تاریخ سند: 12 اسفند 1354
[موضوع:] سید عبداله شیرازی
متن سند:
[از:] 9/ ه [تاریخ:]12 /12 /1354
[به:] 312 [شماره:] 3538 /9ه
[موضوع:] سید عبداله شیرازی
یادشده اظهار داشته صورت وعاظ و طلابی که در زمان زندگی آیتاله میلانی از او ماهانه دریافت میداشتهاند من خواستهام و در نظر دارم ببینم قدرت پرداخت ماهانه به آنها را دارم یا نه و تاکنون نتوانستهام پولی پرداخت کنم نامبرده افزود طرفداران آیتاله شریعتمداری1 علیه من سمپاشی میکنند و میگویند بعد از مرگ میلانی شهر مشهد زیر نفوذ شریعتمداری قرار گرفته است در صورتی که عملاً چنین نفوذی دیده نمیشود و تنها نمایندگان او هستند که سر و صدا راه انداختهاند شیرازی ادامه داد بعضی از بازاریهای افراطی گفتهاند نمیشود به من اعتماد کرد زیرا مردی ساده است و ممکن است آلت دست دولتیها قرار گیرد چنانچه میلانی قرار گرفت من گفتم اگر اهل سازش بودم وضعم غیر از این بود که فعلاً هست و این قدر هم ساده و بیتجربه نیستم که گول بخورم و خودم را بفروشم.
نظریه چهارشنبه ـ نظر قابل ذکری ندارد. خ
فروزانفر ـ 11 /12 /54
توضیحات سند:
1. سیدکاظم شریعتمدارى، فرزند حسن در سال 1283ﻫ ش در تبریز متولد شد. تحصیلات مقدماتی را در تبریز شروع کرد و سطوح و فقه و اصول را از میرزا ابوالحسن انگجی فرا گرفت. سپس در سال 1305 به قم رفت و در حوزهی درس مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری حاضر شد.
بعد از مدتی به نجف اشرف رفت و از اساتید آنجا از جمله مرحوم نائینی، آقا ضیاء عراقی و آقا سید ابوالحسن اصفهانی کسب علم کرد و سپس اجازهی اجتهاد یافت. در سال 1313 به تبریز مراجعت نمود. در ششم خرداد 1326 هنگامی که شاه به مدرسهی طالبیهی تبریز آمده بود، از شاه استقبال به عمل آورد. این موضوع ادامه کار وی در آذربایجان را دشوار ساخت، لذا راهی قم شد. از آن زمان تا پیروزی انقلاب اسلامی ارتباط خود را به طور پنهانی با دربار حفظ کرد. اگرچه در بعضی موارد مخالفتهایی نیز با اقدامات رژیم مینمود. موسسهی دارالتبلیغ اسلامی، بنا به دستور وی در قم در سال 1344 افتتاح شد. به ادعای طرفداران این موسسه، دارالتبلیغ جهت احیای دین اسلام پایه ریزی شد؛ اما مخالفان آن از جمله امام خمینی(ره) آن را با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی به نفع رژیم شاه میدانستند. اواخر سال 1345، مقامات ساواک با وی ملاقات کردند و طرح آزمایش طلاب و اعزام آنها را به سربازی مطرح کردند و شریعتمداری طرح را تایید کرد. بعد از درگذشت آیتالله حکیم، شاه در دوازدهم خرداد 1349 تلگرامی به همین مناسبت خطاب به وی ارسال داشت و وی در شانزدهم به تلگرام شاه پاسخ گفت. وی با عناصر رژیم شاه ارتباط داشت و رهنمودهایی را به رژیم ارائه میداد که چگونه با عناصر انقلابی برخورد کند و امام خمینی(ره) را محدود نمایند. وی بارها با بهبودی و انصاری به عنوان نمایندگان شاه ملاقات داشت. مدتی پس از انقلاب و اندکی پس از تشکیل حزب جمهوری اسلامی، حزب خلق مسلمان با تایید و حمایت او شروع به فعالیت کرد. این حزب نظرات انتقادی نسبت به نظام داشت و در عوض آیتالله شریعتمداری را قبول داشتند. در 15 آذر سال 1358 رادیو و تلویزیون تبریز توسط حزب خلق مسلمان اشغال شد و با قطع خبر ساعت 2 صدای جمهوری اسلامی، اعلامیههای شریعتمداری و حزب خلق را قرائت کردند و ضمن آن خواستار آن شدند تا متجاوزان به خانهی شریعتمداری، دستگیر و مسئولان غیر بومی تبریز اخراج شوند و انتصابات حتماً با تایید شریعتمداری باشد. سه روز بعد رادیو و تلویزیون از اشغال خارج شد و کار عادی خود را شروع کرد. روز 14 دی ماه دوباره رادیو و تلویزیون تبریز اشغال شد. در قم نیز طرفداران وی تظاهرات کردند و شعار «رهبر ما شریعتمدار، زنده باد شریعتمدار» را سر دادند و سپس با سپاه پاسداران و حزبالله درگیر شدند و در نهایت در ساعت 2 بعداز ظهر، معرکه را ترک کردند.
در پی این حادثه، جامعهی مدرسین حوزهی علمیهی قم طی اعلامیهای از شریعتمداری انتقاد کرد. فردای آن روز مردم به کمک سپاه پاسداران، رادیو و تلویزیون را بعد از ساعتها درگیری خونین از دست طرفداران شریعتمداری خارج کردند. چندی نگذشته بود که پس از دستگیری توطئهگران کودتای نوژه اعتراف کردند که آیتالله شریعتمداری را در جریان کودتا قرار دادهاند و ضمن تایید متعهد شده است که از آنها حمایت کند. بعد از افشای این توطئه و جریان کودتای قطبزاده و همکاری شریعتمداری با آنان، وی در سال 1361 ش از طرف جامعهی مدرسین حوزهی علمیهی قم از مرجعیت خلع شد و سرانجام در سال 1365 ش به دنبال یک بیماری سه ماهه از دنیا رفت.
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی سید عبدالله شیرازی به روایت اسناد ساواک صفحه 70