تاریخ سند: 26 مهر 1342
موضوع: آیتالله میلانی ـ طاهر احمدزاده
متن سند:
شماره: 8038/م الف11 تاریخ:26 /7 /1342
موضوع: آیتالله میلانی ـ طاهر احمدزاده
روز جمعه از ساعت 8:30 صبح مجلس روضهای در منزل آیتالله میلانی منعقد و عده زیادی از بازاریها و کسبه، چند نفر از دانشجویان ازجمله آقایان احمدپناه، محمدجواد عبادزاده و علیاکبر سرجمعی و چند نفر دانشآموز از قبیل پسر آقای طاهر احمدزاده، برزگر، محدثی و آقایان طاهر احمدزاده، حاج علی امیرپور، محسن محسنیان، حکیمیان، کاظمی، حاجی عنبرزاده و آیتالله بختیاری قدسی، سیدان واعظ و صانعی حضور داشتند. در ساعت ۱۰ صبح آقای محمدرضا نوغانی واعظ منبر رفت و سخنرانی او یک ساعت و ربع طول کشید و در سخنرانی خود ضمن مباحث دینی اظهار داشت «من در حضور آیتاللهالعظمی آقای میلانی فرمایشات ایشان را کاملاً روشن به عرض شما برسانم: اولاً آیتاللهالعظمی همگی حضار را دعوت به آرامش و سکوت و منطق و برهان مینمایند و میگویند من خودم تمام کارهای لازم را انجام خواهم داد و هماکنون دنبال این امور هستم. حتی آیتالله فرمودهاند از طریق یکی از وکلای دادگستری، گویا آقای صالحی، اقدام به گرفتن انتقام از مسببین حادثه مسجد فیل نمودهاند.» آقای نوغانی ضمن صحبت به مردم تذکر داد که نباید حرفهای تند و اهانتآمیز بزنند که باعث شود منافع عدهای از مسلمانها پایمال شود و نباید کاری کنیم که یک عده مسلمان خونشان بریزد و بعد به سخنان خود خاتمه داد. در همین موقع ناگهان آقای طاهر احمدزاده، آقای قدسی را نزد آیتالله میلانی فرستاد که مگر این خونی که ریخته شده مسئولش دولت نبوده؟ مگر ما قصد اخلال داشتهایم؟ مگر آقای هاشمینژاد از جانب ما صحبت نمیکرده است؟ بعد چند نفر نزد آقا رفتند و اظهار داشتند که ما در شب حادثه در مسجد حضور داشتیم، هیچگاه حرفی برخلاف زده نشده و مخصوصاً شب آخر به مردم گفته شد که متفرق شوید، با پلیس نجنگید و آقای هاشمینژاد گفتند اگر مرا گرفتند و خواستید اقدامی به عمل آورید در عین آرامش انجام دهید. پس چرا آقای نوغانی از قول شما به مردم میگوید کاری نکنید که امنیت مختل شود؟ ما که کاری نکردهایم و هیچوقت جز از راه نطق و خطابه و منطق قدمی فراتر نگذاردهایم. این دستگاه و هیئت حاکمه است که مسبب تمام این جریانات میباشد و اگر نمیخواستند این حادثه به وجود آید آقای هاشمینژاد را از منزلش بازداشت میکردند نه در مسجدی که هشت هزار نفر در آن حضور دارند. آیتالله میلانی در پاسخ اظهار داشتند «من وظیفه دارم به مردم بگویم در عین آرامش و از راه قانون وارد شوند، ولی نمیگویم سکوت اختیار کنند و خون مردم را دولت بیشرم مرتباً بریزد. شما هم هر اقدامی لازم است انجام دهید چون من خودم این دفعه شاهد بودم که دولت و مأمورینش در نهایت بیرحمی و بدون1 برنامه مردم را کشتند، درحالیکه حرفی زده نشده بود. تازه این حرفها همیشه گفته میشود و مأمورین اگر میخواستند گوینده این سخنان را دستگیر کنند بایستی بدون تظاهر به منزل او بروند و او را به سازمان ببرند.»
آقای بختیاری اظهار داشت شما برای آقا تکلیف معین نکنید، فقط میتوانید مشورت کنید. آقای طاهر احمدزاده اظهار داشت این آقای نوغانی در سالگرد دکتر خانعلی سال گذشته در مسجد صدیقیها نیز همین کار را2 کرد و سابقه او خراب است و اصلاً نباید منبعد او را در منزل آیتالله و یا مجالس خصوصی خودمان راه بدهیم.
آقای حاجی امیرپور گفت «در باغ جنت نیز به ما ضرری زده (عید فطر دو سال قبل). آقای کاظمی اظهار داشت در هشتم محرم ماه گذشته در منزل آیتالله میلانی یک اشتباه بزرگ که اکنون نیز اتفاق افتاد، رخ داد و خود آقا گفتند ما اشتباه کردیم. آقای قدسی گفت سه نفر هستیم نامه نوشتهایم به سازمان امنیت، اگر صلاح میدانید بخوانم آن را، صحیح کنید و برای نخستوزیری، حتی شاه و چند محل دیگر که لازم است، بفرستیم. آقای احمدزاده گفتند میبایستی در محلی که بقیه رفقایمان و مخصوصاً آن چند نفر اصلی که حق وتو دارند حضور داشته باشند، خوانده و تصحیح گردد و چون امروز به آنها دسترسی نداریم اشکالی ندارد، بخوانید صحیح کنیم. آقای قدسی نامه را قرائت که متن آن بدین شرح بود «که تمام اشتباهات حادثه مسجد فیل از طرف مأمورین انتظامی بوده و ما جداً اقدام خواهیم کرد و متخلفین را به مجازات قانونی خواهیم رساند.» در این موقع آقای کاظمی گفت از وقتی که سپهبد عزیزی به مشهد آمده فکرکرده که سرباز است و مردم را بایستی بکشد، دیگر نمیداند که اگر ما پا از حد قانون فراتر نهیم و به مردم دستور دهیم یکروزه کلک او را از مشهد خواهند کند. حالا مردم از ۱۵ خرداد دل پری دارند. بعد آقای قدسی سه مطلب را که در نامه مزبور به سازمان امنیت ذکر کرده بود خواند که «آقای هاشمینژاد سه پیشنهاد در شب حادثه مسجد فیل به مردم کرده که همه شاهدند و یکی اینکه مأمورین بعداً او را دستگیر که اتفاقی نیفتد ولی قبول نکردند.» نامه مزبور تصحیح و موافقت شد که برای مراجع مختلف ارسال شود. بالاخره قرار شد روز 26 /7 جاری ساعت ۸ صبح یا شب 27 /7 با آیتالله میلانی تماس گرفته و خلاصه ترتیبی داده شود که سخنان آقای نوغانی بِلا اثر و تلافی شود و به مردم بفهمانند که اینطور که آقای نوغانی گفته نیست و بایستی نگذاشت دولت هرکاری دلش میخواهد انجام دهد؛ و تصمیم گرفتند اگر آیتالله میلانی قبول نکرد در منزل آقای عندلیبپور، آقای طاهر احمدزاده و دیگر افراد وابسته به جبهه ملی جلسهای ترتیب و رسماً به مردم اعلام کنند که شروع به فعالیت نموده و نگذارند خون بیگناهان پایمال شود و خلاصه مردم را تحریک نمایند. ضمناً صحبت از این به میان آمد که ممکن است در تهران نیز شلوغ شود، چون جریان را به تهران هم اطلاع داده و در ضمن چون ژنرال دوگل در تهران است بیم آشوب میرود و ضمناً [دانشجویان] سال دوم دانشکده پزشکی مشهد نیز ظاهراً بهمنظور عدم پرداخت شهریه و در باطن برای همکاری با ما، آماده فعالیت و اعتصاب است.
حاجی بختیاری که مجتهد میباشد، اظهار داشت سال گذشته مرا به سازمان خواسته بودند و گفتند تازگیها مصدقیها اطراف تو زیاد جمع میشوند، در حالیکه تو درگذشته برعلیه مصدق تبلیغ و فعالیت میکردی. من جواب دادم من همیشه در مورد دین تبلیغ میکنم، یک وقت شاه را یک مرد مؤمن مسلمان میدانستم و همهجا میگفتم که شاه را بایستی تا حد پرستش دوست داشت. همان وقت میدیدم مصدق به تودهایها آزادی داده، با مصدق مخالف بودم. بعدها فهمیدم که این مرد یعنی مصدق، نهتنها با کمونیستها مخالف بوده بلکه با تمام خارجیها مخالفت داشته است و برعکس شاه در عین صداقت و خوبی، کاملاً شخص بیدینی است و میخواهد ریشه دین را از جای درآورد. حالا جان من و همه دوستانم که میشناسم در دست من است، هر غلطی میخواهند بکنند و من حتم دارم که آیتالله میلانی مرد مبارزی است و جز استقلال مملکت و پیشرفت دین چیزی نمیخواهد و هرکس با دین موافق باشد، آیتالله با اوست و ما همه نیز مقلد هستیم و باکمال میل دستورات آیتالله را اطاعت خواهیم کرد و با کسی هم جنگ نداریم.
در منزل آقای میلانی مرتباً آقای سید محمدعلی میلانی، پسر آقا، محافظهکاری میکرد و نمیگذاشت مردم با آقا ملاقات و تماس بگیرند و اعضاء کانون نشر حقایق اسلامی او را محافظهکار و ترسو و بیارزش میدانند3 و در عوض آقای میلانی را مرد فداکار و باارزشی میدانستند.
بالاخره آقای میلانی فرمودند که ما حاضریم کاری کنیم که این گفتههای نوغانی که خیلی مسالمتآمیز بوده، جبران شود. خودتان بیایید برنامهای ترتیب و هرچه حقیقت است بگویید و بایستی مسلمانان حق خود را بگیرند و اگر سکوت کنیم از ما سواری خواهند گرفت در حالیکه اقدامات ما باعث میشود که اگر عدهای هم از بین بروند در ایران نهضتهایی به وجود آید.
ساعت 11:30 همه مدعوین و مردم و خود آیتالله میلانی جهت ادا[ی] نماز به طرف مسجد جامع رفتند و قرار شد که شب شنبه ساعت ۶:30 جهت استماع سخنان مجدد جمع شوند. در این موقع آقای احمدزاده، بختیاری، حاجی کاظمی، حاجی امیرپور، قدسی، سیدان، مهرامی، محسنیان و احمدپناه در اطاق کوچکی در منزل آیت[الله] جمع و قرار شد تصمیمات برای آینده گرفته شود.
گیرندگان: تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور (اداره کل سوم)
اصل در پرونده جبهه ملی بایگانی است.
توضیحات سند:
1. در اصل: بدن
2. در اصل: کارا
3. در اصل: میواندند
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 03 صفحه 270