تاریخ سند: 22 اردیبهشت 1352
تماس هرمز خصوصی و فرامرز زرشناس با کیانوری
متن سند:
[شماره:] 1103
روز 19 /2 /52 هرمز خصوصی، فرامرز زرشناس برای دیدن کیانوری به برلن شرقی رفتند.
کیانوری پس از ملاقات از خصوصی سئوال نمود چه موقع قصد عزیمت به ایران را دارد.
مشارالیه گفت اواسط اکتبر 1973 به ایران خواهد رفت لکن قبل از آن به مونیخ مسافرت و چند ماه در آنجا کار خواهد کرد.
کیانوری شماره تلفن خود را به وی داد و خواست که قبل از مسافرت به ایران با وی تماس گیرد تا دستورات لازم را در مورد کار در ایران به وی بدهد.
کیانوری همچنین نام خصوصی و رشته تحصیلی (فیلمبرداری) هرمز را در دفتر خود یادداشت کرد در این ملاقات همچنین زرشناس در مورد موضع رهبری دبیر سابق کنفدراسیون در کنگره فدراسیون ایتالیا و جانبداری از سیاست شوروی مطالبی عنوان نمود.
کیانوری در این رابطه گفت نه تنها حزب کمونیست ایتالیا بلکه کلیه احزاب کمونیست جهان به تدریج به سیاست حزبی شوروی معتقد میشوند.
دوازده سال قبل وقتی بین احزاب برادر اختلاف افتادشانزده حزب کمونیست موضع چین را قبول داشت و فقط پنچ تا شش حزب دیگر بودند که موضع مشخص نگرفتند و حالا ظرف این مدت چهارده حزب کمونیست جهان از جمله ایتالیا ـ فرانسه، رومانی و ...
.
برایشان مشخص شد که تنها نظر حزب کمونیست شوروی مدافع طبقه کارگر جهان بوده و سیاست مسالمتآمیز آن نیز برای جهان روشن شده است چینیها که ابتدا مخالف برقراری رابطه با آمریکا بودند بعد از مدتی خود نیکسون را دعوت کردند.
کیانوری در مورد کار در ایران اضافه کرد حزب کمونیست شوروی در انقلاب اکتبر فقط دارای چهل هزار عضو بود در صورتیکه شوروی یکصد و هشتاد میلیون جمعیت داشت بدین حساب ما اگر فقط چهار هزار عضو داشته باشیم میتوانیم در ایران انقلاب کنیم.
منتها قشر روشنفکر زود دگرگون میشود.
ما قبل از 28 مرداد در دانشکده پزشکی اگر سال اول سی درصد عضو سازمان جوانان داشتیم در سال آخر دانشکده این تعداد به دو درصد و پس از فارغالتحصیل شدن آنان و تشکیل زندگی از بین همین روشنفکران فقط یک دهم درصد برای حزب باقی میماندند.
کما اینکه امروز امثال پرویز نیکخواه و لاشائی را میبینیم که چگونه مسخ شدند.
هویدا هم زمانی عضو حزب بوده1 خلاصه اینکه در ایران هشتاد هزار دانشجو داریم و اگر فقط یک درصد آنان عضو حزب شوند کار ما درست است ولی متأسفانه روی روشنفکران نمیشود حساب کرد.
در این ملاقات همچنین هرمز خصوصی از کیانوری خواست کتابی را که در مورد جنبش زنان در ایران به او معرفی کند زیرا وی قصد دارد در این مورد فیلمی تهیه نماید.
توضیحات سند:
1 .
کیانوری در خاطرات خود درباره عضویت امیرعباس هویدا در حزب مینویسد: « در دورانی که ما در ایران بودیم و اسکندری هنوز به شوروی نیامده بود،سازمان حزب در اروپای غربی توسط اسکندری اداره میشد و خود او یک حوزه حزبی را در پاریس اداره میکرد و عدهای را دور خودش جمع کرده بود که یکی از آنها امیرعباس هویدا بود.
در این دوران هویدا با اسکندری خیلی رفیق شده بود.
ایرج عکسی با هویدا داشت و تا روز آخر که ما در خارج بودیم این عکس همیشه همراه او بود و به هرکس که میدید نشان میداد» (خاطرات نورالدین کیانوری ص 380)
منبع:
کتاب
چپ در ایران - حزب توده در آلمان شرقی به روایت اسناد ساواک صفحه 305