تاریخ سند: 1 تیر 1350
متن سند:
تیمسار معظم و گرامی سپهبد نصیری معاونت نخست وزیر
و سرپرست سازمان اطلاعات و امنیت کشور
احتراما سپاسگزارم که از طرف مسئولین امر به من فرصت داده شد که در
ساعت 12 روز 31 /3 /50 در دفتر رئیس بازداشتگاه موقت شهربانی با برادرم
حسن ضیاء ظریفی ملاقات
کنم.
بدون آنکه ذره ای
احساسات برادرانه خود را
در این امر دخالت دهم
خداوند بزرگ را به شهادت
می طلبم که صرفا احساس
و عقاید و خواسته های او را
برای آن جناب نقل قول
کنم.
او عمیقا معتقد است که «اگر
خدای نکرده انتقام جویی
نباشد دارد قربانی سوء
تفاهم می شود».
و خود را
در پرونده اخیر بکلی بیگناه
می داند.
آنچه که مامورین
سازمان امنیت در طی
تماسهای متعدد از او
خواسته بودند این بود که در دادگاه راجع به سه مطلب زیر صحبت کند 1ـ ترور
سیاسی 2ـ واقعه سیاهکل 3ـ رژیم سلطنتی او معتقد است که برطبق قرار قبلی
تمام مطالبی را که درباره سه اصل فوق لازم بود در دادگاه تجدیدنظر بیان کرده و
در پایان بیانات خویش با اعتقاد و احترام به شخص اعلیحضرت همایون
شاهنشاه آریامهر خطاب به اعضاء دادگاه و نماینده دادستان و مامورین امنیت
استدعا کرد که عین پرونده و گفتار او به پیشگاه شاهنشاه آریامهر تقدیم گردد اگر
رأی مبارک بر این باشد که وجود او برای مملکت خطرناک است مرگ را با
آغوش باز پذیره می شود ولی اگر خدای نخواسته قصد انتقام جویی باشد
شاهنشاه بزرگ به این امر توجه خواهند فرمود».
او معتقد بود که دفاعیات او در دادگاه چنان بود که حتی شخص رئیس دادگاه
متأثر شده و گریه کرده است و اگر این دفاعیات «به عرض شاهنشاه برسد به او
امکان زندگی و خدمتگذاری داده خواهد شد».
او صریحا در حضور مامورین زندان اظهار داشت که بودن چندین سال در
زندان تفکر او را درباره
مسائل سیاسی مملکت به
کلی تغییر داده و اگر شانس
زنده بودن داشته باشد.
به
انقلاب کشور خویش
می تواند خدمت شایسته ای
انجام دهد و می خواهد که
این فرصت به او داده شود تا
وفاداری خود را به
شاهنشاه نشان دهد منتهی
در زیر تهدید به اعدام
احساس می کند که
می خواهند شخصیت
انسانی او را مچاله کنند.
و
زندگی او حتی به اندازه یک
گربه هم برای دستگاه
ارزش ندارد.
تیمسار گرامی شما به خوبی مرا می شناسید و از علاقمندی به وطنم و شاهم
آگاهید سوگند به خدای بزرگ می خورم که اگر او زنده بماند در مدت زمان
کوتاهی عمیقا و قلبا خدمتگذار کشورش و شاهنشاه بشود.
از پیشگاه مبارک
شاهنشاه آریامهر برای او درخواست عفو بفرمایید.
زندگی او را نجات دهید او را
در بوته آزمایش قرار دهید و فرزند باشرفی را برای خدمت به این آب و خاک از
خطر مرگ برهانید.
با تقدیم احترام ـ ارادتمند ـ دکتر ابوالحسن ظریفی 1 /4 /50
منبع:
کتاب
چپ در ایران - چریکهای فدایی خلق به روایت اسناد ساواک صفحه 292