سیاسیکاری
متن سند:
سیاسیکاری
جریانسازی، قانونگریزی، برخوردهای جناحی و انتخاب پایگاه برای پیشبرد اهداف خطی، گزینش افراد غیر مهذب، بایکوت، غمض عین درونگروهی و آنچه در این فصل و فصل دیگر خواهد گذشت حاصل اتخاذ شیوههایی است که از بهرهگیری و به خدمت گرفتن این شیوهها به مرور زمان به یک مکتب سیاسی مبدل میگردد و هر فرد و گروهی را ناخواسته و ناخودآگاه در مسیری قرار میدهد که با مسیر اصیل اسلام و انقلاب در تضاد کامل است.
مهدی هاشمی در نوار نهم کالبد شکافی انحراف ضمن مقایسه برخورد خطی با برخورد اخلاقی، تبدیل شدن روشهای سیاسیکاری به یک مکتب در متن انقلاب را از سوی خود و دوستانش بدعتی در انقلاب برمیشمارد که این مکتب میتواند در وهله نخست نسل جوان انقلاب را قربانی خود کند.
وی در این زمینه میگوید:
«... در قبال برخورد سیاسی، برخورد اخلاقی است؛ یعنی برخورد تابع موازین و ملاکهای شرعی و اسلامی و ارزشی که در عرض این و در کنار این برخورد سیاسی است یعنی برخورد منهای ملاکهای ارزشی وقتیکه انسان آمد در روش برخورد، آمد این شیوه را انتخاب کرد، شیوه برخورد سیاسی را، حالا یا به طور صددرصد و آن میزانی که در این روش دارد از آن روش اصلی که روش اخلاقی و ارزشی است هی دور میشود که در برخورد باید صداقت داشته باشد. عدالت داشته باشد. تدبیر داشته باشد. واقعبین باشد و فلان چی و چی، شیوههای ارزشی اسلام، اسلام را و اخلاق و برخورد اسلامی را کم کم یادش میرود. اگر صددرصد اگر کمتر بود خب این یک ضرر است که انسان از روش پذیرفته شده در اسلام دور میشود. مسئله دوم حالت تربیتی و انعکاسی که در جامعه دارد، همین سیاسیکاری یعنی سیاسیکاری به صورت مکتب میآید اول روش است بعد که مثلاً چند سال رویش تأکید شد و پافشاری و مورد حمایت قرار گرفت رشد میکند و آن مبانی فکری نفسانی که در درونش هست میشود یک مکتب و ممکن است که جمعی و طیفی و چه بسا ملتی به این سیاسیکاری کشیده شود. مخصوصاً اگر چنانچه سیاسیکاری از افراد مؤمن سربزند؛ چون روحانی هست و روحانی در خودش یک حالت اسوهای برای یک جمعی حتی ده، بیست، صد هزار و وقتیکه مردم بخواهند روش روحانی را قبول کنند و به روش او یک روش سیاسیکاری محض است. مخصوصاً نسل جوان که عطش فراوان دارد برای سیاسیکاری به عنوان کارش، اینها کشانده میشوند به یک مکتب فاسد، منهدم کننده، یک نسلی را یک بخش را بکند، این هم یک انحراف سوم، این است که کلاً یک بدعتی است برای انقلاب. سیاسیکاری اینکه در انقلابهای معاصر سیاسیکاری یک اصل تلقی میشود خب، انقلابهای ارزشی نبوده، صددرصد تابع ملاکهای الهی و آسمانی که نبوده، که انقلاب هرچند که اسلامی بود به نام اسلام بوده مبانیش را از اسلام و دین نگرفته و در آنها سیاست کاری نهتنها بد نبوده بلکه یک وسیله سیاسی هم بود.»1
توضیحات سند:
1. کالبد شکافی انحراف، نوار ۹.
منبع:
کتاب
بنبست - جلد دوم / مهدی هاشمی مبانی اخلاقی صفحه 184