تاریخ سند: 1 اسفند 1352
یکشنبه مورخه 7/11/52 ساعت 13:15 در امتداد خیابان امیرکبیر (محمدرضا شاه) میرزایی ساکن کوهسرخ شهرستان کاشمر شغل زارع را دیدم
متن سند:
از: 9/ ﻫ تاریخ:1 /12 /1352
به: 324 شماره: 16989 /9ﻫ
گزارش خبر
یکشنبه مورخه 7 /11 /52 ساعت 13:15 در امتداد خیابان امیرکبیر (محمدرضا شاه) میرزایی ساکن کوهسرخ شهرستان کاشمر شغل زارع را دیدم. ضمن صحبت پرسیدم از آقازاده چه خبر دارید؟ میرزایی اظهار داشت چند روز پیش رفته بودم چابهار1 ملاقات حالش خوب بود. سپس پرسیدم چرا تبعید شده است؟ میرزایی اظهار داشت اوایل جشنهای دو هزار و پانصدساله در سال 50 هنگامیکه میخواستند 5 نفر دانشجو را اعدام کنند دستوری از خمینی به طلاب رسیدکه هر طور شده از اعدام این عده جلوگیری کنند. طلاب قم شروع به اعتصاب کردند البته همه دستگیر و آزاد شدند. اما پسر من که قدری در عقیده خود پافشاری کرده بود به سربازی به چابهار فرستاده شد. البته سربازی سرپوشی برای تبعید او میباشد. سؤال کردم در کاشمر وضع کتب چطور است؟ میرزایی اظهار داشت بد نیست شما اگر در مشهد با طلبهها دوست شوید و آنها به شما اعتماد کنند کلیه کتابها و مجلات خمینی را برایتان میآورند، بهشرط اینکه کاملاً به شما اعتماد داشته باشند.
توضیح شنبه: نام فرزند این شخص محمد میرزایی است که در چابهار خدمت میکند. میرزایی کلیه کتابهای خمینی را مطالعه کرده و گاهی عکسی از خمینی را در جیب خود دارد. منظور از مجلات خمینی باید اعلامیه باشد.
توضیح یکشنبه: یک نسخه از خبر فوق به بخش یک امنیت داخلی ارسال گردید. خرداد
جهت استحضار و هرگونه اقدام مقتضی به بخش 312 ارسال میگردد.
آقای علیخانی! در مورد کنترل اعمال و رفتار محمد میرزایی که در چابهار خدمت وظیفه را انجام میدهد از طریق 302 اقدام شود و بهرهبرداری گردد ـ 16 /12
از طرف رئیس بخش 324: قهرمانی تفرشی
توضیحات سند:
_____
1. اصل: در تمامی موارد سند چاهبهار.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 08 صفحه 79