صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

سازمان اطلاعات و امنیت کشور

تاریخ سند: 22 فروردین 1344


سازمان اطلاعات و امنیت کشور


متن سند:

شماره : 130 /20 الف موضوع : اجتماع در منزل دکتر بقائی از ساعت 20 /9 صبح روز 16 /1 /44 به ترتیب رحیم صفاری، دکتر مهدی عمرانی، حسین بنکدار تهرانی، امیرناصر قندی، علی شمس اردکانی، سید حسین میردامادی، صادقی، دانشجوی سال چهارم دانشکده حقوق، غلام علی صاحبدیوانی، سید حسن آیت، احمد سلامت شریف، محمدعلی یوسفی زاده،1 یداللّه حامدی، سید ضیاءالدین میرهاشمی، محمد قوام شیرازی، ولی اللّه قدیمی، سید حسین رضوی سرمست، جواد صاحب اختیاری، محمدعلی طاهری، علی قنائیان، خواجه نصیری کرمانی، سید محمود کاشانی، علی جهان مدار فلاح و حسن آئینه چی به منزل دکتر بقائی آمدند و با دکتر بقائی ملاقات نمودند.
رحیم صفاری و محمدعلی یوسفی زاده درباره مسافرت دکتر بقائی به کرمان جهت افتتاح جنگ مصنوعی با دکتر بقائی صحبت نمودند، دکتر بقائی اظهار داشت جهت افتتاح جنگل مصنوعی در کرمان ما تصمیم داشتیم جشنی برقرار کنیم و از مردم کرمان هم دعوت کرده بودم که در این جشن که جهت عمران و آبادی شهر خودشان است شرکت نمایند اما سازمان امنیت کرمان از برگزاری جشن جلوگیری کرد، تمام مردم کرمان دیدند اوضاع از چه قرار است، تعداد زیادی سرباز و پاسبان هم جهت جلوگیری از جشن ما مجهز کرده بودند، من هم به دوستان خود در کرمان دستور دادم که هیچ اقدامی نکنند تا بهانه دست مأمورین ندهند، همین که تمام مردم کرمان دیدند دستگاه، با توپ و تانک از برگزاری جشن افتتاح جنگل مصنوعی جلوگیری کرد برای ما کافی است، سپس محمدعلی یوسفی زاده درباره جریان قتل مرحوم حسنعلی منصور و این که اسمی هم در جراید از دکتر بقائی برده اند،[صحبت کرده] و علت این عمل دستگاه، را از دکتر بقائی سئوال نمود، دکتر بقائی اظهار داشت من به این مفتی اعتراف نمی کنم، باید در محل مخصوص خودش من در این باره اظهار نظر نمایم، محمد قوام شیرازی اظهار داشت دستگاه علاوه بر نظر خاصی که در این موضوع داشت مردم فهمیدند که فعلاً شخصیت سیاسی، در ایران وجود جناب عالی و دکتر مصدق و دکتر امینی است، سپس رحیم صفاری به دکتر بقائی اظهار داشت قرار است امروز انتخابات هیأت رئیسه سنا تجدید شود و مهندس شریف امامی را از ریاست مجلس سنا بردارند و به جای ایشان، جواد بوشهری رئیس مجلس سنا بشود و علت اینکار هم این است که مهندس شریف امامی برادر زن احمد آرامش است و احمد آرامش تازگی ها اعلامیه شدیدی بر علیه دولت منتشر کرده و سخت به دولت تاخته است و مهندس شریف امامی هم از احمد آرامش حمایت کرده است، سپس جواد صاحب اختیاری درباره نطق اعلی حضرت همایونی در سلام نوروز که در جمع قضات دادگستری ایراد فرموده اند با دکتر بقائی صحبت کرد و اظهار داشت این نطق شاه در روحیه قضات اثر بسیار بدی داشته است مخصوصا آن قسمت از نطق شاه که حملات بسیار شدیدی به اعضای دادگستری نموده اند که در مراسم تشییع جنازه و مجالس ختم «الموتی» شرکت نموده اند، دکتر بقائی اظهار داشت مثل این که دادگستری هم مجلس ختم مرحوم الموتی را در جراید امضا نکرده بود، جواد صاحب اختیاری به دکتر بقائی اظهار داشت مجلس ختم مرحوم الموتی در مسجد فخرالدوله بسیار آبرومندانه برگزار شد و آقای صدربلاغی2 هم منبر رفت و سخنرانی بسیار خوبی نمود، درباره تبعیض نژادی در آمریکا حملاتی به نام «وقتی که خفته بیدار شود» با حاضرین صحبت کرد و متن رمان را شرح داد که تمام این کتاب انقلابی و سیاسی است، در پایان صحبت خودش دکتر بقائی اظهار داشت وقتی که خفته بیدار شود تمام کارها درست خواهد شد، سپس دکتر بقائی درباره مسافرت سفینه های شوروی و آمریکا به کره ماه بحث بسیار مفصلی با حاضرین نمود و اظهار داشت واقعا این اختراعات، بشر را به آینده با سعادتی نزدیک می کند.
در ساعت 13 کلیه حاضرین به ترتیب منزل دکتر بقائی را ترک نمودند.

توضیحات سند:

1 ـ محمدعلی یوسفی زاده: فرزند حسن، در سال 1305 ه ش در کرمان متولد شد.
فارغ التحصیل رشته علوم اجتماعی از فرانسه بود.
یاد شده کارمند وزارت راه، رئیس اداره آموزش وزارت کشاورزی، استادیار دانشکده علوم، استاد دانشگاه تهران، کارشناس رسمی وزارت دادگستری بوده تا سال 1325 عضو حزب دمکرات (وابسته به قوام السلطنه) بود.
از سال 1328 در سازمان نگهبانان آزادی (به رهبری مظفر بقائی) و از سال 1331 به عنوان عضو، درحزب زحمتکشان فعالیت داشت و تا سال 1357 بطور فعال در جلسات عمومی و خصوصی حزب مذکور شرکت داشته و مسوول حوزه کارمندان دولت، عضو حوزه کمیته مالی، عضو شورای فعالین حزب، عضو هیأت مؤسسان شرکت بی نام (وابسته به حزب زحمتکشان)، عضو تشکیلات کمیته مرکزی حزب و از افراد مؤثر و مورد توجه دکتر بقائی بوده است.
پرونده های انفرادی ساواک 2 ـ سید صدرالدین بلاغی: فرزند سید محمدحسین در سال 1290 ه ش در شهر اصفهان متولد شد.
بعد از طی مدارج حوزه به سطح اجتهاد رسید.
نامبرده دبیر وزارت فرهنگ از سال 1316، دبیر ادبیات دبیرستانهای شیراز و دبیر فرهنگ مشهد در سال 1318 و دبیر فرهنگ تهران از 1320 بوده است.
صدر بلاغی در دوران حکومت مصدق در شبهای 25 تا 28 مردادماه 1332 در برنامه مذهبی رادیو تهران، رژیم های سلطنتی ایران از دوره هخامنشی تا آن زمان را مرکز فساد و رسوائی معرفی کرده و علیه شاه و رژیم پهلوی مطالبی را ایراد نموده است.
نامبرده از روز 7 بهمن 1338 به مدت چهار سال برای تبلیغ به کشور آمریکا سفر کرده و مدتی نیز در لندن قصد تشکیل و اداره جمعیت مذهبی شیعه را داشته که ساواک با تقاضای ایشان به علت طرفداری از دکتر مصدق موافقت نکرده است.
طبق محتویات پرونده، صدربلاغی، بیشتر در سخنرانی های خود مطالبی علیه حکومت شاه بیان می کرده و به همین علت در روز 1 خردادماه 1343 توسط شهربانی کل کشور دستگیر و پس از تحویل به ساواک به اتهام اقدام بر ضد امنیت داخلی مملکت در زندان قزل قلعه بازداشت گردید.
بیشتر اوقات صدربلاغی، به تبیین دین در مساجد مختلف و حسینیه ارشاد اختصاص داشت.
درباره آثار قلمی ایشان می توان به کتابهای «قصص قرآن»، «برهان قرآن» و ترجمه «صحیفه سجادیه» اشاره کرد.
پرونده های انفرادی ساواک

منبع:

کتاب مظفر بقایی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 234



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.