تاریخ سند: 13 مرداد 1342
موضوع: آقای آیتاله خمینی
متن سند:
شماره: 928/س ت شمیران تاریخ:13 /5 /1342
موضوع: آقای آیتاله خمینی
پیرو شماره: 911/س. ت شمیران – 12 /5 /1342
از ساعت 9 صبح روز 12 /5 /1342 دیگر ملاقاتی با حضرات صورت نگرفت1. در مواقع نماز عده حاضر در منزل با اقتدا به آقای خمینی نماز گذاردند [گزاردند]، ولی آقای محلاتی به طور انفراد[ی] نماز خواند به طوری که استنباط گردیده افکار سه نفر نامبرده با یکدیگر چندان انطباقی ندارد. دو محل برای سکونت آقای خمینی یکی امامزاده قاسم2 و دیگری خیابان یخچال قلهک در نظر گرفته شده که شخصاً به امامزاده قاسم، راغب است. اشخاص شناخته شده در ملاقات با آقای خمینی در روز اول که ملاقات آزاد بود عبارتند از: آقای بهبهانی – میلانی – شریعتمداری – فلسفی – انگجی3 – خوانساری – نقشآبادی سبط4 – بهبهانی از اهواز – علوی – آیتاللهزاده مازندرانی – تقوی – شیخ محمدتقی آملی5 - بنی صدر – شیخ بهاء الدین نوری6 - نجفی – مشکوری – تنکابنی7 – مقبرهای – تولیت8 – استاد مشکوه – شهرستانی9 و آقای دکتر انگجی10
در حال حاضر (ساعت 11 روز 13 /5 /1342) نامبردگان در انتظار تعیین تکلیف خود از نظر محل سکونت بوده و در اطاقی که نشستهاند کمتر با یکدیگر صحبت میکنند.
ساواک شمیرانات
در ساعت 1 روز 13 /5 /1342 جهت درج در گزارش روز تلفنگرام گردید. بایگانی شود.
توضیحات سند:
1. پس از دستگیرى حضرت امام (ره) در نیمه شب پانزدهم خرداد 42 و انتقالشان به تهران و زندانى شدن در تاریخ 11 /5 /1342 از زندان آزاد و به منزلى که متعلق به ساواک بود منتقل گردیده و تحت نظر بودند و در تاریخ 17 /5 /1342 دولت خبر آزادى حضرت امام را اعلام کرد تا سرانجام حدود ساعت 10 شب 15 /1 /1343 بدون اطلاع قبلى حضرت امام (ره) به قم وارد که پس از دقایقى خبر ورود ایشان در قم پیچید و مردم سراسیمه به طرف منزل حضرت امام(ره) هجوم آورده و به همدیگر تبریک مىگفتند و حضرت امام تا ساعت یک بعد از نیمه شب به ابراز احساسات مردم پاسخ مىگفتند. پس از انتشار این خبر مردم از سراسر کشور جهت دیدار رهبر بزرگ اسلام با دهها اتومبیل به طرف قم رهسپار شدند و مراتب پشتیبانى و وفادارى خود و اهالى شهر خویش را نسبت به ایشان و اهداف و آرمانهاى حضرت امام (ره) اعلام مىنمودند.
2. امامزاده قاسم (ع)، یکی از اماکن زیارتی در منطقه شمیران در شمال شهر تهران، در حدود دو کیلومتری شمال تجریش، شرق دربند و گلاب دره و در دامنه کوه سرچال کوچک واقع شده است. طبق معتبرترین نظرات، این امامزاده، جناب قاسم بن حسن بن زید بن حسن مجتبی علیهالسلام میباشد که دختر او به نام خدیجه، به همسری حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) در میآید. زندگانی حضرت عبدالعظیم(ع). عطاردی. ص 97
3. آیتالله حاج میرزا محمدعلى انگجى، سومین فرزند آیتالله العظمى حاج میرزاابوالحسن انگجى، درسال 1276 ﻫ ش در شهر تبریز متولد شد. وى پس از خواندن مقدمات و ادبیات، سطوح عالى را از مرحوم والدش و آیات دیگر تبریز استفاده و بعد به قم مهاجرت نموده و چندین سال از محضر مرحوم آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائرى و آیتالله حجت و آیات دیگر بهرهمند شد و از سوى حضرت آیتالله حاج سید ابوالحسن اصفهانى اجازه اجتهاد گرفت آن گاه به وطن خود معاودت نموده و به تبلیغ دین پرداخت.
وى در مبارزه با رژیم شاه نقش فعالى داشته و در موقع قیام ملت ایران براى ملى کردن صنعت نفت از طرف مردم تبریز براى مجلس شوراى ملى برگزیده شد. وى در پى قیام سال 1342 نیز به شهرهاى بد آب و هواى کشور تبعید شد.
آیتالله انگجى پس از پیروزى انقلاب اسلامى به نمایندگى از طرف مردم آذربایجان شرقى در مجلس خبرگان قانون اساسى انتخاب گردید. وى سرانجام پس از شرکت در راهپیمایى عظیم مردم تبریز که در سال 1362 ش به منظور احیاء خاطره فراموش نشدنى روز 15 خرداد 1342 برگزار شده بود و در حالیکه در میان مردم بود دچار ایست قلبى شده و دعوت حق را لبیک گفت و پیکر وى پس از تشییع، در قم و در جوار مرقد مطهر حضرت معصومه سلاماللهعلیها به خاک سپرده شد.
4. آیتالله سید محمد على سبط، فرزند سید محمد نبى، در سال 1291 ﻫ ش در نجف اشرف متولد شد. پس از فراگیری سطوح نزد سید ابوالقاسم خویى و آقا شیخ محمد على کاظمى و آقا سید على نورى و آقا میرزا محمد على عراقى از درس آقا ضیاء عراقى و آقا شیخ محمد کاظم شیرازى استفاده برد. وى در سال 1317 ﻫ ش به تهران آمد و از مدرسین مدرسه خان مروى شد. وی در مسجد مروى اقامه جماعت داشت. و از عراقى اصفهانى و سید عبدالحسین شرفالدین اجازه اجتهاد گرفت و بر برخى کتب درس نیز حواشى نوشت. وى در سال1366 درگذشت و در مشهد مقدس به خاک سپرده شد.
5. آیتالله محمد تقى آملى، فرزند ملامحمد در سال 1266 ﻫ ش در تهران متولد شد. تحصیلات ابتدائى را نزد پدر و برخى علماى تهران از جمله شیخ رضا نورى، میرزا حسن کرمانى و شیخ عبدالنبى نورى به پایان برد و پس از آن براى ادامه تحصیل در سال 1301 به نجف اشرف سفر کرد. در آنجا از محضر آیات عظام نائینى، فیروز آبادى، خوانسارى، آقاضیاءالدین عراقى، کمپانى و ابوالحسن اصفهانى بهرههاى علمى فراوان برد و به درجه اجتهاد رسید. وى در سال 1313 به تهران بازگشت و به تدریس و تبلیغات دینى پرداخت. وى ظاهراً به محضر عارف الهى آقا سید على قاضى طباطبایى نیز رسیده و از اصحاب بزرگ آن جناب شده بود. در جریان نهضت امام خمینى (ره) با مخالفت و مبارزه در مورد طرح انجمنهاى ایالتى و ولایتى و همچنین کشتار حوزه علمیه قم امام(ره) را یارى داد.
آیتالله شیخ محمد تقى آملى در 27 آذر 1350 در تهران دارفانى را وداع گفت و پیکر ایشان در صحن حرم مطهر حضرت امام رضا (علیهالسلام) به خاک سپرده شد. وى صاحب آثار و تألیفات بسیارى از جمله اثبات صانع از ماتریالیسم تا ایدهآلیسم، حیات جاوید در اخلاق، شرح بر منظومه حاج ملاهادى سبزوارى، شرح عروهالوثقى و رسالهاى در احکام رضا (ع) بوده است.
6. حجتالاسلام بهاءالدین نبوی نوری، فرزند حاج شیخ عبدالنبى در سال 1265 ﻫ ش در تهران متولد شد. پس ازطى دوران تحصیل در نجف اشرف به تهران مراجعت و امامت جماعت مسجد مرحوم حاج شیخ عبدالنبى در سرچشمه تهران را عهدهدار گردید. وی بعدها جامعه روحانى تهران معروف به هیئت علمیه را پایهگذارى کرد. در سال 1343 طى نامهاى به ملک فیصل پادشاه سعودى تقاضاى تجدید بناى قبور ائمه بقیع را نمود. بنابر گزارش ساواک، وی در جلسات علماى تهران براى جلوگیرى از اعدام قاتلین حسنعلی منصور شرکت میکرده است. در جریان جشنهاى 2500 ساله شاهنشاهى در جلسهاى گفته بود: «این تعزیه چه بود که درست کردند. خواستند جشنها بهتر بشود خرابترش کردند. تازه چه نتیجهاى از این جشن گرفتند؟» پیشینه سیاسى او از ارتباطش با دستگاه پهلوى جهت حل مشکلات زندانیان و مردم خبر مىدهد و خود در سندى به تاریخ 14 /1 /1339 مىگوید: «اصولاً روحانیون و شخص ایشان کارى با دستگاههاى دولتى ندارند و اگر گاهى اوقات براى رفع گرفتارى مردم و مراجعهکنندگان به دستگاههاى دولتى توصیهاى مىکنند، دلیل بر این نیست که احتیاجى به این دستگاهها دارند.» وی پیش از انقلاب اسلامی در قم درگذشت.
7. آیتالله محمدرضا تنکابنى، فرزند شیخ محمد واعظ تنکابنى در سال 1282 ﻫ ق در «دریا پشته» رامسر متولد شد. ادبیات عرب را در رامسر فرا گرفت و سپس براى ادامه تحصیل به قزوین رفت و همراه برادرش آقا شیخ محمد حسین تنکابنى در مدرسه التفاتیه به تحصیل فقه و اصول پرداخت. وی و برادرش پس از مدتى براى ادامه تحصیل راهى نجف اشرف شدند. حاج محمدرضا تنکابنى در نجف در محضر علماى وارستهاى چون حاج میرزا حبیباللّه رشتى، حاج آقا رضا همدانى، شیخ عبدالله مازندرانى و میرزا حسین حاج میرزا خلیل تلمذ کرد و سپس از محضر پر فیض آخوند خراسانى(ره) بهره برد و از ایشان گواهى اجتهاد گرفت. در سال 1319 هـ ق به تهران عزیمت کرد و در مدرسه محمدیه اول بازار تهران، به تدریس مشغول شد و چون جزو اولین شاگردان آخوند خراسانى بود که به تهران وارد شده بود و حرفهاى تازهاى براى گفتن داشت، حوزه درس پر رونقى را به راه انداخت. او بزودى مرجع فصل خصومات ارجاعى از سوى عدلیه شد. در حوزه درس وى بزرگانى چون آخوند ملاعلى معصومى همدانى، شیخ محمد على لنکرانى، سید ابوالقاسم ادیب و میرزا هاشم آملى رشد یافتند. وی در سال 1319 ازدواج کرد و ثمره ازدواج وى 6 پسر و یک دختر بود. آقاى تنکابنى با بزرگانى چون شهید سیدحسن مدرس و مرحوم آیتالله کاشانى مرتبط بود و هیچ گونه ارتباطی با مقامات دولتى وقت نداشت و زندگى را در کمال سادگى مىگذراند. وى در غائله «انجمنهاى ایالتى و ولایتى» وارد مبارزه با دولت شد. به گفته آقاى فلسفى وى نسبت به حضرت امام (ره) نظر بلندى داشتند و ماجراى غم انگیز 15 خرداد او را بسیار متأثر کرد. آیتالله تنکابنى در روز عید غدیرخم در 21 فروردین ماه 1354 در سن 103 سالگى رحلت کرد و پس از تشییع باشکوه به نجف اشرف منتقل و در وادىالسلام به خاک سپرده شد.
8. سید ابوالفضل تولیت قمی، در سال 1283 ﻫ ش در قم پای به عرصهی گیتی نهاد و تحصیلات اولیه خود را در مدرسه باقریه که توسط پدرش به سبک جدید تاسیس یافته بود، شروع کرد و ادبیات فارسی و عربی و دیگر علوم متداول را به نحو شایستهای نزد استادان زمان خود فرا گرفت. در هنر نقاشی و خطاطی ید طولایی داشت و آثار جالبی در این موارد از وی به یادگار مانده است. تولیت مانند پدر خود، مرد دین و سیاست بود و هفت دورهی پیاپی نمایندگی مردم قم را در مجلس شورا عهدهدار بود و خدمات سیاسی و اجتماعی قابل توجهی را انجام داد. اهالی قم علاقهی وافری به ایشان داشته و با رضای خاطر به ایشان رأی میدادند. منزل ایشان پیوسته محل مراجعات و خواستههای مردم قم بود، بالاخص در ایام عزاداری خامس آل عبا علیه السلام و عاشورای حسینی دستهجات عزادار برای عرض تسلیت ابتدا به آستانهی معصومه علیه السلام و سپس به منزل مرحوم تولیت روی آورده و با سینهزنی و نوحهخوانی به انجام مراسم میپرداختند. در پایان دورهی هفدهم مجلس شورا به سبب حمایت بیدریغ تولیت از دکتر محمد مصدق و شرکت در رفراندوم مرداد ماه 1332 ﻫ ش از حق انتخاب شدن به نمایندگی مردم قم از طرف رژیم سلطنتی محروم گردید. ولی همچنان از توجه اهالی شهرستان قم و محبت محافل روحانی مخصوصاً از عنایات خاصهی مرحوم آیتالله بروجردی بهرهمند و کامیاب بود. تولیت به علت فعالیتهای سیاسی مخالف رژیم شاه بعد از کودتای 28 / مرداد / 1332 ﻫ ش از طرف حکومت وقت مکرراً تحت فشار قرار میگرفت. در سال 1341 ﻫ ش از حق شرعی و قانونی ادارهی آستانه طبق فرمان شاه محروم شد و به علت عدم استقبال از شاه در قم در بهمن ماه آن سال، به مدت شش ماه زندانی گردید. بار دیگر در مرداد ماه / 1347 ﻫ ش و آخرین بار در دی ماه / 1348 ﻫ ش به دستور دادرسی ارتش و به اتهام واهی استفادهی مجعول از نام و عنوان تولیت بازداشت و پس از ماهها زندانی، آزاد گردید. در زندان آخرین، مبتلا به عارضهی قلبی شد. مرحوم تولیت دارای فکری باز و روشن و دیدی وسیع و جهانی بود. علاوه بر زیارت مکرر خانهی خدا و عتبات عالیات به کشورهای آسیایی و اروپائی نیز سفر کرد. همه جا در این اندیشه بود که اسلام از راه پیشرفت علمی و فرهنگی و اجتماعی در سطح جهانی با اعلا درجهی کمال خود برسد و در برابر هجوم تمدن غرب استقامت و پایداری کند و یکی از راههای رسیدن به این هدف را، تربیت دانشمندان و بزرگان علم و دانش و سیاست میدانست و در اثر همین اندیشه تمام ثروت خود را وقف کرد و با تاسیس «شرکت سهامی طاهر قم» با سهام بی نام آزاد در اختیار کارهای خیریه خود قرار دارد. در اواخر زندگی اعتبار احداث شهرکی را در سالاریه تامین نمود که پس از وفات ایشان تکمیل و اکنون به نام «شهرک امام» یا «بنیاد مسکن» موسوم است. دایرۀالمعارف تشیع در نتیجهی افکار و اندیشههای فرهنگپروری تولیت و به یاد ایشان در 1361 ﻫ ش تاسیس شد و تدوین آن آغاز گردید». وی نمایندهی مجلس شورای ملی از قم در دورههای یازدهم تا هفدهم (1316 ﻫ ش 1331 ﻫ ش) بود. تولیت سرانجام در روز جمعه 5 مرداد 1358 ﻫ ش در سن 77 سالگی در قم بدرود حیات گفت. پیکرش در کنار مسجدی که خود در بنیاد مسکن، احداث کرده بود، به خاک سپرده شد.
9. آیتالله سید احمد شهرستانی در سال 1285 ﻫ ش در نجف متولد شد. پس از طی دوره ابتدایى به فراگیرى دروس حوزوى پرداخت. آیتالله شهرستانى پس از دوران سطوح از درس مرحوم آیتالله مشکینى، آیتالله نائینى، آیتالله عراقى، و آیتالله سید ابوالحسن اصفهانى استفاده کرد و در سال 1310 به درجه اجتهاد رسید. آیتالله شهرستانى پس از پایان درس به ایران بازگشت و در تهران به تدریس فقه و اصول مشغول شد و در مسجد سنگى تهران به اقامه جماعت و نشر معارف اسلامى پرداخت.
10. دکتر سید ابراهیم انگجى، فرزند آیتالله حاج میرزا ابوالحسن انگجى(ره) بود. وى دکتر داروساز و در دانشگاه تهران مشغول به کار بوده است.
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی میرسید علی موسوی بهبهانی به روایت اسناد ساواک صفحه 28