تاریخ سند: 28 آبان 1351
موضوع : روحانیون قزوین پیرو 3324/23 ﻫ – 28/8/51
متن سند:
از: 23 ﻫ
به: 312 شماره: 3325 /23 ﻫ
در مورخه 22 /8 /51 شیخ رحیم سامت .
حاج محمود شریعت مهدوی و حاج آقا بزرگ علوی که از علماء قزوین میباشند به منزل حاج میرزانصراله شهیدی رفته و ضمن مذاکره از اقدامات و فعالیتی که آقای سید عباس ابوترابی در مورد اخذ وجوهات و تحویل آن به صندوق قرض الحسنه ولی عصر مینماید ( به اتفاق شیخ هادی باریک بین1 تشکیل دادهاند و دست اندرکار توسعه آن هستند.) اظهار ناراحتی کرده و عنوان مینمایند با اقدامات ایشان، دست علماء دیگر از دریافت وجوهات کوتاه شده و در صورت ادامه این وضع، پرداخت شهریه ماهانه طلاب با مشکلات روبرو خواهد شد و به امور علمیه شهر لطمه وارد میگردد و در نتیجه پس از رفتن این افراد، حاج میرزانصراله شهیدی، آقای سیدعباس ابوترابی را به منزل خود خواسته و در مورد نگرانی سایر آقایان در مورد فعالیتش با وی مذاکره میکند؛ ولی سیدعباس ابوترابی به مشارالیه اظهار میدارد من دنبال افراد وجوه دهنده نمیروم و اصراری هم ندارم که وجوه خودشان را به من بدهند، ولی اگر وجوهی به طور دلخواه به من برسد، با اجازهای که از آیات دارم، از دریافت و خرج آن در محل خودداری نمیکنم و آقایان بی جهت معترضند.
من مورد وثوق و اعتماد هستم و جای گله و شکایتی باقی نیست و پس از پایان اظهاراتش، شهیدی به وی تکلیف نموده که نظر سایر آقایان را هم رعایت کند و طوری که زننده نباشد و به کار طلاب و اهل علم لطمه نزند اقدام کند و در مصرف وجوهات تا حدّ ممکن دیگران را در جریان بگذارد و ایشان هم قبول میکند که تعدیلی در نظر خود داده و در صورت امکان، سهمی از پولهای دریافتی به دیگر آقایان بدهد.
نظریه شنبه .
نمونه فوق یکی از علل عمده وجود اختلاف بین روحانیون و بخصوص هیئت علمیه قزوین است که باعث میگردد در باطن نسبت به یکدیگر بدبین باشند.
نظریه سه شنبه .
مفاد گزارش خبر با توجه به صداقت شنبه مورد تایید است.
ضمناً هرگونه اقدامی در زمینه تشدید این اختلاف، احتمالاً نتیجه عکس خواهد داشت، زیرا امکان دارد که این موضوع مورد توجه آقایان واقع گردد که اختلافاتشان مورد بهره برداری دیگران واقع میگردد.
آسمانی
نظریه 23 ﻫ .
نظریه سه شنبه مورد تایید است
آقای علیخانی 2 /9 /51
توضیحات سند:
1.
آیتالله حاج شیخ هادی باریک بین، فرزند ابو القاسم در سال 1309ﻫ ش در قزوین به دنیا آمد.
با وجود مصائب بسیار، که ناشی از دست دادن پدر بود، بنا به علاقهای که به امور دینی داشت، به تحصیل علوم حوزوی روی آورد و نیمی از وقت خود را به تحصیل علوم دینی و نیمی دیگر را جهت امرار معاش به کار مشغول شد و این شیوه را مدتها ادامه داد، تا این که به تدریج، به صورت تمام وقت مشغول تحصیل شد.
مقداری از سطح را حوزهی علمیه قزوین، در محضر آیات: حاج شیخ یحیی مفیدی(ره) و حاج سیدابوالحسن رفیعی قزوینی(ره) خواند و سپس به حوزه علمیه قم عزیمت کرد.
رسایل و مکاسب و کفایه را در درس استادانی چون: آیت الله منتظری(ره)، آیتالله مشکینی(ره) و آیتالله سلطانی(ره) شرکت کرد و از درس خارج فقه آیتالله بروجردی(ره) و فقه و اصول امام خمینی (ره) بهره مند شد و پس از چندی به حوزه علمیه نجف اشرف عزیمت کرد و حدود سه سال در مدرسهی آخوند، در درس مرحوم آیت اله شیخ محمد باقر زنجانی(ره) در فقه و اصول شرکت جُست.
آیتالله باریک بین در سال 1341 به وطن بازگشت و پس از سکونتی دو ساله در قم، در سال 1343، به قزوین مراجعت نمود و با کمک دیگر علماء و روحانیون شهر، در صدد احیاء مدارس علمیه قزوین برآمد و پس از چندی اقامه جماعت در مسجد آقاکبیر، ضمن اداره مدرسه شیخ الاسلام، در مسجدِ آن نیز به اقامه جماعت پرداخت.
ایشان که نمایندگی امام خمینی(ره) در اخذ وجوهات را نیز داشت، یکی دو بار نیز از طریق خرمشهر به عراق رفت و با امام(ره) دیدار نمود.
آیتالله باریک بین در دوران مبارزه، یکی از شخصیتهایی بود که به دلیل فعالیتهای انقلابی، در اردیبهشت ماه سال 1357، به 18 ماه تبعید در سردشت محکوم شد.
در جریان اعتراضات مردمی و اوج گیری تظاهرات مردمی، در ابتدا تصمیم گرفته شد تا این محل، به ایذه تغییر داده شود، ولی رژیم شاهنشاهی که در مقابل انقلاب اسلامی تاب مقاومت نداشت، در مهرماه همان سال، مجبور به تبرئهی ایشان گردید.
آیتالله باریک بین پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سمتهای مختلفی نظیر سه دوره نمایندگی مردم استان در مجلس خبرگان، نماینده امام(ره) در استان و رئیس شورای فرهنگ عمومی فعالیت نمودند.
ایشان هماکنون نمایندگی ولیفقیه در استان و امامت جمعه قزوین را عهدهدار است.
(اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی)
منبع:
کتاب
آیتالله سید عباس ابوترابی به روایت اسناد ساواک صفحه 63