موضوع: تشکیل جلسه دبیران در منزل صاحبالزمانی
متن سند:
به: ۳۱۲ شماره: ۱۴۲۰۴۲/۲۰ه۱۲
از: ۲۰ ه ۱۲ تاریخ: ۲۵/۱۲/۵۰
موضوع: تشکیل جلسه دبیران در منزل صاحبالزمانی
از ساعت ۱۸ روز جمعه ۲۱/۱۲/۵۰ جلسه ماهانه معلمین سابق دبیرستان کمال نارمک با حضور محمدعلی رجائی، ضیاءالدین میرهاشمی، محمدجواد رجائیان، رجبعلی زمانپور (سابقاً شهرت وی ملاحاجی بوده که تغییر داده است) میرمقتدا میرزائی همشهری سید محمود طالقانی و دبیر دبیرستانهای قلهک - دکتر محمد جواد باهنر. اسدالله کارشناس کارمند دانشگاه تهران. عباسفر. محمد بهفروزی در منزل عباس صاحبالزمانی تشکیل گردید. ابتدا انتقاداتی از دستگاههای مختلف تبلیغاتی شد و یک نوشته بنام پول که معلمی مؤلف آن بود و نام آموزگار را هم برای خود انتخاب کرده بود در مورد تبلیغات مقاله در آن داشت که رجائی مقاله مزبور را قرائت و در آن نوشت انتقادات و انحرافهای فکری و توجه گرایش مادی افراد را تحریک کرده بود جلوه میداد و چون حاضرین با خانواده خود در منزل مزبور شرکت داشتند تقاضا شد مقاله مزبور را بدهند به اطاق خانمها که آنها هم بخوانند و سپس نامه دیگری محمدعلی رجائی که بهصورت فتوکپی بود قرائت نمود که در مورد کسب تکلیف علمای فارس از آیتالله میلانی بود که در چنین حالتی علمای فارس خواسته بودند چه باید بکنند و گرچه این نامه بدون جواب مانده بود ولی دست به دست میگردد که مردم متوجه بشوند این تخریبها را عملی دینی بدانند و جنبشی جهادی تصور شود و میرمقتدا میرزائی تقاضا نمود این نامه را بگیرد و رجائیان گفت میخواهم بفرستم زنجان و افزود بچه درد شما میخورد میرزائی در پاسخ اظهار نمود من اینها را جمع میکنم و عباسفر اظهار داشت چرا اینکار را میکنید تولید دردسر میکند و میرزائی اضافه نمود من در جای امنی که دور از دست اغیار است آن را نگهداری میکنم. سپس بحث در مورد دانشگاه و ترکیدن بمبهائی در آنجا شد و کارشناس گفت ما ناظر بودیم که یکی از آنها بسیار قوی و پر صدا بود و دومی هم که روبروی دانشکده ادبیات بود در ساکی به وسیله دختری در زمین ورزش افتاد و پس از ترکیدن دختر مزبور را هم گرفتند و بردند ولی چنین حرمت شکنی در دانشگاه وحشت زیادی برای دولت به بار آورده است. جلسه مزبور پس از صرف شام در ساعت ۱۱ خاتمه پذیرفت.
نظریه شنبه - به نظر میرسد میر مقتدا میرزائی این اوراق را در دهستان زادگاهش طالقان نگاهداری مینماید.
منبع:
کتاب
شهید محمدعلی رجایی به روایت اسناد ساواک صفحه 279