تاریخ سند: 15 خرداد 1357
متن سند:
جناب آقای امیرانی
ضمن اظهار تشکر از فعالیت جنابعالی در چاپ و نشر مجله خواندنیها ـ لازم
دانستم که نکته ای چند، در مورد مقاله اخیر جنابعالی در مجله شماره 38 این
هفته یادآوری نمایم ـ چرا که میدانستم جنابعالی مقداری از مسئله پرت افتاده اید
و گویا در خارج از ایران سیر و سیاحت می فرمائید.
مقاله حکومت و روحانیت شما را خواندم ـ در آن مقاله به مسائلی اشاره
نموده اید که واقعا جالب و در خور توجه است البته از نظر بی خبری شما که یا
عمدی است و یا «ترسی» است.
قبل از هر چیز لازم است یادآوری نمایم که این تحقیر [حقیر] به وطنش عشق
می ورزد و با وجود سن کم آب و خاکش را دوست دارد و برای پیشرفت واقعی نه
تصنعی آن جان می بازد دیگر آنکه به شاه عادل احترام می کند ـ امّا نه چون
گذشته های دورـ البته به مقام سلطنت نه به شخص خاصی ـ و باید گفت که بطور
کلی به عدالت و انسانیت ارزشی بسیار قائل است چه این در فردی عادی باشد و
چه در شخص شاه.
و به دین اسلام ـ دور از آخوند بازی و غیره سر فرود آورده و با جان و دل پذیرا
گشته با آنکه مذاهب دیگر را از نظر دور نداشته و هر کدام را به نوع خود احترام
نموده امّا ـ اصل سخن در این است که شما از عدالت شاه گفته اید و از دادگری او از
دوران کوروش تا به امروز و انگار شما امروز کار به دیروز ندارم ـ امروز هدف
ماست فراموش نموده اید که در این آب و خاک چه می گذرد و فراموش نموده اید وجود نیروی بنام ساواک
را و یا نشنیده اید قتل عام دانشجویان تبریز را و شاید نمیدانید و یا نچشیده اید طعم شکنجه های زیرزمینی
سیاه چال اوین را ـ جای بسی تأسف است که شما دور از ایران واقعی سرمقاله می نویسید از جنابعالی که
این برآید ـ از دیگران چه خواهد خاست ـ خدا داند و بس
بهرام
در این مرز و بوم ناشناسی به زسرشناسی است
چرا که میتوانی لااقل انسان باقی بمانی
منبع:
کتاب
مطبوعات عصر پهلوی - مجله خواندنیها به روایت اسناد ساواک صفحه 360