تاریخ سند: 9 اردیبهشت 1353
موضوع : وضع و موقعیت سید موسی صدر در لبنان
متن سند:
به : 312
از : 20 ه 12 شماره : 15905 /20 ه 12
سید موسی صدر که روحانی است موقعیت عجیبی در لبنان برای خود کسب
نموده است که می توان گفت صدر یعنی قلب بیروت و قلب ملت لبنان مردم لبنان
امکان ندارد از دستور صدر سرپیچی کنند.
هنگامی که او از لبنان خارج یا وارد
لبنان می شود، تمام رجال بیروت به استقبال او حاضر می گردند.
مشارالیه در
بیروت از قدرت فوق العاده ای برخوردار است که مافوق قدرت رئیس جمهوری
لبنان می باشد در تمام جرائد لبنان همه روزه عکس موسی صدر دیده می شود و
تمام مغازه های بیروت و بازارهای بزرگ چه در داخل و چه در خارج مغازه
عکس بزرگی از صدر در آنها دیده می شود در بیروت محلی است که به نام قصر
موسی صدر معروف است چنان چه فردی سوار اتومبیلهای مسافربری شود و به
راننده بگوید قصد رفتن به قصر موسی را دارد، با احترام به آن محل می برند.
بنا
به اظهار یکی از رانندگان تاکسی موسی صدر صاحب بزرگترین قدرت در لبنان
می باشد.
بنا به دستور صدر، مغازه ها روزهای جمعه تعطیل است و حتی صدر
دستور داده بایستی اذان شیعه در رادیو خوانده شود.
صدر مؤسسات بزرگی در
بیروت برپا کرده است.
او رئیس مجلس شیعه در بیروت است و لقب امام به وی
داده اند و حتی رئیس جمهور لبنان از صدر خوف و وحشت دارد و به او پیشنهاد
رئیس
جمهوری کرده است.
تمام قوای لشگری و کشوری و ملت لبنان فدایی موسی
صدر هستند و او صاحب جان و مال و ناموس ملت لبنان است و امکان ندارد
صدر دستوری صادر کند و آن دستور فورا اجرا نشود بنا به اظهار راننده
موردبحث، قدرتی بالاتر از قدرت موسی صدر در بیروت دیده نمی شود هر آن
اراده کند با هواپیما به هر نقطه ای از جهان مسافرت کند با تشریفات خاصی از او
استقبال به عمل می آید.
ضمنا هر موقع راننده تاکسی می خواست نام موسی صدر
را ببرد بسم اللّه می گفت و با چه احترام خاصی از او نام می برد به طورکلی موسی
صدر یعنی لبنان و لبنان یعنی موسی صدر.
نظریه شنبه : نظری ندارد
نظریه یکشنبه : شنبه مورد اعتماد است و در اظهاراتش صادق می باشد...
.
.
نظریه سه شنبه : نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
برلیان
نظریه چهارشنبه : نظری ندارد سپاهی
آقای وثوقی بهره برداری و در گزارش روزانه درج شود 26 /3
46422 بایگانی شده 19 /2 /53
در گزارش وقایع روزانه درج گردید 18 /2 /53
بایگانی شود 7 /2 /53
منبع:
کتاب
امام موسی صدر به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 172