صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : موسی صدر

تاریخ سند: 24 شهریور 1353


موضوع : موسی صدر


متن سند:

به : 713 از : 213 شماره : 5173 /213 در تاریخ 16 /6 /52 ساعت 10 صبح موسی صدر جهت مذاکره با کامیل شمعون و پیر جمیل رهبران مسیحی دست راستی، رفته است تا در مورد وضع شیعیان با حکومت، با آنان تبادل نظر بکند.
نظریه منبع : به احتمال قوی دو شخص فوق الذکر که تأثیر زیادی در حکومت لبنان دارند به کرات نسبت به خواسته ای موسی صدر از حکومت و پشتیبانی از وی بخواند در ملاقات اخیر تصمیماتی متفقا اتخاذ نمایند نسبت به تفاهمات بیروت نیز مسلما در این جلسه تصمیم خواهند گرفت.
نظریه رئیس نمایندگی : با توجه به دسترسی منبع خبر مورد تأیید است و موسی صدر در جلسه زعمای شیعه، ممکن است خواسته باشد از طرف مسیحیان و نظریات آنان مطلع تا از تصمیمات متخذه با پیش بینی قبلی اقدام کرده باشد.
موسی صدر ـ 58

توضیحات سند:

1ـ شهید دکتر مصطفی چمران که در کانون بحران لبنان و جنگهای داخلی قرار داشت احزاب دست راستی لبنان را به شرح ذیل معرفی می نماید : مسیحیت در زمان استعمار فرانسه امتیازاتی گرفت و بعد از استقلال جانشین فرانسه شد.
قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادی در دست آنان بود و برای نگاهداری امتیازات خود با دولتهای غربی و بخصوص آمریکا و حتی اسرائیل همکاری می کردند.
بعد از قدرت یافتن مقاومت فلسطین در لبنان.
و بخصوص بعد از نهضت محرومین لبنان و درخواست حقوق از دست رفته، مسیحیان به وحشت افتاده، شروع به تعلیم و تسلیح و سازماندهی سریع کردند و با امکانات فراوان علمی و مادی و پشتیبانی ارتش لبنان و حکومت لبنان و سیاستهای غربی، در مدت کمی بزرگترین نیروهای نظامی را به وجود آوردند.
قبل از شروع انفجار لبنان، قدرت نظامی «کتائب» اقلاً به 40 هزار جنگنده مسلح می رسید.
به طورکلی در لبنان سه حزب بزرگ دست راست وجود دارد.
1ـ بزرگترین این احزاب حزب «کتائب» است که آنان را «فالانژیست» می گوییم و رهبری آن با «پیر جمیل» است که بزرگترین قدرت سیاسی لبنان به شمار می رود.
[در حال حاضر بعد از کشته شدن «بشیر جمیل» پسر پیر جمیل رهبر نظامی کتائب و همه احزاب دست راست «نادی افرام »است] 2ـ «حزب اَحرار [حزب ناسیونال لیبرال] که رهبر آن «کمیل شمعون» نام دارد.
کمیل شمعون نوکر آمریکا و همکار اسرائیل است و کسی است که شاه طاغوتی ما با او دوستی داشت، و چندین بار به ایران آمد و حتی با شاه به شکار رفت.
در دوران جنگ گذشته شاه مبالغ هنگفتی به او کمک مالی کرد تا شیعیان را بیشتر بکشد و نابود بکند.
همین «کمیل شمعون ملعون است که دست اتحاد با اسرائیل داده است و بزرگترین ضربات را بر مسلمین لبنان وارد می کند.
3ـ حزب «حُرّاسِ الاَرْزْ»، «اَلاَرْزْ» نام درختی است معروف در لبنان که همان درخت سدر است.
«حُرّاسِ الاَرْزْ» یعنی پاسداران این درخت، یا پاسداران لبنان، اینان مسیحیان بسیار متعصبی هستند که صلیب بزرگی بر سینه خود نصب می کنند و خونخوارترین رزمندگان لبنان به شمار می روند.
اگر مسلمانی به دست آنها بیافتد فورا سر او را از تن جدا می کنند.
اینان معتقدند که از بازماندگان صلیبیون هستند.
اگر به خاطر داشته باشید، چند قرن پیش مسیحیت اروپا، قشون بزرگی را روانه فلسطین و لبنان کرد و مسلمانان را قتل عام نمود.
آنان را صلیبی می گفتند، زیرا صلیب را بر دست خود حمل می کردند و صلیب بزرگی نیز بر سینه خود نصب می نمودند.
«حراس ارز» معتقدند که بازماندگان صلیبیون هستند، و می خواهند همان برنامه های وحشیانه صلیبیون را در لبنان پیاده کنند.
رهبر این حزب در حال حاضر «إتیان صقر» معروف به «اَبوْ اَرْزْ» است.
این سه حزب، احزاب دست راستی لبنان هستند که با آمریکا و اسرائیل همکاری می کنند، و علیه مسلمانان می جنگند که به ترتیب قدرت حزب بزرگتر یعنی «حزب فالانژیست» و بعد حزب «احرار» و سوم حزب «حراس ارز» قرار دارند.
علاوه بر اینها فرقه راهبان مارونی نیز دارای قدرتی هستند.
در زمان جنگ مسیحیت و سازمانهای نظامی آنها، «کتائب» و «احرار» و «حراس ارز» ...
آلت دست سیاستهای غربی شدند و توطئه های بزرگ را ضدمقاومت فلسطینی آغاز کردند، همه اعمال آنها حساب شده و دقیق بود، می خواستند یا قدرت مسلمانان را در هم بشکنند و امتیازات سابق خود را حفظ کنند، و یا لبنان را تقسیم نموده، در قسمت مسیحی نشین استقلال تام داشته باشند.
مسیحیت لبنان در میان دریای عرب خود را اقلیت می شمارد، لذا با اقلیت های دیگر همکاری می کند و همین یک نقطه تلاقی بین آنان و اسرائیل است.
بر همین اساس انتظار داشتند که شیعیان نیز دوست و همکار آنان باشند، چون شیعیان نیز در کشورهای عربی اقلیت بوده، همیشه مورد هجوم و هتک احترام کشورهای عربی بودند.
حتی در اوایل انفجار از کشتن شیعیان پرهیز می کردند، ولی بعد از موضع گیری آقای صدر در دفاع بی چون و چرا از مقاومت فلسطین، خشم و کینه آنها متوجه شیعیان شد.
مسیحیون افراطی، امام موسی را مسئول اساسی این همه مشکلات می دانند و می گویند این امام موسی بود که فتح را پروبال داد و در همه جا از او دفاع کرد و مردم شیعه را که مخالف فلسطین بودند، به طرفداری مقاومت فلسطین تجهیز کرد.
معتقدند که شیعه و مسیحی در دنیای عرب، دو اقلیت هستند و باید اجبارا با هم متحد باشند، تا زنده بمانند، اما امام موسی این ائتلاف را بر هم زد و در صف فلسطینی ها ضد مسیحیان موضع گرفت.
اگر امام موسی و شیعه ضد مسیحیان وارد جنگ نمی شدند، مقاومت فلسطینی به هیچ وجه قادر نبود این همه بجنگد، آنان می گویند این امام موسی است که «مقاومت فلسطین را شعله ای مقدس شمرد، خیر مطلق به حساب آورد و با جان و روح خود از آن دفاع کرد».
این را خطای بزرگ امام موسی می شمرند، روزنامه «العمل» ارگان کتائب و روزنامه های دیگر مسیحیان تندرو به امام سخت حمله می کنند.
خودم در شیاح از کتائب و احرار شنیدم که از پشت سنگرهای خود و دژ «عَیْنُ اْلرَّمانِه با صدای بلند به امام موسی و حتی علی (ع) و حسین (ع)...
نسبت های رکیک می دادند...
ولی به طورکلی می توان گفت که مسیحیان متعادل (آنها که ضد کتائب و احرارند...) امام موسی را تنها شخصیت لبنانی قابل اعتماد می دانند و معتقدند که عدم توجه به ارشاد امام موسی صدر سبب خرابی و انفجار و بدبختی لبنان شد.
لبنان ـ بنیاد شهید دکتر چمران صص 107 ـ 108 ـ 109

منبع:

کتاب امام موسی صدر به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 291

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.