تاریخ سند: 63 مرداد 1357
برابر اعلام مرکز: به دنبال آتشسوزی سینما رکس آبادان
متن سند:
از: پست عباسی تاریخ: 30 /5 /2537 []
به: لنگه شماره: 4344/ ﻫ 1
05630
برابر اعلام مرکز: به دنبال آتشسوزی سینما رکس آبادان1 و سوختن 377 نفر در این حادثه تیمسار ریاست ساواک مقرر فرمودند (هرکس که تحریک میکند و آثار آن حوادثی مثل سینمای آبادان ممکن است به دنبال داشته باشد دستگیر شود) در اجرای امر اقدام لازم معمول نتیجه اعلام. مهرام
ناطق
30 /5 /37
توضیحات سند:
_________
1. این فاجعه زمانى رخ داد که فیلم «گوزنها» در حال نمایش بود. در آن زمان بیست سال از زمان ساخته شدن سینما رکس مىگذشت. ظرفیت این سینما حدود هفتصد صندلى بود و در خیابان امیرى آبادان، روى یک پاساژ قرار داشت. فرداى حادثه، روزنامهها خبر این فاجعه را به شکلى شتابزده تنظیم کردند و آن را منتسب به «خرابکاران» کردند. «خرابکار» صفتى بود که رژیم شاه به مبارزان و افرادى که علیه سلطنت اقدام مىکردند، داده بود. روزنامه اطلاعات خبر خود را چنین شروع کرد: «گروهى خرابکار و غیرمعتقد به اصول انسانى با همکارى سرایدار سینما با مواد آتشزا سالن سینما را به آتش کشیدند.» (ش 15691، ص 4) و بعد در ادامه نوشت: «مأموران آتشنشانى، شهردارى و شرکت نفت آبادان چند لحظه پس از آگاهى از آتشسوزى سینما رکس آبادان به محل حادثه شتافتند(!)» (همان) بى آن که درباره عوامل وقوع این فاجعه پیشداورى کنیم روند گزارشهاى ساواک که در نهایت منعکسکننده قضاوت عمومى اهالى آبادان، مردم ایران و حتى جهانیان است، بیانگر این داورى خواهد بود. روایت دیگرى از این فاجعه چنین است «آتش با چنان سرعتى آغاز شد که در زمان کوتاهى تمام فضای سینما را دربرگرفت. به طورى که عدهاى از تماشاگران جز تسلیم در برابر شعلههاى سرکش آتش چارهاى دیگر نداشتند و عدهای دیگر در حالى که وحشت سراپاىشان را فرا گرفته بود از لابهلاى صندلىها به قصد فرار خود را درهای خروجی سینما رساندند، اما جز تعداد کمى، کسى نتوانست از آن حصار شوم بگریزد و آن هم پس از خروج از در و پنجرههای سوخته سینما مأمورین شهربانى آنها را زیر لگد ومشت خود گرفتند. در این زمان شعلههاى آتش تمام سالن را دربرگرفته بود مردم برای نجات آسیبدیدگان به طرف درهاى سینما مىرفتند تا بلکه بتوانند به هر وسیلهاى شده تماشاگران را از آنجا خارج سازند، اما سرتپ رزمی درحالى که فریاد مىزد خرابکارها توى سینما هستند اجازه نزدیک شدن به کسى را نمىداد و دستور داده بود در سینما را که از درون با زنجیر بسته شده بود از بیرون نیز براى محکمکارى با دستبندهاى آهنى شهربانى قفل کنند مردم که نظارهگر سوختن فرزندان خود بودند براى ورود به داخل سینما تلاش مىکردند اما مأمورین شهربانى به زور اسلحه و باتون و با ضرح و جرح به مقابله با آنان مى ایستادند و از ورودشان به درون سینما ممانعت مىکردند... پس از گذشت نیم ساعت از آتش سوزی... مامورین آتشنشانى فاصله 5 دقیقهاى را در مدت 30 دقیقه طى کرده و به محل آتشسوزى رسیدند...» (خوزستان همگام با انقلاب، صص 109 تا 113)
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک / استان هرمزگان - کتاب 3 صفحه 248