صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: سخنرانی سید عبدالرضا حجازی در مسجد ارک

تاریخ سند: 16 آبان 1349


موضوع: سخنرانی سید عبدالرضا حجازی در مسجد ارک


متن سند:

به: 316 شماره: 64961 /20 ه‍ 3 از: 20 ه‍ 3 در جلسه روضه‌خوانی متشکله در مسجد ارک پس از اقامه نماز جماعت به وسیله آل یاسین در ساعت 1325 آقای سید عبدالرضا حجازی به منبر رفت و درباره بهشت و جهنم و اقتصاد بحث کرد.
و در آخر سخنرانیش کاغذی از جیبش درآورد و گفت در این کاغذ که مربوط به جرایدی می‌باشد نوشته شده است در چند سال قبل پاسبانی از یک نفر مبلغ 8 ریال رشوه گرفته ولی پس از گذشت ده سال راشی و مرتشی را از طرف عدلیه جلب کرده‌اند که به مجازات برسانند اما رشوه1 دهنده مدت‌ها است فوت نموده است.
دیگر این‌که شخصی در پانزده سال قبل مرتکب دزدی شده و قانون دادگر حالا می‌خواهد او را مجازات نماید.
ناطق در ضمن گفتارش از مأمورین دولت انتقاد نمود و گفت مأمورین دولت نباید پوست مردم را بکنند و هنگامی که حجازی بر علیه مأمورین دولت حرف می‌زد عده‌ای از حضار خوشحال به نظر می‌رسیدند.
تعداد افراد شرکت کننده در حدود سه هزار نفر می‌شد.
نظریه شنبه: شنبه نظری ندارد.
نظریه یکشنبه: یکشنبه نظری ندارد.
آمال نظریه چهارشنبه: نظری ندارد.
نگهبان بخش 3 پهلوان 26 /8 /49 اداره کل سوم 26 /8 /49 5498 عبدالرضا حجازی 25 /8 /49

توضیحات سند:

1ـ رشوه‌ در خاندان شاه: درسال 1975 م (1353 ش) تحقیقات سنای آمریکا نشان داد که میلیون‌ها دلار رشوه از سوی کمپانی‌های آمریکایی به مقام‌های سرشناس کشورهای جهان پرداخت شده و در این میان اقلام هنگفتی نیز به دست خانوادۀ سلطنتی ایران رسیده است.
به دنبال افشای این موضوع، شاه خطاب به هویدا اظهار می‌کند که مسأله‌ای نیست و فکر می‌کند که برادران و خواهرانش مثل افراد دیگر حق داشته باشند دست به معامله بزنند و برای گذراندن زندگی خود بکوشند.
او معتقد بود که در حال حاضر، دریافت کمیسیون در معاملات گوناگون همه‌جا مرسوم است و یک امر طبیعی محسوب می‌شود.
این مسأله به خوبی نشان می‌دهد که شاه نمی‌ توانست تفاوت بین حق دلالی و رشوه را درک کند یا خود را به نادانی می‌زد.
کمک و حمایت محمدرضا پهلوی از اعضای خانواده و دیگر وابستگانش، دست مادر، برادران، خواهران و سایر اعضای خاندان پهلوی و وابستگان و درباریان و نظامیان و سرمایه‌داران وابسته و دیگران را در چپاول و ارتکاب به انواع مفاسد مالی و اقتصادی باز گذاشته بود.
ساواک طی گزارشی که در تیر ماه 1336 ش تهیه کرده،‌دربارۀ دخالت و شراکت شاهپورها در شرکت و مقاطعه‌کاری‌ها می‌نویسد: «طبق اطلاع اخیر، «خرم» ـ مدیر عامل شرکت آسفالت راه ـ به وسیلۀ حمیدرضا (از سهام‌داران شرکت مذکور) با اشرف پهلوی ارتباط حاصل نموده و برای انجام نظریات و پیشرفت کار خود و استفاده از نفوذ او، یک دستگاه اتومبیل کادیلاک مدل 1957 مشکی مجهز به تمام وسایل مدرن و پانصد هزار ریال وجه نقد به دختر شاه هدیه نموده است.
شرکت مذکور اخیراً توانسته است مقاطعۀ آسفالت راه‌کنارۀ همدان را بگیرد و تصمیم دارد با استفاده از نفوذ آنان و تأسیس شرکت‌های دیگری با شرکت یکی از نمایندگان سابق مجلس شورای ملی، دو نفر بازرگان و یکی دو نفر از مدیران کل وزارت راه، مقاطعۀ دیگری بگیرد.
» دریافت رشوه در هنگام عقد معاملات اقتصادی با سایر موارد، به مسألۀ معمولی جا افتاده‌ای تبدیل شده بود و در خانوادۀ سلطنتی دریافت آن را حق خویش می‌دانستند.
از این‌رو هر که در مقابل این زورگویی آنان مقاومت می‌کرد، مورد قهر و غضب ایشان قرار می‌گرفت و گاهی چنان تنبیه می‌شد که دیگر به فکر قهرمان‌بازی نمی‌افتاد.
منصور رفیع‌زاده ـ آخرین مأمور عالی رتبۀ ساواک در آمریکا ـ در کتاب خاطرات خود به موردی اشاره می‌کرد که به موجب آن یک تاجر استرالیایی فروشندۀ گوشت به ایران، از پرداخت کمیسیون لازم خودداری می‌کند و اشرف به نصیری ـ رئیس ساواک ـ زنگ می‌زند و از او می‌خواهد که « مردک استرالیایی را به زندان بیندازد».
دریافت و پرداخت رشوه، حالتی دو طرفه داشت.
اعضای این خاندان با پرداخت رشوه به مسئولان و مدیران بلند پایۀ دولتی و نظامی و رؤسای ساواک، به خواسته‌های خویش جامۀ عمل می‌پوشاندند و از امتیازات ویژه برخوردار می‌شدند.
البته در مقابل، از نفوذ و اختیارات خویش برای جبران آن کمک می‌گرفتند.
گزارش شمارۀ 2ـ3ـ1334 ساواک به تاریخ 30 /3 /1338 بدین شرح است: « بین کارمندان عالی‌رتبۀ بانک رهنی شایع است چون آقای دکتر اعتبار،‌وزیر بازرگانی، در مدت تصدی ریاست بانک و هتل،‌ بدون اخذ ودیعه‌ای ارزنده، مبالغ گزافی به اعضای خانوادۀ سلطنتی بالاخص ملکه مادر وام داده‌اند و او با وام‌های دریافتی، ساختمان عظیمی در خیابان سپه،‌اول جلیل‌‌آباد، بنا نموده است و مبالغی به اشرف پهلوی پرداخت نموده‌اند، لذا با وساطت اعضای خانوادۀ سلطنتی، پست وزارت بازرگانی به مشارٌ‌الیه واگذار شده است.
» گزارش دیگری از مأموران ساواک حاکی است که تیمسار علوی مقدم، رئیس وقت شهربانی کل، با ملکه مادر روابط صمیمانه‌ای داشت و حتی ماهانه مبالغ گزافی به او پرداخت می‌کرد.
از این‌رو فشار مقام‌های آمریکایی برای تغییر رئیس شهربانی به جایی نرسیده است و حتی ملکه مادر به فرزند تاجدار خود اعلی‌حضرت همایونی شاهنشاهی توصیه کرده که در صورت تعویض رئیس شهربانی، ایران را ترک خواهد گفت.
یکی از جنبه‌های رشوه‌دهی، مشارکت دادن اعضای خاندان در سهام یا سود شرکتها بوده است.
مثلاً شرکت الکترورز با اهدای ده درصد از سود خالص شرکت به مدت ده سال به غلامرضا، از او می‌خواست که در قبال مشکلاتی که ممکن است برای این شرکت ایجاد شود، از آن شرکت حمایت کند.
(مفاسد خاندان پهلوی، دکتر شهلا بختیاری، صفحه 89 تا 91 مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول سال 1384)

منبع:

کتاب پایگاه‌های انقلاب اسلامی، مسجد ارک تهران به روایت اسناد ساواک صفحه 370

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.