تاریخ سند: 15 آذر 1343
موضوع: جلسه منزل سید ضیاءالدین طباطبایی
متن سند:
شماره: اداره دوم عملیات- 1405 /322 تاریخ: 15 /9 /43
موضوع: جلسه منزل سید ضیاءالدین طباطبایی
قبل از ظهر روز چهارشنبه گذشته در جلسه منزل سید ضیاءالدین طباطبایی عدهای در حدود ۳۰ نفر از جمله دکتر مرتضی یزدی1 از سران معروف سابق حزب توده ایران رحیم زهتابفرد نماینده مجلس شورای ملی به اتفاق شخصی به نام آصف- مهندس بازرگان عضو وزارت کشاورزی- امیر شیبانی- دریانی- طباطبایی کارمند وزارت دارائی- صرافزاده نماینده پیشین مجلس و یکی از امراء شهربانی که تعیین نامش برای مأمور میسر نشده اجتماع داشتهاند.
در این جلسه پیرامون وضع خشکسالی در ایران بحث شده و سید ضیاء گفته سال آینده بدتر از امسال خواهد بود زیرا آن طوری که باید و شاید کشت و زرع به عمل نیامده و زهتاب فرد اظهار داشته به اندازه کافی گندم از آمریکا خریداری شده و جای نگرانی نیست و سید ضیاء سئوال کرد آیا برای امسال کافی است و امیر شیبانی پاسخ داده آمار صحیحی در دست نمیباشد.
مهندس بازرگان به طور محرمانه و زیر گوشی مطالبی را به سید ضیاء اظهار داشته و مشارالیه در پاسخ به طوری که یکی دو نفر شنیدهاند گفته آیا شما با این ستمگریهائی که نسبت به مطبوعات میشود میتوانید آنچه را میدانید در روزنامه بنویسید و مهندس بازرگان اظهار نموده فشار زیاد است و همه چیز را نمیشود نوشت. در لندن در انجمنی که من عضو آن هستم و هر گونه اطلاعاتی را این انجمن در اختیار دارد و من از آن انجمن درخواست کردم که اطلاعات مورد نیاز مرا برایم بفرستد پاسخ دادند که آیا در کشور شما آزادی مطبوعات وجود دارد یا خیر؟ و من جواب دادم مجله من فنی است و مانعی برای درج مطالب وجود ندارد.
سید ضیاء در اینجا رشته کلام مهندس بازرگان را قطع نمود و سئوال کرد آیا وضع کشاورزی رضایت بخش میباشد و نامبرده پاسخ داد نه و حیوانات دارند تلف میشوند و روی هم رفته کسی به فکر نیست و هر کس هر کار دلش خواست میکند در گمرک محشری وجود دارد از یک طرف ما چایکاران را تشویق و تقویت میکنیم ولی از طرف دیگر ۸ هزار تن چای قاچاق به کشور وارد میشود و دزد بازار است و یک دکتر که در شیر خورشید سرخ میلیونها به جیب زده اکنون او را آوردهاند و رئیس معالجه سل گاوی کردهاند. دکتر زاهدی را میخواهند به وزارت عمران و آبادی منصوب نمایند و فردی است که مملکت را به لجن میکشاند مملکت صاحب ندارد. امیر شیبانی گفته دو روز تاکسیها اعتصاب کردند. حتی یک روزنامه جرأت نکرد موضوع را درج کند و دستگاه مانع درج آن شد در صورتی که این مطلب را همه دنیا فهمیدند و همه مردم ایران و حتی برای روزنامه اطلاعات هم که اشارهای کرده بود زحمت فراهم ساختند و سید ضیاء اظهار داشته مگر چه اشکالی وجود دارد که حقایق نوشته شود.
دکتر یزدی به طور محرمانه به سید ضیاء مطالبی را اظهار نموده و سید در پاسخ گفته در شرفیابی موضوع را به عرض خواهد رساند و افزود راجع به این جریاناتی که اخیراً روی داده مطالب زیادی دارد که باید به عرض برساند و راجع به درخواست وی هم موضوع را به عرض خواهد رسانید. (منظور به شرف عرض اعلیحضرت همایون شاهنشاه).
یک نسخه به بخش ۳۲۵ و یک نسخه به بخش ۳۱۱ ارسال گردید و در پروندههای مربوطه بایگانی گردید
در پرونده سید ضیاءالدین طباطبایی ط- ب- 19 بایگانی شود.
توضیحات سند:
1- دکتر مرتضی یزدی: استاد دانشگاه تهران و از مؤسسان حزب توده. وی فرزند شیخ محمدحسین مجتهد یزدی فدوشنی بود که از فعالین دوران مشروطه و پهلوی به شمار میرفت. دکتر یزدی در تهران بدنیا آمد و در دارالفنون تحصیل کرد. در ۱۳۰۰ شمسی مدت کوتاهی به اتهام پخش اعلامیه جنگلیها دستگیر شد و در ۱۳۰۴ با استفاده از بورس دولتی به آسمان رفت و در رشته پزشکی تحصیل کرد در ۱۳۱۶ همراه گروه ۵۳ نفر بازداشت شد، پس از شهریور ۲۰ در جلسه مؤسسان حزب توده حضور یافت و به عضویت کمیته مرکزی انتخاب شد. در ۱۳۲۵ در کابینه قوامالسلطنه وزیر بهداری بود. پس از کودتای ۲۸ مرداد دستگیر و به اعدام محکوم شد اما مدتی بعد حکم او با یک درجه تخفیف به حبس ابد تقلیل یافت و در ۱۳۳۸ پس از ابراز تنفر از گذشته خویش و حزب توده و قول همکاری با رژیم پهلوی از زندان آزاد شد. چندی بعد با افشا شدن همکاری فرزندان دکتر یزدی با ساواک، حسین یزدی نیز از حزب اخراج شد.
منبع:
کتاب
سیدضیاءالدین طباطبایی صفحه 336

