موضوع : دبستان ملی نور دانش
متن سند:
دوست عزیزم جناب آقای دکتر مفتح دام عزالعالی نامه حضرت عالی عز
وصول بخشید و چون حاکی از سلامتی حضرتعالی بود باعث خرسندی حقیر
گردید جناب آقای ...
از خارک مراجعت و فعلاً در آبادان هستند و آقای یزدی
نیز مشغول ترویج هستند رفقا همگی مخصوصا آقای مکی عرض سلام دارند
آقای انصاری خدمت شما عرض سلام دارند آقای صابری و آقای حجتی نیز به
عرض سلام تصدیع
می دهند.
وضع آبادان از
لحاظ ترویج و تبلیغ بسیار
سرد است آن جمعیت ها و
ازدحام دیگر مشاهده
نمی شود و رؤسای شهربانی
از نبودن شما بسیار
خوشحال هستند و گاهی که
مجبور به تلفن با بعضی های
از آنها هستم از خوشحالی
خودداری نمی کنند ولی من
هم از نیش زدن خود داری
نمی کنم اما اغلب دوستان
شما معتقدند که اگر جناب
آقای دکتر مفتح طوری
مدارا می کردند که تبلیغات
آنها ادامه می یافت انفع به حال اسلام بوده و بنده لایزال از طرف شما می گویم
فلانی می گفت من وجدانم نمی گذارد که نگویم و نمی توانم نگویم و اخیرا آقای
مصطفوی دسته گلی به آب داده است که نزدیک بوده جنجال بزرگی برپا کند و آن
قضیه این بود که ایشان درب مغازه جوهری کتابفروش در حضور عده مشتری و
غیره گفته بود که (آقای قائمی و آقای ...
مصدرالامور جاسوس سازمان امنیت
هستند) و چون شدت اتصال به حضرتعالی دارد لهذا بعضی از مخالفین می گفتند
از چشم دکتر مفتح می بینیم و چنانچه حضرتعالی نامه ای برای ایشان نوشتید
یادآوری فرمایید که بعضی حرفها را نگوید ـ و داستان تنفر به آنجا کشید که آقای
کاظم دهدشتی گفتند ایشان در مکتبه هیچ سمتی ندارد و حقیر می خواستم مبلغی
که نزد بنده بود بایشان بدهم خدمتتان بیاورد.
ولی حجتی گفتند صبر کنید من
مبلغی به شما می دهم یکجا بفرستید و تاکنون از طرف آقای حجتی خبری نشده
نمی دانم ایشان چه کرده تا آخر این هفته خبری نشد 1150 تومان که نزد حقیر
است توسط بانک صادرات خوزستان می فرستم ـ رفقای قم را سلام برسانید
مخصوصا مجاهدین را برخی سلام تصدیع می دهیم و چنانچه به جناب آقای
مکارم و آقای سبحانی و
آقای شبستری و دوست
محمدی تصادف نمودید
ابلاغ سلام می فرستید در
خاتمه در انجام اوامر آماده ام
و توفیق شما را در راه جهاد
مقدس و هدف عالی آن
بزرگ مرجع عالیقدر را از
خداوند متعال خواستارم.
سنابادی
منبع:
کتاب
شهید آیتالله دکتر محمد مفتح به روایت اسناد ساواک صفحه 20