صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

درباره : درج داستان انتقادآمیز در مجله نگین

تاریخ سند: 5 بهمن 1347


درباره : درج داستان انتقادآمیز در مجله نگین


متن سند:

از : 316 محترما معروض می دارد: در شماره 43 سال چهارم مجله نگین مورخ 30 /9 /47 داستانی تحت عنوان یک اثر منتشر نشده از صادق هدایت درج گردیده و طی آن از عقاید و افکار روحانیون انتقاد شده و نویسنده شدیدا به رفتار و گفتار روحانیون با کنایه حمله نموده و آنان را استهزا کرده است.
موضوع نمایشنامه از این قرار است که عده ای از روحانیون تصمیم می گیرند به اروپا بروند و مردم آن قاره را به راه راست هدایت کنند.
به همین جهت اساسنامه ای تدوین کردند که به موجب آن می بایست زبان عربی را در اروپا رواج دهند.
کلیه بناهای قدیمی را خراب کنند.
مراسم روضه خوانی برگزار و مساجدی احداث نمایند و چند ماده دیگر.
انتقاداتی که نویسنده از روش روحانیون کرده گاه جنبه تمسخر به خود گرفته از جمله از قول یکی از قهرمانان داستان می نویسد: «البته مستحب است که (اروپاییان) عبا بپوشند.
این حقیر به یاد دارم که در کتاب التاریخ العبا و الشولا تألیف اعجوبه دهر مقراض النوامیر خواندم که در موقع حمله عرب به بلاد روسیه.
اعراب پوست شتر را به خود همی پیچیدندی ولی همین که در انبار غله رومیان وارد شدند و جوالهای بسیاری انباشته از کاه و جو در آنجا یافتندی از فرط گرسنگی ته کیسه را سوراخ کرده از محتوی آن با ذوق و شوق مشغول خوردن شدندی همین که به بالا رسیدند سر آن را سوراخ کرده بر سرشان را درآوردند و از دو طرف دستهایشان را.
پس از آن وقت عبا متد اول در پایان داستان می نویسد هرکدام از روحانیون مذکور انگشت خود را مرکب زده پای کاغذ گذاشته و مجلس خاتمه یافت.
انتشار داستان فوق موجی از ناراحتی در محافل مذهبی بوجود آورده و روحانیون در این زمینه مطالبی بیان کرده و در مجالس موضوع فوق را مطرح و پیرامون آن گفتگوهایی به عمل می آید.
آیت الله نجفی از سیدعلی اکبر برقعی درخواست نموده مراتب را در مرکز به مقامات مسئول یادآوری نماید تا از چاپ و انتشار موضوعاتی از قبیل داستان مزبور جلوگیری نمایند.
آیت الله گلپایگانی نیز در نظر دارد ضمن تماس با مسئولین مربوطه درخواست جلوگیری از انتشار مطالب مذکور را بنماید.
ضمنا آیت الله شریعتمداری دستور داده در شماره آینده مجله مکتب اسلام1 پاسخ مقتضی به نویسنده داستان بدهند و انتساب داستان موصوف را به صادق هدایت تکذیب نمایند.
نظریه : با آن که طی چند سال اخیر عده ای روحانی نما در پوشش مذهب اقدامات خلاف مصالح کشور انجام داده اند که ضرورت دارد با درج مقالات ذهن افراد جامعه را روشن کرد لکن انتشار موضوعاتی از قبیل داستان فوق در جراید که اصولاً قصد تخطئه جامعه روحانیت را دارند به مصلحت نمی باشد و اثر معکوس نیز به جای خواهد گذاشت لذا در صورت تصویب از طریق بخش 325 به نحو مقتضی به مسئولین مجله نگین تذکرات لازم داده شود.
اصل در پرونده انتشارات و تبلیغات است در پرونده شهاب الدین نجفی مرعشی بایگانی شود.
اوانی

توضیحات سند:

1ـ این مجله به منظور آشنا ساختن مردم ایران با مبانی دین اسلام بویژه نسل جوان با حقایق و روشنگریهای دین اسلام در قم و توسط علماء حوزه علمیه قم راه اندازی شد و هدفش ضمن آگاهی دادن به مردم، مبارزه با تبلیغات ضددینی رژیم و خصوصا هواداران در ایران بوده.
ابتدا این مجله تحت نظر آقای سید کاظم شریعتمداری و با مدیریت آیت الله ناصر مکارم شیرازی و دیگر نویسندگان دارالتبلیغ اداره می شد و نقش مناسبی در تبلیغ و ترویج احکام و مبانی دینی مذهب تشیع داشت نکته قابل توجه آن است که دستگاه امنیتی شاه نیز به نقش اسلام در آگاهی بخشی توده ها و مبارزه با کمونیزم آگاه بوده است و به ناچار در برخی شرایط، تضییقات موجود را کاهش می داده است تا باصطلاح از نفوذ کمونیزم در ایران جلوگیری شود.
این مجله بیش از چهل سال است که به کار خود ادامه می دهد.
مجله مکتب اسلام در ابتدا زیر نظر آیت الله شریعتمداری و با مدیریت آیت الله مکارم شیرازی و با همکاری فضلا و اندیشمندان اهل قم حوزه علمیه قم به حیات خود ادامه داد.
مجله مکتب اسلام در بخشی از دوران حکومت پهلوی، در نوبه خود نقش مناسبی در تبلیغ و ترویج احکام و مبانی دینی مذهب تشیع داشت.
نکته قابل توجه آن است که دستگاه امنیتی شاه نیز به نقش حوزه علمیه قم در آگاهی بخشی توده ها و مبارزه با اندیشه های لائیک و به ویژه تفکر ماتریالیستی و کمونیسم آگاه بوده است مع الوصف با ایجاد تضییقات و اعمال موانع، مانع فعالیت های گسترده علمی، تحقیقی و آکادمی حوزویان می شد و از سویی برای خوشایند اربابان غربی و امپریالیستی اش در جلوگیری از گسترش اندیشه های مارکسیستی تاحدودی مانع ترویج اندیشه های دینی در قالب مجله از سوی حوزه علمیه قم نمی شد.
ر.ک : کتاب شرح احوال رجال، ج 2، ص 653.

منبع:

کتاب آیت‌الله العظمی سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 358


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.