صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: دکتر علی امینی

تاریخ سند: 1 تیر 1346


موضوع: دکتر علی امینی


متن سند:

شماره: 4833 /20 ﻫ 4 تاریخ: 1 /4 /46
موضوع: دکتر علی امینی

ساعت ۷ روز 24 /3 /46 آقایان سروش و گرگانی و پیرنیا، خلیقی، صاحب اختیاری جمعی دارایی و سرمست و چند نفر دیگر در منزل دکتر امینی حاضر گردیدند. ابتدا دکتر امینی اظهار داشت بعضی از کشورهای خارجی به ما پول قرض می‌دهند ولی آنقدر احمقند و فکر نمی‌کنند یک کشور وقتی بدهکار می‌شود در طی قرن‌ها نمی‌توانند از زیر بار قرض خارج شود پس سزاوار نیست این پول‌ها را در برنامه خرج کنند که دیناری از آن برداشت نکنند پول می‌دهند و یک برنامه بدون سرو ته در مقابلش می‌خواهند در حالی که حق مداخله در آن پول را نباید داشته باشند ما برای برنامه‌های ضروری پول قرض می‌کنیم نه تفریحی سپس دکتر امینی افزود باید برای مردم کار کرد مردم حق‌شناسند می‌دانند کی دلسوز است و کی نیست مشارالیه افزود در مجلسی روضه بود من شرکت داشتم مجد شیرازی روضه خواند و ضمن صحبت گفت به گمانم دکتر امینی در مجلس حاضر است این مرد فداکار است وطن‌پرست است سالم است خدا طول عمر به وی بدهد روزهای وانفسا به داد همه می‌رسد و از او حداکثر استفاده می‌شود. دکتر امینی اضافه نمود من از وی تشکر کردم سپس پیرنیا اظهار داشت باز هم گرگانی را بیکار کردند یعنی آن سازمان منحل شد سروش اظهار نمود گرگانی شلوغ ولی خیلی سالم است پیرنیا اضافه نموده عده خود را سالم جلوه می‌دهند مانند نصرت‌اله امینی و سنگ مصدق‌السلطنه را به سینه می‌زنند مشارالیه افزود زمانی که من در دانشکده افسری بودم نصرت‌الله امینی و سرهنگ بزرگمهر عده‌ای بودند که در آن ایام هم فکر باطل داشتند و پیرو همین عقیده‌ها بودند که گرفتار شدند. دکتر امینی گفت مگر هر کسی با مصدق همکاری داشته باشد آدم خوبی بوده و بسیاری از مردم رجاله جزو همکاران نزدیک مصدق بودند ولی دکتر صدیقی1 را با نصرت‌اله امینی هم‌طراز نگیرید. دکتر صدیقی بسیار خوب تحصیل کرده و بسیار سالم است ما در هیئت‌های دولتی که شرکت داشتیم تنها کسی که مطالب متین و بدون غرض و مرض می‌گفت دکتر صدیقی بود. جلسه ساعت ... پایان یافت.

توضیحات سند:

1- غلامحسین صدیقی
غلامحسین صدیقی متولد ۱۲۸۴ ش فرزند حسین؛ نامبرده تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه اقدسیه و سپس الیانس فرانسه به پایان برد و پس از اخذ دیپلم به مدرسه دارالفنون رفته و در شعبه علمی به تحصیل پرداخته و پس از خاتمه تحصیل در ایران در دوره دوم اعزام محصلان به اروپا، وی نیز برای ادامه تحصیل به اروپا رفت و در دانشسرای عالی مقدماتی شهر آن کولم فرانسه به تحصیل پرداخت و در سال ۱۳۱۱ به اخذ دانشنامه از دانشگاه موفق شد و یک سال در شهر ورسای در دانشسرای عالی «سن کلو» به تحصیل ادامه داد. وی در سال ۱۳۹۵ به اخذ درجه دکترا نایل شده و پایان‌نامه تحصیلی خود را درباره روانشناسی کودک و آموزش و پرورش نوشته است. در سال ۱۳۱۶ به دانشگاه پاریس راه یافته و در سال ۱۳۱۷ از دانشگاه مزبور به درجه دکترا رسید. او به زبان‌های فرانسه‌، انگلیسی و عربی آشنائی داشت. او در سال ۱۳۱۷ با سمت دانشیار در دانشگاه تهران مشغول به کار شده و در سال ۱۳۲۲ به درجه استادی ارتقا یافته و در بهمن سال ۱۳۲۳ مدیرکل دبیرخانه دانشگاه گردید. در اسفند ۱۳۲۵ برای شرکت در کنفرانس ملت‌های آسیایی به هند سفر کرده.
و در آبان ماه ۱۳۲۷ ریاست هیأت ایران در هیأت نمایندگی یونسکو داشته و در سال ۱۳۳۰ وزیر پست و تلگراف و سپس وزیر فرهنگ و تا پایان زمامداری مصدق پنج بار وزیر فرهنگ یک بار وزیر کشور شده است.
سال ۱۳۳۲ به سمت، ریاست شهربانی را نیز عهده‌دار گردید. در این زمان واقعه قتل افشار طوس اتفاق افتاد او در یک مصاحبه مطبوعاتی وقوع این قتل را در نتیجه تحریکات دربار دانست. در رفراندوم سال ۱۳۳۲ وزیر کشور مأمور انجام نظریات مصدق بود. او در دوره‌های اول و دوم سنا نیز سناتور بوده است.
او از مدافعان مصدق و از بانیان و عضو مؤثر جبهه ملی بوده و در سال ۱۳۳۲ دستگیر و زندانی شده و از افرادی بوده که با محمد مصدق در دادگاه محاکمه در مورد سوالی در زمینه شکستنی پیکره‌های شاه در جواب گفته است: «من به هیچ وجه با این اعمال مصدق موافق نبودم و به علاوه چون استاد فلسفه هستم معتقدم که سلطنت مشروطه برای ایران لازم و ضروری است.» در نتیجه در دادگاه مورد عفو واقع و از زندان آزاد گردیده است. او از کارگردانان تجدید فعالیت جبهه ملی در سال ۱۳۳۹ او از امضاکنندگان ذیل اعلامیه شورای بیست نفری جبهه مذکور و از عناصر امضاکننده اعلام جرم انتخابات دوره بیستم مجلس شورای ملی بوده است. او در سال ۴۰ به اتهام اقدام علیه امنیت داخلی کشور دستگیر و سپس با تبدیل فرار از زندان آزاد گردیده است. او به علت ادامه فعالیت خود به نفع جبهه ملی و تشکیل جلسه در منزلش مجدداً در سال ۴۱ نیز دستگیر شده و در تحقیقاتی که از وی به عمل آمده عنوان کرده عضویت هیچ یک از احزاب را نداشته و فقط در جبهه ملی عضو بوده و عضویت شورای مرکزی این جبهه را داشته است. فعالیت یاد شده پس از آزاد شدن از زندان به تدریج کاسته شده و از سال ۴۴ به بعد منحصر به شرکت در تعدادی از جلسات اعضای سابق این جبهه در تهران و ارتباط با آنها بوده و از سال ۱۳۵۰ فعالیت او در جبهه مذکور محدود به حضور در مجالس ترحیم برخی از اعضای متوفای جبهه مذکور بوده است.
در دوران نهضت شاه برای تصدی نخست‌وزیری از وی دعوت نمود. اما وی نتوانست کابینه‌ای تشکیل دهد، پس از پیروزی انقلاب اسلامی کناره‌گیری از سیاست را پیشه کرد و در سال ۱۳۷۰ درگذشت.
رک: فرازهایی از تاریخ انقلاب ص ۳۲۳ تا ۳۲۱

منبع:

کتاب علی امینی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 293

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.