تاریخ سند: 10 خرداد 1352
شهرها و نکته ها خارجیان شرکت کننده در جلسه تسلیح اخلاقی1 شیراز : گول ما غربی ها را نخورید!
متن سند:
شماره 9866
شیراز ـ خبرنگار کیهان : خارجیان شرکت کننده در جلسه تسلیح اخلاقی
شیراز، به ایرانی ها حاضر در این جلسه هشدار دادند که : گول غربی ها را
نخورند!
در این جلسه که به منظور
آشنائی مردم شیراز با کار
گروه تسلیح اخلاقی تشکیل
شده بود، خانم «اورنیگتون»
نماینده تسلیحات اخلاقی
اسکاتلند گفت :
امانت و درستی، پاکی، ترک
خودخواهی و محبت به
دیگران، چهار اصل اساسی
کار گروه تسلیح اخلاقی
جهانی است که به کار بستن
آنها بسیار ساده است.
به نظر من برای این کار فقط
کافی است که دنبال کارهای
ما غربی ها را نگیرید و به
روش خود در زندگی متکی باشید!
«نیکتان» نماینده تسلیح اخلاقی فرانسه نیز ضمن اشاره به هدف تسلیح اخلاقی
گفت : گول ما غربی ها را نخورید و از کارهای ما الهام نگیرید ما از تمام
خصوصیات شما ایرانی ها دور هستیم و اگر برای آشنا کردن شما با تسلیحات
اخلاقی به ایران آمده ایم به خاطر این نیست که ما بهتر می دانیم، بلکه به خاطر این
است که شما را از روش کار و زندگی خودمان دور نگهداریم !
توضیحات سند:
1ـ این جمعیت نیز با اهداف
فراماسون ها ارتباط نزدیک
معنوی دارد.
این جمعیت بیش
از شصت سال پیش در
«مونترو» سویس به وسیله دکتر
بوهمن تأسیس یافت.
مؤسس آن
از رؤسای لژ فراماسونری
«اپیناسویس» بود.
چنان گفته
می شد، حلقه ارتباطی
این جمعیت با ایرانیان از طریق
تبلیغ فکری «کاظم زاده
ایرانشهر» گسترش یافته و
تعداد قابل توجهی از ایرانیان به
عضویت این جمعیت درآمده
بودند، و گویا در تبریز، شیراز،
اصفهان شعبه های نیمه مخفی
داشته است.
در کنار این جریان که پس از
کودتای امریکایی 28 مرداد
1332 در ایران فعال شد،
سازمان سیاه صلح امریکا،
لژیون خدمتگزاران بشر، اصل
چهار، آژانس یهود...
فعال
شدند.
دولتمردان ایرانی، 1.
ح.
زادش، تهران، اشاره، 1370،
ص 114
جمعیت با ایرانیان از طریق تبلیغ
فکری «کاظم زاده ایرانشهر»
گسترش یافته و تعداد قابل
توجهی از ایرانیان به عضویت
این جمعیت درآمده بودند، و
گویا در تبریز، شیراز، اصفهان
شعبه های نیمه مخفی داشته
است.
در کنار این جریان که پس از
کودتای امریکایی 28 مرداد
1332 در ایران فعال شد،
سازمان سیاه صلح امریکا،
لژیون خدمتگزاران بشر، اصل
چهار، آژانس یهود...
فعال
شدند.
دولتمردان ایرانی، ج 1
زادش، تهران، اشاره، 1370،
ص 116
منبع:
کتاب
شیخ حسین لنکرانی به روایت اسناد ساواک صفحه 483