاسم ـ جمال عبدالناصر ـ بن بلا مرد مبارز الجزایر و همچنین در عربستان سعودی دستور دادند که برنامه موسیقی رادیوها قطع شده و عزای عمومی از آن شهرها و ممالک اعلام شد.
بن بلا همان موقع وارد مصر میشود و خبر فوت کاشانی اعلام داشته و در سخنرانی خود میگوید که من پیش از آنکه به بازماندگان شهدای پرت سعید تسلیت بگویم اول باید بملت شیعه تسلیت عرض نمایم زیرا امام کاشانی امروز فوت شده است.
تمام روسای جمهور ختم گذاشتند و سپس تلگرافها بسوی بازماندگان کاشانی سرازیر شد.
روزی در محضر آن مرحوم بودم و پرسیدم کدام یک از زندانها و تبعید و شکنجه هابشماسخت ترگذشت ایشان فرمودند هیچکدام از زندانها که رفتم و تبعیدها که کشیدم مرا ناراحت نکرد ولی یک چیز کمرم را شکست و آن تهمت و افتراء یک مشت مردم رجاله و دورو بود.
ناطق در اینجا حملاتی بدشمنان کاشانی نموده و سپس افزود (کاشانی میگفت زندگی یعنی جهاد ـ زندگی یعنی مبارزه کردن با ظلم و فساد و بدبختی ـ کاشانی بود که آن نهضت بزرگ را در عراق و مصر بوجود آورد.
اگر کاشانی نبود مصر هم هنوز زیر چکمه های فاروق بود.) کاشانی انگلیس ها را بلرز در آورد و در مقابل استعمار پرچم عدالت و آزادی کوبید و خودش هم (نامفهوم) بود.
چه زندانها رفت ـ چه تبعیدها کشید و چه شکنجه ها دید ولی ملاحظه فرمودید که در دم مرگ خنده از لبانش دور نمیشد کاشانی کسی بود که شاه مملکت برای عیادت او بمنزلش رفت و هنگامیکه از پله های منزل کاشانی پائین میرفت با تعجب پرسید منزل کاشانی همین است باورش نمیشد کاشانی اگر میخواست اکنون ویلای شمیران داشت و یا دارای دهات متعدد و آپارتمانهای بسیار بود ولی او برای خدا و خاطر خدا مبارزه کرد و هر چه که اشخاص مختلف خواستند با او رابطه بیاندازند زیر بار نرفت.
سپس ناطق بار دیگر بدشمنان آن مرحوم حمله نموده و در پایان ذکر مصیبتی نمود و مجلس یادبود در ساعت 2118 خاتمه یافت.
8 /2 /41اداره 3 در پرونده آیت اله کاشانی 32ک ـ الف بایگانی شود.

منبع:

کتاب قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک - جلد 1 صفحه 416


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.