تاریخ سند: 22 تیر 1357
موضوع: عدم برگزاری مراسم عید مبعث از جانب آیات
متن سند:
از: 21 ه
به: 312 شماره: 5581 /21
روز دوشنبه 11 /4 /37 که مصادف با عید مبعث بود و طبق معمول همه ساله بایستی مراسم
جشن و چراغانی باشد هیچ خبری نبود نه مردم و نه آیات هیچکدام جشن نگرفتند حتی روز
سیزدهم رجب که تولد حضرت علی است و همه ساله مردم قم مفصلا جشن میگرفتند امسال
اصلا خبری نبود به طوری که آقا کاظم مدرسی میگفت قبل از عید مبعث مراجع یک شب
اجتماع میکنند و تصمیم میگیرند که باید عیدها و جشن ها برپا باشد چون در غیر اینصورت
مردم کم کم این مراسم را از یاد میبرند ولی مجددا تصمیم علماء و مراجع عوض شد و روز عید
مبعث جلوس نکردند زیرا به طوری که شایع بود عده ای از بازاری ها به علماء اعتراض کرده بودند
که برای کشتاری که در قم شده مردم هنوز داغ دیده و عزادارند شما میخواهید با برپا کردن
جشن خون مردم را پایمال کنید.
ضمنا قبل از عید مبعث «تصمیم مراجع برگرفتن جشن بود
شیخ هادی بروجردی پیشنماز مسجد چهار مردان پرچمهای سه رنگ به خیابان ها زد که مورد
اعتراض قرار گرفت.
نظریه ـ شیخ هادی بروجردی پیشنماز مسجد چهار مردان مقدار زیادی پرچم سیاه و همچنین
پرچم سه رنگ تهیه کرده و در مراسم سوگواری پرچم های مشکی و در اعیاد مذهبی پرچمهای
سه رنگ را در خیابان های چهارمردان و ارم نصب میکند نامبرده از وقایع قم به بعد در هیچ یک
از اعیاد مذهبی پرچم سه رنگ نزده بود تا امروز که آن هم مورد اعتراض قرار گرفت.
نظریه یکشنبه ـ مفاد گزارش صحیح است آیات ثلاثه قم معتقد به برقراری مراسم جشن در روز
عید مبعث بودند ولی تحت تأثیر فشار بازاریان و افکار عمومی متعصبین مذهبی قرار گرفتند لذا
رسما جلوس نکردند لکن به خاطر اینکه عقیده خود را نیز اعمال کرده باشند هر یک درب
بیرونی منزل ها را باز کردند و رفت و آمدی در منازل نامبردگان بود و آیات هم در اواخر مجلس
نزدیک ظهر به بیرونی منازل آمدند ولی نه به عنوان جلوس رسمی زیرا در اعیاد مذهبی رسم بر
این است که هر یک از آیات از ابتدای شروع مجلس در بیرونی منزل خود جلوس میکنند مردم
به دیدن ایشان میروند و مداحان نیز مشغول مدح خوانی میشوند.
شراره
نظریه سه شنبه: نظریه یکشنبه مورد تایید است کیاوش
در پرونده شخصی محمدرضا گلپایگانی به کلاسه 9292 بایگانی شود.
22 /7 /57 روحانی
در گزارش وقایع روزانه مورخه 7 /5 /37 درج گردید.
روحانی
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی حاج سید محمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک - جلد سوم صفحه 693