تاریخ سند: 2 مرداد 1350
موضوع: اظهارات علی زرین و حاج میرزا علی فاطمی
متن سند:
از: 9/ق تاریخ:2 /5 /1350
به: 9/ﻫ شماره: 968/ق
موضوع: اظهارات علی زرین و حاج میرزا علی فاطمی
ساعت 1730 روز 20 /4 /50 آقای علی زرین عضو انجمن شهرستان بجنورد و کارمند بازنشسته دارائی و حاجی میرزا علی فاطمی یکی از روحانیون بجنورد در خیابان ششم بهمن روبروی بانک تهران مشغول صحبت بودند. آقای علی زرین در مورد اصلاحات ارضی صحبت میکرد و اظهار داشت که در کار اصلاحات ارضی، دست خارجیها در کار بود، دیدند محصولات کشاورزی ایران رو به ازدیاد است، عمداً میخواستند کشاورزی ایران را زمین بزنند و پدر مردم را درآورند. آقای علی فاطمی اظهار داشت که خودشان خرابی وضع مردم را میدانند، مثل اینکه برنامه این بوده که وضع مردم را خراب کنند و آنان را گرفتار نمایند. علی فاطمی اضافه نمود که با انجام جشنهای 2500 ساله میخواهند ظاهراً آبروی رفته ایران را برگردانند، این همه تبلیغ دروغ؛ خیال میکنند مردم هنوز نمیفهمند. شاه علماء را ارتجاع سیاه1 میداند، مالکان را خونخوار، ولی غافل از آن است که فرزندان این افراد، سربازان ایران هستند. فاطمی با خواندن یک آیه از قرآن اضافه نمود ما اعمالمان خراب شده که این قدر شاه بر مردم مسلط گردیده و هر کار خواست میکند و کسی جرأت حرف زدن ندارد.
علی زرین اظهار داشت که مقداری زمین و باغ در حومه بجنورد دارم، هر موقع میروم به آنها سرکشی میکنم از زندگیم سیر میشوم، از خدا میخواهم که انتقام ما را از شاه بگیرد. خودش با برادرانش اولین ثروتمند2 دنیا میباشند، ولی برای ملت هیچ چیز نمیخواهند. در این موقع چون چند نفر دیگر به جمع آنها اضافه شدند، صحبت قطع شد.
نظریه شنبه . ندارد.
نظریه یکشنبه . حاجی میرزا علی فاطمی مطلق یکی از روحانیون بجنورد میباشد که تاکنون به امور مذهبی مشغول بوده و به کارهای سیاسی دخالتی نداشته است. نام وی در گزارش خبر شماره 505/ق- 26 /2 /48 این ساواک برده شده است. وفادار
نظریه 9/ق . نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
توضیحات سند:
1. ارتجاع سیاه: شاه از روحانیون مبارز با عنوان «ارتجاع سیاه» یاد میکرد. وی از سال 1341ش در مصاحبهها، نطقها و پیامهایش از دو قوۀ«ارتجاع سیاه» و «ارتجاع سرخ» به عنوان مخالفان «انقلاب سفید» نام میبرد. او درکنگرۀ دهقانان، در دیماه 1341 گفت: «.... در راه جلوگیری از اصلاحات ایران مسلماً ارتجاع سیاه و قوای مخرّب سرخ از پای نخواهند نشست و تمام سعی خود را به کار خواهند برد که مانع این اصلاحات بشوند....» ! وی یکبار دیگر در سخنرانی بهمن ماه 1341 در قم، علما را مورد اهانت قرار داد و با صراحت، «جامعۀ روحانیت» را «ارتجاع سیاه» نامید! و در کتاب انقلاب سفید دربارۀ قیام بزرگ پانزدهم خرداد 1342ش. چنین میخوانیم: «بلوای پانزدهم خرداد 42 بهترین نمونۀ اتحاد نامقدس دو جناح سیاه و قوای مخرّب سرخ بود که با پول دستهای از مالکین که مشمول قانون اصلاحات ارضی شده بودند انجام گرفت.»! رجوع کنید به دایرۀالمعارف تشیع، ص 566 و 567؛ مصاحبهها، نطقها و پیامهای محمّدرضا شاه صفحات 3087 و 3089 و 3284؛ فرهنگ سیاسی، ص 5 و کوثر(مجموعه سخنرانیهای حضرت امام خمینی، جلد دوم)، (تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ اول، 1371 )، ص 162.
2. اطلاع از رقم دقیق ثروت شاه در بانکهای خارج، به دلیل محرمانه نگه داشتن اینگونه حسابها ممکن نیست؛ اما نیویورکتایمز در دیماه 1357، پس از فرار شاه مینویسد: «ثروت شاه فقط با ثروت کسانی چون راکفلر، فهد(سلطان عربستان) و خانواده الصباح(امیر کویت) قابل قیاس است.» در جای دیگری ثروت نقدی شاه در بانکهای امریکا 1 میلیارد دلار ذکر شده. بانکداران امریکایی نیز اظهار داشتند که از 2 تا 4 هزار میلیون دلار پولی که طی دو سال آخر انقلاب به امریکا منتقل شد بیشتر آن به شاه و خانواده سلطنتی تعلق دارد! ارزش املاک و مستغلات شاه در خارج از کشور (استرالیا، ایتالیا، سوئیس، فرانسه، امریکا) از 20 میلیارد دلار متجاوز است.
در ایران هیچ موسسه اقتصادی مهم وجود نداشت ـ چه در بخش تجاری و چه در بخشهای کشاورزی و صنعت ـ که شاه و فامیلش در آن سهیم نباشند. شخص شاه از طریق «بنیاد پهلوی» و یا «سازمان شاهنشاهی» و «خدمات اجتماعی» جزو سهامداران عمده بانکهای عمران، ایرانشهر، داریوش، توسعه و سرمایهگذاری ایران، صنعتی شهریار، و شرکت پسانداز و وام مسکن کوروش، شرکت پسانداز و وام اکباتان و غیره بود.
در شرکتها و مؤسساتی مانند شرکت جنرال موتورز ایران، شرکت پرشیان متال فورمز، گروه کارخانههای نورد آلومینیوم، شاه سرمایه عمده داشت. علاوه بر آن در شرکتهای تجاری، تولیدی، صنعتی، توزیعی نیز سهامدار عمده بود. از آن جمله: شرکت نورد و لوله اهواز، شرکت بریجستون ایران، شرکت تولیدی کیانتایر، گروه صنایع کاغذ پارس، شرکت داروپخش، شرکت سیمان فارس و خوزستان، شرکت سیمان آبیک قزوین، شرکت سیمان تهران، شرکت صنایع سیمان غرب، شرکت گچ تهران، شرکت ایرانیت، سازمان نوسازی و عمران اراضی غرب تهران، سازمان عمران کیش، شرکت آتیساز، شرکت خانهسازی اسکان، شرکت تولیدی قند کرج، شرکت قند پارس، شرکت مرودشت، شرکت تولیدی کارخانه قند و تصفیه شکر اهواز، شرکت قند دزفول، قند شاهآباد، قند فسا، قند کرمانشاه، قند لرستان، شرکت کشت و صنعت جیرفت، کشت و صنعت ایران و آمریکا، شرکت تولید و بستهبندی گوشت زیاران، شرکت کشت و صنعت کارون، شرکت حفاری سد ایران، شرکت خدمات دریایی ایران، شرکت افست و ... .
شاه حتی از سرمایهگذاری در هتلها و رستورانها نیز غافل نبود! سهمی کلان از عواید هتلهای بابلسر، ونک، رامسر، آریاشرایتون، چالوس، گامرون، بندرعباس، نوشهر، هایتخزر، هایتمشهد، هیلتون تهران، دهها هتل، رستوران، قمارخانه و کلوپهای شبانه، از آن این فرمانروای بلامعارض بود! هر یک از افراد خانواده پهلوی نیز کم و بیش در همین حدود فعالیت مالی ـ تجاری داشتند.
نوشتهاند تهیه آمار دقیقی از املاک و مستغلات شاه و خانواده درجه یک او در خارج از کشور کار آسانی نیست و چنین فهرستی به طور کامل در اختیار نیست. چند نمونه از املاکی که مالکیت شاه بر آنها قطعی بوده است عبارت است از: چندین هکتار زمین در استرالیا، چند جزیره بزرگ در ایتالیا در مالکیت فرح، اراضی وسیع در سواحل دریاچه ژنو، چهار قصر باشکوه در نقاط اشرافنشین پاریس و سوییس؛ دهکده سن موریس؛ یک پیست کامل اسکی و یک کاخ زمستانی در سوئیس، چند کاخ بزرگ در کالیفرنیا و تگزاس و فلوریدای امریکا.
نگاه کنید به: «من و خاندان پهلوی: مسعود انصاری» ؛ «پس از سقوط: انصاری»؛ «ظهور و سقوط سلطنت پهلوی: حسین فردوست»؛ روزنامه کیهان 6 /12 /57»؛ «آخرین سفر شاه: ویلیام شوکراس»
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان شمالی- 1 صفحه 113