صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

درباره : مسافرت اعلیحضرت همایونی

تاریخ سند: 11 بهمن 1342


درباره : مسافرت اعلیحضرت همایونی


متن سند:

به : مرکز ـ ریاست محترم شرکت شماره : 1795 از : کشور.
آلمان غربی.
رستمی در مدت اقامت در اطریش همان طور که در گزارشات اولیه به عرض رسید به این موضوع معتقد شدم که اولاً اطریشی ها برای شخصیت اعلیحضرت همایونی اهمیت فوق العاده ای قائل اند.
ثانیا آنقدر دستگاههای مختلف امنیتی و دولتی صمیمیت نشان دادند که ما خود را در کشور خارجی حس نمی کردیم.
البته هیئتی که از مرکز فرستاده شده بود بعد از مراجعت گزارشات کامل خواهند داد ولی چند نکته را لازم دیدم به طور خیلی مختصر در این گزارش به عرض برسانم.
روش آلمانی ها نیز بسیار دوستانه بود و از همان وهله اول که به آنها اطلاع دادیم همه گونه پیش بینی نموده و به دانشجویانی که سابقه فعالیت داشتند رسما اعلام کردند که اگر بخواهند کوچکترین عمل خلافی نموده و یا تظاهری بنمایند با شدت عمل پلیس مواجه خواهند شد.
در قسمت باویر که هم مرز اطریش است به کلیه دانشجویان با سابقه دستور دادند که یک روز در میان دفتر پلیس را امضاء نمایند و هر نوع اطلاعی هم به دست آورده بودند به ما دادند که ما هم یا در اختیار هیئت اعزامی از مرکز، یا مقامات امنیتی اطریش و یا هر دو دادیم.
در روز تشریف فرمائی اعلیحضرت همایونی بنا به توصیه پلیس اطریش قرار بود از آمدن دانشجویان به استقبال شاهنشاه به طور کلی ممانعت به عمل آید تا دانشجویان منحرف احتمالا نتوانند از این موقعیت سوء استفاده نمایند.
این جانب به آقای سفیر کبیر بالعکس توصیه کردم به همه دانشجویان اطلاع دهند و جائی برای آنها تعیین نمایند که در مراسم استقبال شرکت کنند و اطمینان داشته باشند آن اقلیت بسیار بسیار ناچیز به خود جرأت نخواهند داد که در مقابل جمعیت عظیم دانشجویان که همه نسبت به مقدسات ملی خود بهترین و عالیترین احساسات را دارند جسارتی بنمایند.
1 بالاخره روز قبل از تشریف فرمائی این پیشنهاد مورد توجه قرار گرفت و با آن که وقت بسیار کم بود معهذا در موقع تشریف فرمائی عده قابل ملاحظه ای به فرودگاه آمد بودند و واقعا احساسات خوبی نشان دادند.
در خلال روز اول و دوم اطلاعاتی رسید که پیش بینی این جانب را که طی شماره 1591 مورخه 12 /10 /42 به عرض رسانیده بودم تائید می کرد بدین معنی که عوامل مختلف با توجه به شکستی که در دو سال گذشته خورده بودند تصمیم گرفته بودند به منظور جمع و جور کردن دانشجویان از این موقعیت استفاده نمانید و به همین جهت هم ابتدا اعلامیه ای از طرف جامعه سوسیالیستها منتشر شد و بعد هم بعضی عوامل تلاشهائی کردند منتها چه پلیس و مقامات امنیتی اطریش و چه هیئتی که از مرکز آمده بودند وظیفه خود را به خوبی انجام دادند.
در روز ششم بهمن ابتدا قرار نبود از دانشجویان دعوت شود که در این مراسم شرکت کنند ولی این جانب به آقای سفیر کبیر پیشنهاد کردم که این عمل مسلما لازم است و قطعا اعلیحضرت همایونی علاقمند هستند که با دانشجویان از نزدیک صحبت بفرمائید.
به علاوه این بهترین فرصت است که آنها از نزدیک شاه خود را زیارت کرده و از فرمایشات معظم له استفاده کنند و به این ترتیب از آنچه در کشورشان می گذرد مستحضر شوند.
مقامات امنیتی اطریش به این پیشنهاد با نظر خوش بینی نگاه نمی کردند ولی سفارت این دعوت را به عمل آورد، منتهی به عقیده این جانب اگر این دعوت عمومی می شد به آنهائی که تحت تاثیر تبلیغات شوم قرار دارند مجال هیچگونه بحث را نمی گذاشت، در صورتی که بالعکس نه تنها برای آن عده بسیار معدود دعوت فرستاده نشد بلکه از ورود آنها سخت جلوگیری کردند و حال آن که در داخل انبوه شاگردان که اطاقها و فضای سرد و پربرف خارج سفارت را مملو کرده بودند آنها جرات کوچکترین عمل خلافی را نمی کردند.
به علاوه مامورین امنیتی پلیس و خود ما هم در داخل آنها حاضر بودند.
نتیجه این شد که عده بسیار معدودی به وسیله ترن از جلو سفارت گذشته و شعارهائی دادند و بعدا به وسیله پلیس دستگیر شدند و سپس عده بسیار معدودتری از گراتس مدت چند دقیقه جلو هتل امپریال آمده و با در دست داشتن پلاکارتها شعارهائی بر علیه مقدسات ما دادند که بعدا هم به وسیله پلیس در محل دیگری دستگیر شدند (اسامی هر دو دسته مشخص است و توسط هیئت اعزامی از مرکز تقدیم می شود و لزومی به فرستادن از طرف ما نیست).
1 البته این عمل از نظر ما جنبه مثبت هم داشت زیرا همه فهمیدند که این عده اوباش و کمونیست چقدر اقلیت هستند و توده واقعی دانشجویان تا چه حد به شاهنشاه خود علاقه دارند این مطلبی بود که از طرف تعداد زیادی از اطریشی ها ـ خارجیان و ایرانیان به این جانب گفته شد.
در اینسبروک که در حقیقت مرکز فعالین اطریش و گروه توده ای در آنجا خیلی فعالیت دارد سعی داشتند اقداماتی کرده و در موقع ورود اعلیحضرتین تراکتهایی منتشر کنند و برای چاپ تراکتها خیلی تلاش نمودند چون در اطریش موفق نشدند.
به دوستان خود در آلمان به خصوص در مونیخ مراجعه کردند ولی در آنجا هم موفق نشدند، بالنتیجه 6 نفر از آنها به ایتالیا رفته در آنجا به چاپ رسانیدند ولی هنگام ورود به مرز اطریش به وسیله پلیس اطریش دستگیر شدند که هنوز هم در بازداشت هستند.
بین آنها شریف کیانی هم وجود داشت.
اسامی بقیه را هیئت اعزامی و در صورت لزوم خود ما بعدا تقدیم خواهیم کرد.
موقعی که در اینسبروک بودم خیلی تلاش کردم با شریف کیانی ملاقات کنم ولی هر دفعه مراجعه کردم منزل نبود و معلوم شد به ایتالیا رفته است.
اکنون با مدارک زیادی که از او در دست دارم و مکاتباتی که با ما کرده و مدارک قطعی برعلیه او خواهد بود تصمیم دارم پس از آنکه آزاد شد شخصا با او تماس گرفته و او را به همکاری جدی وادار نمایم.
یقین دارم با این مدارک ناگزیر است با ما همکاری کند.
در گراتس ما یک مأمور داریم ولی با کمال تاسف معلوم شد در طول این مدت بیمار و در بیمارستان بستری بوده و به هیچ وجه نتوانست به ما اطلاعی بدهد و تا ورود آن چند نفر به وین از آمدن آنها بی اطلاع مانده بودیم.
پلیس اطریش هم بی اطلاع بود.
این مطلب برای این جانب ثابت کرد که ما باید مامورین بیشتر و حتی الامکان نفوذی در شهرهای مختلف دانشجوئی داشته باشیم و اکنون از نظر کار اطلاعاتی متوجه نقص خود شدیم و در آینده تلاش بیشتری خواهم کرد که در هر یک از شهرهای دانشگاهی مامورین خوبی پیدا کنم.
مأمور دیگری در اینسبروک داریم که بسیار مطلع است و چون پدرش از سرمایه داران بزرگ و دوست این جانب است هیچ توقعی از ما ندارد.
در این مدت گزارشات خوبی داد.
متاسفانه به همان دلیل که وضع مادی بسیار عالی دارد خیلی دنبال کار نمی رود و اگر خود ما مستقیما با او تماس نگیریم حاضر به دادن اطلاعات نیست.
در هر صورت همان طور که فوقا عرض شد باید قسمت زیادی از محور تلاش ما برای تهیه مامورین نفوذی جدید متمرکز شود.
مقامات امنیتی آلمان در این مدت با علاقه کامل مراقب ایرانیان بوده و اطلاعات مفیدی به موقع به ما داده اند که برای نمونه در این پست این گزارش از 242 تقدیم گردیده است.
رستمی 3151 8 /12 در پرونده تشریف فرمائی اعلیحضرت همایونی به اطریش بایگانی شود.
36 /12 /42 عینا جهت اقدام به اداره3151 ارسال می گردد.
شماره 28 /11

توضیحات سند:

1ـ در گزارش دیگری به تاریخ 22 /11 /42 در این خصوص آمده است : «اعلیحضرت همایون شاهنشاه و علیاحضرت شهبانو روز چهارشنبه 3 /11 /42 به وین تشریف فرما شدند.
در هنگام ورود رادیو وین ضمن پخش مراسم استقبال اطلاع داد 200 نفر از دانشجویان ایرانی که تابلوی خیر مقدمی را در دست دارند بین مستقبلین مشاهده می شوند.
شب چهارشنبه کلیه جراید اطریش جریان تشریف فرمائی را چاپ ولی روزنامه کوریر ضمن اخبار فوق اضافه نمود خبرنگار روزنامه مزبور با هیئت کارداران انجمن دانشجویان ایران در وین تماس گرفته و آنها اظهار داشته اند که دانشجویان عضو انجمن به علت این که پلیس بدان ها اجازه ورود به فرودگاه نداده بود در مراسم استقبال شرکت نکرده اند.
1ـ در گزارش بعدی درباره این تظاهرات آمده است : برخلاف دفعات قبل این بار دانشجویان به منظور غافل گیرکردن پلیس محل، تصمیم تظاهرات را در جلسات خیلی محرمانه و با شرکت مسئولین و سران فعال دسته ها گرفتند، در نتیجه در حدود 30 نفر دانشجویان گراتس با قطار ساعت 5 /2 بعد از نیمه شب به وین وارد و بعد از ظهر روز یکشنبه 6 /11 /42 به اتفاق عده ای از داوطلبین دانشجویان مقیم وین هنگامی که شاهنشاه در ساختمان سرپرستی برای دانشجویان گروه ملی و اعضاء سفارت سخنرانی می فرمودند این عده که بنا به نوشته روزنامه ها 50 نفر و طبق گفته شرکت کنندگان در آن صد نفر بوده اند، در حالی که هر یک پلاکارتی حمل می کردند در خیابان سرپرستی و در مقابل هتل امپریال محل اقامت اعلیحضرتین تظاهرات نموده و در آن شعارهائی از قبیل «مرگ بر دیکتاتوری» و «مرگ بر شاه» به فارسی و آلمانی داده اند.
به فاصله نیم ساعت پلیس مداخله و دوازده نفر از آنها را دستگیر و به گراتس اعزام و به زندان منتقل ساخته، این عده تا پایان مسافرت شاهنشاه در زندان خواهند بود.
از جمله بازداشت شدگان عبارتند از : حشمت اله خضوعی.
کورس محجوب.
عباس سلطان لو (توده ای،) قلمزن (توده ای) و از کسانی که در تظاهرات شرکت داشته اند.
همایون قهرمان.
علی طاهری (توده ای).
رضا آروند.
پرویز مظفری.
رحیم صادق الوعده.
حسین طباطبائی.
نعمت اله همدانی (از اعضاء فعال حزب توده).
رضا خیامی (توده ای).
کاظم زرشناس (توده ای) ـ درخشان (سوسیالیست).
سیاوش پرچمی (سوسیالیست فعال) ضمنا پنج نفر اخیر ممکن است جزو بازداشت شدگان نیز باشند.
اخبار مربوط به تظاهرات در روزنامه های صبح وین از قبیل کوریر و اکسپرس در روزهای یکشنبه و دوشنبه درج گردید.
در پی دستگیری تعدادی از دانشجویان در اطریش تظاهراتی در شهرهای مختلف آن کشور صورت پذیرفت که نمایندگان ساواک بشرح زیر به گزارش آنها پرداخته اند : روز چهارشنبه 9 /11 /42 از نزدیک ظهر تا ساعت یک بعد از ظهر عده ای در حدود 150 نفر از دانشجویان ایرانی مقیم گراتس به عنوان اعتراض به بازداشت دوازده نفر از دانشجویان دستگیر شده در مقابل اداره پلیس گراتس به تظاهرات آرام و دمونستراسیون پرداختند و روی تابلو بزرگی که با خود حمل می کردند نوشته شده بود «ما آزادی فوری دوستان خود را خواستاریم» اخبار مربوط به این تظاهرات در روزنامه به چاپ رسید ضمنا در تظاهرات مزبور عده ای از دانشجویان مقیم لئوپن نیز شرکت داشته اند.
مضافا این که در روز 11 /11 /42 نیز مجددا تصمیم به انجام تظاهرات داشتند ولی به علت مخالفت پلیس موفق نشدند.
در اینسروک تعداد بسیاری اعلامیه به زبان آلمانی برعلیه شاهنشاه توسط دانشجویان پخش گردیده که پنج نفر از دانشجویان مزبور دستگیر گردیده اند ولی روز بعد در حدود 40 نفر از دانشجویان دیگر مقیم اینسبروک به عنوان اعتراض به بازداشت دوستانشان دست به تظاهراتی زده اند که پلیس مداخله و آنها را متفرق ساخته است.
روز جمعه 11 /11 /42 دانشجویان ایرانی مقیم در لئوپن نیز حمایت از 17 نفر بازداشت شدگان اقدام به تظاهرات و تشکیل دمونستراسیون نمودند و ضمن درخواست آزادی دستگیر شدگان شعارهای بسیار تند و زننده برعلیه شاهنشاه و دولت ایران دادند و در این تظاهرات به جز افراد توده ای و سوسیالیست اعضاء پان ایرانیست نیز شرکت کردند.

منبع:

کتاب چپ در ایران - حزب توده در خارج از کشور به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 456




صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.