موضوع: اعتصاب کارکنان رادیو و تلویزیون مازندران
تاریخ سند: 16 مهر 1357
موضوع: اعتصاب کارکنان رادیو و تلویزیون مازندران
متن سند:
سند شماره (79)به: 324 تاریخ: 16 /7 /57
از: 2 ه 3 شماره: 785 /2 ه 3
موضوع: اعتصاب کارکنان رادیو و تلویزیون مازندران
از ساعت 1000 صبح روز جارى حدود 150 نفر کارکنان رادیو و تلویزیون مازندران نیز به عنوان هماهنگى با کارکنان رادیو تلویزیون تهران دست از کار کشیده و اهم خواسته‌هاى خود را به شرح زیر عنوان نموده‌اند.1
1ـ دادن حق مسکن و وام مسکن
2ـ تجدید نظر در مورد ارزشیابى مشاغل و تعدیل حقوق
3ـ افزایش حقوق به میزان صددرصد
4ـ دادن آزادى بیان و عقیده براساس قانون اساسى
5ـ عدم دخالت کارکنان غیرایرانى در برنامه فرهنگى سازمان
6ـ رسمى شدن کارکنان شرکتى و ارزش خدمتى و برخوردارى از حقوق و مزایاى کارکنان رسمى.2
7875 /2 ه 3ـ 16 /7 /57 رخشا
گیرنده: آقاى شاه‌قلى
ساعت: 1745
توضیحات سند:
1. براساس گزارش دیگر ساواک از ساعت 30 /8 امروز 16 /7 /57 در شهر سارى ادارات بهدارى و بهزیستى، دادگسترى، تعاون و امور روستاها، برق منطقه‌اى، اداره پست، راه‌آهن و دبیرستان‌هاى جامع، سعدى، ششم بهمن، شریف، پهلوى و دانشسراى راهنمایى تحصیلى صنعتى، مدرسه عالى بهداشت، مدرسه راهنمایى مرادویچ به حالت اعتصاب بودند شهربانى سارى با استفاده از کلیه نیروى خودى و یک رسته کمکى ژاندارمرى نسبت به پراکنده نمودن تظاهرکنندگان اقدام سریع معمول و حادثه سویى پیش نیامده و فعلاً شهر آرام است. اسناد ساواک پرونده‌اى موضوعى مازندران2. کیقباد یکى از مأموران شهربانى سارى طى گزارشى به رئیس اطلاعات شهربانى سارى امروز 16 /7 /57 نوشت: «روز یکشنبه 16 /7 /57 در شرکت پهنکلاه کارگران اعتصاب کردند بعد از آن مهندس منصوریان سخن گفت در این میان عده‌اى آگهى‌هاى ضدملى پخش کردند بعضى کارگرها تعریف مى‌کردند نوشته بود که اگر بعد از این تظاهر شود مسلحانه مى‌باشد. تظاهرکنندگان مسلح مى‌باشند. در شرکت کاغذسازى مهندسین و تکنسین‌ها شب‌ها در همان شرکت جلسه دارند.
شرکت سهامى نکا چوب تا پریروز 4 شنبه مدت 10 روز اعتصاب بودند تمام محیط کارگرى را ترک کرده در دشت ناز ادارى نکاچوب اعتصاب بوده ولى یک عده قاچاق فروش چوب بلوا راه انداخته و چوب و ذغال جنگل نکاچوب را سرقت مى‌کرده‌اند اکثراً به طرف سمنان مى‌بردند چون جنگل و محیط جنگل‌ها هیچ حافظى نداشت تمام دانش‌آموزان روستایى به روستاهاى خود رفته‌اند مردم روستا خیلى ناراحت مى‌باشند.»