تاریخ سند: 28 اردیبهشت 1351
موضوع : لاهوتی واعظ اهل گیلان
متن سند:
از : 20 ه 12
به : 312 شماره : 11376 /20 ه 12
روز چهارشنبه مورخه 20 /2 /51 یکی از وعاظ
تهران به نام لاهوتی اهل گیلان به قم رفته و با
آیت الله شهاب الدین مرعشی نجفی تماس
گرفته و به او گفته است:
اولاً آقای نجفی من به شما بگویم که هیچ گونه
شخصیت و اعتبار ندارید و ارزش شما پیش
مردم بسیار کم است برای این که شما و امثال
شما به حدی سکوت کرده اید که معلوم نیست
در آینده با خودتان چه رفتاری داشته باشند
دیدید که به حرف آیت الله شریعتمداری هم که
وابسته به خودشان است توجهی نشد شما در
این جا به حال سکوت نشسته اید آنها هم مرتبا جوانان را می کشند این درس و بحث چه فایده
دارد آن را تعطیل کنید.
آقای نجفی در پاسخ وی می گوید اولاً شما که می گویید من هیچ گونه شخصیت و اعتباری ندارم
پس با این ترتیب چه توقعی از من دارید.
ثانیا می گویید حوزه علمیه و درس را تعطیل کنیم این حوزه بودجه و مخارجی دارد و این مخارج
را یک عده بازاری می پردازند و آنها می خواهند که این درس و بحث برقرار باشد و این اختیار در
دست من نیست که حوزه را تعطیل کنم تازه تعطیل کردن حوزه چه فایده دارد.
ثالثا آنهایی که به عقیده شما کشته می شوند و شما آنان را مسلمان واقعی و مجاهد می خوانید
مگر قبلاً برای انجام کارهایشان با ما مشورت کرده بودند و شما مدعی هستید حرف آیت الله
شریعتمداری اثر نکرده پس من چه می توانم بکنم البته ما توصیه می کنیم ولی اثر ندارد.
لاهوتی سپس در قم با عده ای از طلاب ساده لوح تماس می گیرد و آنها را تحریک می کند و
حوادث اخیر قم را بوجود می آورد.
ضمنا
متعاقب تماس لاهوتی با آیت الله نجفی در
تاریخ 22 /2 /51 عده ای زن که وضع بسیار
مجللی داشته اند به منزل آقای نجفی می روند
و همان گفتار لاهوتی را تکرار می کنند.
آیت الله نجفی می گوید شما صراحتا مقصودتان را
بیان کنید که از من چه می خواهید آنها می گویند
شما حوزه علمیه را تعطیل کنید جاروجنجال و
ایجاد سروصدا با ما.
نجفی جواب می دهد چرا بچه های شما قبلاً
نیامدند با ما مشورت کنند من که از قضایا هیچ
خبری ندارم آنها زنها می گویند ما می دانستیم که
نه از دست شما کاری ساخته است و نه با ما موافق
هستید لیکن می خواستیم به شما بگوییم
وظیفه تان این است که فعلاً درس را تعطیل کنید
و نجفی برای این که از دست آنها خلاص شود زنها را برای صرف ناهار به حسینیه مجاور منزلش
دعوت می کند و آنها پس از خوردن ناهار ساعت 1400 همان روز رهسپار تهران می شوند و هنگام
خروج یکی از آن زنها که ظاهری آراسته و قیافه ای زیبا داشته با حالت تمسخر به یکی از اطرافیانش
می گوید آشیخ محلل می شوی؟
گویا اقوام متهمین به منزل گلپایگانی رفته و از او خواسته اند اعلامیه صادر کند او گفته من این
کار را نمی کنم زیرا تأثیری ندارد [ناخوانا ]
نظریه شنبه.
حوادث اخیر قم گرچه سروصدا داشت لیکن تعداد محرکین زیاد نبوده اند و گویا
عامل اصلی همان لاهوتی بوده که به تحریک شیخ بهاءالدین محلاتی که فعلاً در تهران اقامت
دارد به قم رفته و این حادثه را به وجود آورده است و سیدصادق روحانی هم که خیلی علاقمند
است معروف بشود و مردم به او آیت الله خطاب بکنند این قضیه را آگراندیسمان کرده است ضمنا
در حوادث اخیر یکی از روحانیون به نام احمد آذری1 که قبلاً نیز به اتهام پخش کتب مضره
مدت یک سال زندانی کشیده دستگیر شده است البته او یک فرد ساده ای است و خیلی زود فریب
می خورد و عده ای مغرض از سادگیش استفاده می کنند و وی را وادار به تظاهرات و غیره می نمایند
چون عده ای طلاب نزد این شخص درس می خوانند لذا به نظر می رسد که اگر زودتر از زندان آزاد
شود بهتر است.
نظریه یکشنبه.
1ـ لاهوتی گیلانی به احتمال یقین همان شیخ حسن لاهوتی اشکوری است که در
312 سابقه دارد
2ـ هرگونه اقدام لازم درباره مفاد این خبر بایستی به نحوی صورت گیرد که به حفاظت منشأ لطمه
نزند
3ـ چنان چه لازم باشد که به توصیه روحانیون توجه شود به نظر می رسد برای عبرت سایرین اگر
روحانیون طراز اول از قبیل آیت الله شریعتمداری.
خوانساری و نجفی مرعشی و میلانی حاضر شوند
رسما عمل چریکها را تقبیح کنند و تأکید نمایند که ما برای آخرین بار از مقامات مسئول تقاضا داریم
که به خاطر ترحم به خانواده آنان با یک درجه تخفیف از اعدام آنها صرف نظر کنند و اگر منبعد موارد
مشابه اعمال آنان از کسی مشاهده شد خودش مسئول عواقب اعمالش می باشد، اثر مطلوبی داشته
باشد.
آمال
نظریه سه شنبه.
شیخ حسن لاهوتی اشکوری مدتی است ممنوع المنبر می باشد.
سپاهی
نظریه چهارشنبه.
نظریه یکشنبه و سه شنبه مورد تایید می باشد.
پاد
1568 27 /2 /51
توضیحات سند:
1ـ آیت الله حاج شیخ احمد آذری قمی در سال 1304 در قم متولد شد.
تحصیلات علوم اسلامی را در قم شروع و در سال 1322 جهت ادامه تحصیل راهی نجف اشرف گردید.
پس از
بازگشت محضر حضرات آیات بروجردی، محقق داماد، علامه طباطبایی را درک نمود.
در جریان نهضت ملی
شدن نفت فعال و در تأسیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از اعضای مؤسس بود.
وی به دلیل اهتمام به
مبارزه با رژیم چندین بار بین سالهای 1345 تا 1357 دستگیر، زندانی و تبعید گردید.
پس از پیروزی انقلاب
مدتی حاکم شرع دادگاه انقلاب قم، سپس دادستان انقلاب اسلامی مرکز، دبیر و سخنگوی جامعه مدرسین،
عضو مجلس خبرگان رهبری، عضو شورای بازنگری قانون اساسی، نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی از
قم.
آیت الله آذری روزنامه رسالت را با جمعی از دوستانش تأسیس و مدتها خود مقاله نویس روزنامه بود.
از
تألیفات ایشان می توان:
جنگ و صلح در اسلام، ولایت فقیه از دیدگاه فقهای خط امام، شرح بر وصیت نامه سیاسی الهی امام(ره)
پرسش و پاسخ مذهبی، مالکیت در اسلام، ولایت فقیه از دیدگاه شیخ انصاری، احتکار و گرانفروشی و ...
نام برد.
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی سید شهابالدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 633