صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: ‌دکتر على امینى

تاریخ سند: آذر 1357


موضوع: ‌دکتر على امینى


متن سند:

گزارش خبر
به: ‌312 شماره گزارش: 27622 /20ﻫ12
از: 20ﻫ12 تاریخ گزارش: ‌15 /9 /57
موضوع: ‌دکتر على امینى
1 ـ عبداله انتظام با امینى تماس حاصل و اظهار داشته من و شما به اتفاق غلامحسین صدیقى و وارسته روز پنجشنبه 16 /9 /57 ساعت 15: 15 به حضور شاهنشاه شرفیاب خواهیم شد و روز چهارشنبه هم قبلاً دور هم جمع می‌شویم و مسائل را مطرح مى‌کنیم.*
2 ـ امینى با عبداله انتظام تماس گرفت و اظهار داشت شخصى به نام قباد به من اطلاع داد که آقاى خوئى1 در بغداد بیانیه‌اى داده و گفته حال آقاى خمینى زیاد روبراه نیست و حتى او باعث کشت و کشتار و خونریزى شده است و نظر داده که اعمال خمینى خلاف دین است و انتظام افزود خوئى خوب جرأت کرده چنین چیزى بگوید و واقعاً شاهکار کرده است و امینى هم عمل خوئى را تأیید کرد و انتظام اشاره کرد این موضوع به گوش شریعتمدارى هم رسیده و او هم شهامتش زیادتر شده و امینى گفت بسیار خوب است و پس از مذاکرات عادى امینى با عصبانیت گفت آقا همین الان با این وضعیت فعلى باز دزدى مى‌کنند و انتظام هم تشبیه کرد به قاچاقچیانى که گرفته می‌شدند و اعدام مى‌کردند و دیگران می‌آمدند و کار آنها را دنبال مى‌کردند و امینى بیان داشت کار مردم لنگ است آن وقت شیر را می‌ریزند توى چاه و به تولیدکنندگان گفته‌اند روز تاسوعا و عاشورا شما باید به مردم شیر مفت بدهید (تصور می‌رود تولیدکنندگان مواد غذائى در جلسه‌اى نارضایتى خود را با امینى در میان گذارده باشند) و در خاتمه امینى اظهار داشت با اوضاع فعلى مملکت اعلیحضرت باید تسلیم نظر صدیقى (غلامحسین) بشود تا کار خود را انجام دهد و انتظام هم تأیید نمود.
3 ـ على وثوق (برادرزن امینى) با امینى تماس گرفت و اظهار داشت سفیر آلمان علاقمند است شما را ملاقات نماید و اگر ممکن است قرارى با وى تعیین نمائید و امینى روز چهارشنبه 15 /9 /57 ساعت 1700 را وعده کرد.
4 ـ امینى با تیمسار اویسى تماس حاصل و به وى اظهار داشت حسن سعید پیشنماز مسجد جامع تقاضا داشت که صاحبان جنازه‌ها را اجازه بدهند تا اجساد خود را تحویل بگیرند آنگاه تیمسار اویسى در پاسخ اظهار داشت بیایند در بهشت زهرا و تحویل بگیرند در صورتی که در خیابان‌ها به راه نیفتند و امینى ضمن تشکر موضوع را به پیشنماز مذکور اطلاع داد.
5 ـ دکتر مرتضى معین‌زاده چند نفر از دوستان خود را به امینى معرفى و اظهار میداشت مطالبى دارند که می‌خواهند با شما مطرح کنند و آنها عبارتند از فریدون جوادى، جمشید قره‌چه‌داغى، قطبى و غلامرضا افخمى و افزود خود من هم خواهم آمد.
ضمناً دیگر افرادی که از امینى تقاضاى ملاقات داشتند عبارتند از: ‌سپهبد میرافضلى، جمال‌الدین حسینى، فرهاد مسعودى، خانم دکتر شاه‌بیاتى وکیل دادگسترى، عضد از اتاق صنایع به اتفاق 10 نفر.
نظریه یکشنبه: ‌مفاد گزارش خبر مورد تأیید است.
نظریه سه‌شنبه: ‌نظریه یکشنبه تأیید مى‌گردد.
نظریه چهارشنبه: ‌نظریه سه‌شنبه مورد تأیید است.
محترماً به استحضار مى رساند مورد ردیف 5 ـ اظهارات معین‌زاده ـ: ‌فریدون جوادى شوهر خانم لیزا جوادى ندیمه علیاحضرت شهبانو می‌باشد که به عنوان مشاور ریاست دانشگاه و استاد دانشکده علوم دانشگاه تهران خدمت مى‌نماید فردیست جوان نزدیکى با علیاحضرت شهبانو صاحب قدرت و از نزدیکان و دوستان نزدیک دکتر نهاوندى می‌باشد. و ملاقات‌هاى وى با امینى به طور قطع از طرف نهاوندى ترتیب داده شده و یاد شده علاوه بر نداشتن شم سیاسى فردى قرتى مسلک می‌باشد و مورد احترام دانشگاهیان نیز نمى‌باشد. 15 /9 /57

توضیحات سند:

1ـ آیت‌اله سید ابوالقاسم موسوى خوئى از مراجع بزرگ شیعه در نیمه رجب سال 1317 ﻫ.ق در شهر خوى پاى به عرصه وجود نهاد. در سال 1330 ﻫ.ق به نجف اشرف مشرف شده و از محضر استادان بزرگ آن حوزه کهن بهره برد و خود نیز از استادان آن دیار شد. وى از جمله موفقترین شاگردان آقا ضیا عراقى، مرحوم نائینى و مرحوم کمپانى بود و خود نیز موفق به پرورش شاگردان بزرگى شد. در ماجراى لوایح شاهانه انجمن‌هاى ایالتى و ولایتى به مخالفت با رژیم پهلوى برخاست ولى در مراحل بعدى با انقلاب همراهى ننموده و حتى بعضاً مواضع غیراصولى در پیش گرفت. پس از پیروزى انقلاب اسلامى سکوت ایشان سؤال برانگیز بود. آیت‌الله خوئى پس از تحمل فشارهاى بیشمار از سوى دولت بعث عراق در روز پنجشنبه هشتم صفر 1413ﻫ.ق به سراى باقى شتافت. وقایع اتفاقیه و شرح احوال رجال ج 1، ص 261
* ساواک مشابه سند مذکور، سند دیگرى به شرح ذیل آورده است:
به: ‌312 از: 20ﻫ12
موضوع: دکتر على ‌امینى
1) عبداله انتظام با دکتر امینى تماس حاصل و اظهار داشت على جان من افتاده‌ام به تلفن زدن و به دکتر صدیقى (غلامحسین) تلفن کردم گفت بسیار خوب. بعد تلفن کردم به اردلان (وزیر دربار) و گفتم وقت تعیین کن و انتظام افزود دکتر صدیقى دو مرتبه به من تلفن کرد و گفت اگر ممکن باشد دو سه نفر دیگر از رفقاى من آن روز باشند (منظور شرفیابى به حضور شاهنشاه آریامهر) که من دلگرم‌تر باشم از قبیل دکتر آذر، دکتر مهدوى و وارسته و انتظام ادامه داد من با اردلان تماس گرفتم و به او گفتم براى این دو سه نفر هم وقت بگیرد و قرار شد من با این سه نفر تماس بگیرم و یادآور شد که من با مهدوى تماس گرفتم او گفت من نمى‌آیم و امینى اظهار داشت او قدرى تند است و انتظام گفت به مهدوى گفتم خواهش مى‌کنم که زیر پاى دکتر آذرنشین که رأى او را هم بزنى و انتظام به امینى اظهار داشت دکتر آذر را من قرار می‌گذارم و وارسته را قرار است روز سه‌شنبه با حائرى برویم به دیدنش و در آنجا من با او صحبت خواهم کرد اگر آمد که آمد اگر نیامد به اردلان مى‌گویم قبلاً به عرض برساند که نیامدن آنها به جهت مریضى بوده است و افزود دکتر صدیقى مایل بود قبل از شرفیابى دور هم جمع شویم و مسائلى را که لازم است مطرح و سپس شرفیاب شویم و من به اردلان هم خواهم گفت، اگر وقت دارند شرفیابى براى روز چهارشنبه یا پنجشنبه (15 /9 یا 16 /9 /57) و زودتر نباشد و اسم مهدوى را هم از لیست حذف نماید.
2) دکتر معین‌زاده با امینى تماس حاصل و معین‌زاده درباره شرفیابى امینى سئوال و امینى جواب داد خبر مهمى نبود و تصور مى‌کنم دولت تغییر کند و سویل باشد. و معین‌زاده بیان داشت قطبى تلفن کرده که من به اتفاق دو سه نفر از بچه‌ها ساعت 30: 9 یکشنبه 12 /9 /57 برویم آنجا (دربار) و می‌خواهند جلسه فورى تشکیل بدهند راجع به دولت و افزود من از شما می‌خواستم (امینى) چه بگوئیم و چه بکنیم و امینى در جواب گفت من گفته‌ام که یکى را پیدا کنید که با من نبوده و با شما هم نباشد و اظهار داشت من توانائى این کار (پست نخست‌وزیرى) را ندارم و همین کار مختصر هم که مى‌کنم مردم مرا سرزنش مى‌کنند و اضافه نمود قرار است با وزیر دربار هم صحبت بکنیم بعد معین‌زاده گفت پس ما هم با ایشان تماس خواهیم گرفت.
نظریه یکشنبه: ‌
1) دکتر على امینى حدود ساعت 15:30 روز شنبه 11/ /9 /57 به حضور شاهشناه آریامهر شرفیاب شده است و در این شرفیابى عدم آمادگى خود را براى پست نخست‌وزیرى اعلام نموده است.
2) امینى ضمن تماس با تعدادى از اعضاء موثر جبهه ملى و مخالفین دیگر متوجه گردیده که اینها از روش خشن مأمورین فرماندارى نظامى به تنگ آمده و تلویحاً خواستار آرامش و دستگیرى مسببین اصلى مى‌باشند.
3) تعدادى در حدود 50 نفر از معتمدین محل‌هاى مختلف شهر تهران به امینى مراجعه و خواستار برگزارى مراسم عزادارى بوده‌اند و حتى شایعات مربوط به سپردن پول و تعهدهاى دیگر را براى امینى بازگو و ایشان به آنها تفهیم نموده که این شایعات بى‌اساس است و شما به شهربانى مراجعه و ترتیب کار داده خواهد شد و امینى با شخصى به نام شجاعى از دوستان تیمسار جعفرى تماس گرفت و به وى گفت به تیمسار جعفرى بگویید که مشکلاتى براى این طبقه فراهم نیاورند.
4) به طور پراکنده تعدادى از روزنامه‌نگاران که به علت عدم چاپ روزنامه‌ها سخت از نظر مالى در مضیقه قرار گرفته‌اند از امینى تقاضا مى‌کنند که وضع آنها را روشن کنند.
5) استنباط گردیده که بندهاى 1و2و3و4 در نظریه یکشنبه و نیز مسائل مطروحه بین تیمسار ریاست ساواک و دکتر على امینى درباره آزادى زندانیان سیاسى و اینکه این افراد در جریانات اخیر دخالت داشته و نیز مورد تأیید امینى قرار گرفته است به طور خصوصى در شرفیابى ساعت 15:30 روز شنبه 11 /9 /57 به عرض شاهنشاه آریامهر رسانده است.
نظریه سه‌شنبه: ‌نظریه یکشنبه مورد تأیید است.
نظریه چهارشنبه: ‌نظریه سه‌شنبه تأیید مى‌گردد. ضمناً نسخه اول گزارش به حضور تیمسار ریاست ساواک تقدیم گردیده است.

منبع:

کتاب علی امینی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 606


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.