صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

حوزه 175 حزب ایران نوین

تاریخ سند: 26 آذر 1352


حوزه 175 حزب ایران نوین


متن سند:

روز 19 /9 /52 جلسه حوزه مذکور به مسئولیت منوچهر آزمون و ریاست ولی اللّه یوسفیه1 و شرکت 17 نفر از اعضاء تشکیل گردید.
در این جلسه ابتدا فرهنگ فرهی اظهار داشت : «حزب برای 280 نفر عضو هیئت اجرایی که لازم دارد 470 نفر کاندیدا شده.
این خود کاملاً نمودار روشنی از تکروی و خودخواهی است که در داخل حزب اکثریت دور می زند.
اعضاء هیئت اجرایی بایستی از بین اعضاء شورای مرکزی حزب انتخاب گردد، چرا حزب اعلام داشته که از بین اعضاء شورای مرکزی و سایر اعضاء، این بی بندباری برای چیست؟ چرا این بی نظمی و بی بندباری را گردانندگان حزب به خاطر آسودگی خودشان بوجود آورده اند؟ این صحیح نیست.
سپس نظمی عنوان نمود، روش حزب در امر انتخابات آزاد صحیح و قابل ستایش است لیکن این ارزشیابی است و امر آموزش حزب است که بایستی در آن تجدیدنظر گردد.
کمالاتی در تائید گفتار نظمی امر انتخابات را صحیح تلقی نموده و تائید کرد.
محمدی ضمن انتقاد از نظمی و کمالاتی یادآور شد : «حزب ما باکمال وضوح با پیشرفت امر انقلاب مخالفت می کند و مانع پیشرفت امر انقلاب است نه مجری انقلاب.
آنگاه منوچهر آزمون اظهار نمود : آیا صحیح است که حزب بگوید به هر کس که می خواهید رای بدهید؟ خیر صحیح نیست.
حزب در حال حاضر چون حرفش خریداری ندارد برای نجات خودش این دستور را صادر کرده اما با این دستور که صادر کرده بزرگترین ضربه را به پیکر خود زده است.
افراد شایسته ای در سطوح مختلف حزب هستند که مفید برای امور در سطوح مختلف می باشند لیکن برای شرکت در امر اجرایی و عضویت در هیئت اجرایی شایسته مملکت نیستند زیرا برای عضویت هیئت اجرایی مغز متفکر لازم است که شامل هر فردی نمی گردد، پس برای هر امری در حزب ضوابط لازم است نه روابط، اگر در حزب اکثریت ضوابط جای روابط را بگیرد آن وقت است که اصول حزب ناصحیح خواهد شد.
در حال حاضر در حزب بندوبست رواج دارد و اغلب زدوبندچیها کار و بارشان در این زمان در حزب رونقی فراوان دارد.
وای به حال این حزب زیرا با این بندوبست ها حزب بالا می رود و چون گسسته شد ستونهای آن فرو می ریزد و لذا بایستی یک سلسله مسائل اصولی در حزب ما روشن گردد تا این حزب یک حرکت مشخص را دنبال نماید برای این خط مشی یک آموزش سیاسی صحیح و سالم و مفید نه لوطی بازی فعلی لازم است که نقش اصلی و اولیه را بازی کند و مؤثر باشد.
مسئله اساسی دیگر، ما برای اینکه به یک نحوی یا از کنار مسائل بگذریم و یا به شکلی در متن آن قرار بگیریم ناگزیریم به سوی یکی از قطبهای ناصوابی که با قدرت و با شرایط زمانی در حزب حکومت ناصحیح می کنند کشیده شویم و با این ترتیب تیپ تحصیلکرده برای اعضاء هیئت اجرایی حزب مطرح نیست بلکه افراد معینی که تابع متولیهای حزب هستند انتخاب می شوند و به ناچار مغزهای متفکر حزب که بند کشیده شده اند دخالتی در امور نداشته باشند.
چرا فرزانه ها انتخاب نشده و کنار گذارده می شوند و آقای شیخ بهایی2 همه کاره است، دلیل آن روشن است زیرا با زنده باد و تملق و چاپلوسی فرزانه ها سروکاری ندارند و حرف خود را صریح می زنند و این بساط لوطی بازی از شأن یک حزب سیاسی اکثریت به دور است.
اگر حکومت عدد است چرا استاندار و وزیر غیرحزبی داریم این چه نوع حکومت عدد است؟ پس حزب باید تلاش کند بهترین فرزندان لایق خود را که بسیار دارد بیاورد و در این ارگان قرار دهد نه آنکه هر که بیشتر رای دارد.
حزب باید بساط لوطی بازی را و روش شارلاتانیزم را کنار گذارده تعطیل کند و ضوابط اصولی بوجود آورد و کادر قوی و شایسته آموزش سیاسی ایجاد کند نه این بچه های3...
.

توضیحات سند:

1ـ ولی اللّه یوسفیه، فرزند حاج محمد، در سال 1321 در شهر زنجان بدنیا آمد.
در سال 1340 در رشته طبیعی دیپلم گرفت.
او نویسنده مطبوعات و مؤلف کتاب انسان سیاسی بود.
در بهمن سال 1344 کارمند رسمی شرکت شیلات شد.
وی عضو حزب رستاخیز ملی ایران نیز بود.
ـ اسناد ساواک، پرونده انفرادی.
2ـ امیر حسین علی شیخ بهایی، فرزند علیرضا، در سال 1307 در تهران به دنیا آمد.
نامبرده کارمند وزارت کار، رئیس دفتر فرمانداری و شهردار آبادان، فرماندار مسجد سلیمان، معاون استانداری خوزستان، معاون مدیرعامل اردوهای کار، شهردار ساری، شهردار و فرماندار کرج، بازرس عالی وزارت کشور، مشاور نخست وزیر، نماینده ادوار 22 و 23 و داوطلب نمایندگی دوره 24 مجلس شورای ملی، عضو شورای مرکزی، رئیس کمیته اصناف و معاون دبیرکل حزب ایران نوین، در سال 32 عضو حزب ایران بود و به نفع حزب مزبور و مصدق، فعالیت داشت و نشانهای پاس، کوشش، ورزش و تاجگذاری را دریافت نموده و هنگام تصدی شهرداری کرج به مناسبت برگزاری جشن نیروهای مقاومت ملی از طرف اداره دوم ستاد ارتش از مشارالیه قدردانی شد.
ساواک در سال 1340 اعلام داشت که یادشده فرماندار مسجد سلیمان با سازمان نیروهای انتظامی، نهایت همکاری را داشته است.
گزارشات موجود حاکی است که نامبرده مورد حمایت رئیس ساواک (نصیری) و نخست وزیر (هویدا) بود و در سال 47 در انتخابات شورای عالی اصناف به نفع ایادی خود اعمال نفوذ می نمود و برابر گزارشات ساواک از سال 48 تا 53 در سوءاستفاده های متعدد مادی دست داشته است.
وی در سال 54 به عنوان معالجه به خارج از کشور رفت و در سال 57 در حالی که در جراید مطالبی درباره سوءاستفاده های وی درج شده بود در آمریکا با ارسال نامه ای به ساواک ضمن اینکه خود را فردی شاه دوست و درستکار معرفی کرده بود اظهار داشت که اقامت وی در خارج از کشور به علت معالجه می باشد.
ضمنا در شهریور همان سال یادشده ممنوع الخروج و حکم دستگیری او صادر گردیده بود.
ـ اسناد ساواک، پرونده انفرادی.
3ـ مطالب در سند نیز به صورت نقطه چین خاتمه یافته است.

منبع:

کتاب منوچهر آزمون به روایت اسناد ساواک صفحه 365


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.