تاریخ سند: 16 آذر 1343
تلــــگرام
متن سند:
از: آبادان تاریخ:16 /9 /43
[به:] ساواک سوم (321) شماره: 11329
تلــــگرام
طبق اطلاع قرار است که از طرف انجمن اسلامى دانشجویان دانشکده فنى نفت آبادان آقاى محمدتقی جعفرى مدرس مدرسه مروى تهران را جهت شرکت و سخنرانى در جشن میلاد امام زمان به آبادان دعوت نمایند1خواهشمند است ضمن اعلام سوابق وى به این ساواک نظریه آن اداره کل را در مورد دعوت مشارالیه به آبادان نیز اعلام فرمایند.
16 /9 /43 خاورى
توضیحات سند:
1. آقاى دکتر عبدالرحیم گواهى در این مورد چنین نگاشته است: «... تازه به دانشکده نفت آبادان وارد شده و در آنجا به کمک دوستان انجمنى را به نام انجمن اسلامى دانشجویان دانشکده نفت تشکیل داده بودیم، در شب نیمه شعبان با توجه به حضور عدهاى دانشجو، استاد و حتى رئیس دانشکده بهایى در آنجا، از استاد علامه جعفرى که در آن موقع زیر چهل سال داشت و تازه از نجف برگشته بودند دعوت کردیم که در جمع ما سخنرانىاى ایراد فرمایند. که شاید اولین سخنرانى دانشگاهى معظم له بود امّا بسیار مورد استقبال دانشجویان قرار گرفت... سخنرانى دانشکده نفت با عنوان «طبیعت و ماوراى طبیعت» ایراد فرمودند... پس از اتمام سخنرانى، ایشان از بنده پرسیدند: «فلانى چطور بود؟» عرض کردم: «آقا بسیار عالى بود، چون به گمانم هیچ کس نفهمید شما چه گفتید!!» گفتند: «پس چطور مىگویید عالى بود؟» عرض کردم: «براى اینکه این خیل انبوه از دکتر و مهندس و شخصیتهاى شرکت نفت و غیره فهمیدند که علم آنها به قدرى است که یک طلبه ساده در یک موضوع نه چندان غامض مىتواند یک ساعت به فارسى حرف بزند و آنها یک کلمه از آن را نفهمند! این براى شکستن غرور بىجاى قشر تحصیل کرده و فرنگ رفته بسیار خوب است.» [شریعه خرد، یادنگار کنگره نکوداشت منزلت علمى استاد علامه محمدتقی جعفرى، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامى، چاپ اول، 1376، ص 441 ـ 440. لازم به تذکر است که نویسنده در منبع مذکور سهوا تاریخ 1341 را براى این واقعه ذکر کرده است.]
ضمناً لازم به ذکر است که استاد علامه(ره) خود نقل مىفرمودند که پس از بازگشت از نجف اشرف و اقامت در مشهد مقدس، در همان زمان براى سخنرانى در دانشگاه مشهد دعوت شدند و سخنرانى ایشان با استقبال کم سابقهاى از سوى دانشجویان و دانشگاهیان روبرو گشت. بنابراین سخنرانى در دانشکده نفت آبادان را مىتوان دومین سخنرانى دانشگاهى ایشان بهشمار آورد.
منبع:
کتاب
استاد علامه محمدتقی جعفری تبریزی به روایت اسناد ساواک صفحه 4