صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

اظهارات آقای قائمیان

اظهارات آقای قائمیان


متن سند:

یک روز آقای یزدانی با سرافراز به اتفاق می آمدند و برای اولین بار یزدانی را دیدم و گفتند که قرار است یک کارتی به شعبه مرکزی ابلاغ شود که من تحقیق کردم کارتی ابلاغ نشده بود بعد قائمیان به دفتر آقای سهامی تلفن کردند ایشان تشریف نداشتند و در بانک ساختمان تشریف داشتند و بعد دوباره تلفن کردند به جناب آقای سهامی جناب آقای سهامی فرمودند فعلاً در کمیته تصمیم گرفته نشد شاید فردا در کمیته مطرح گردد تصمیمی گرفته شود ابلاغ می شود آقایان رفتند و فردا ساعت 5 /9 الی 10 از شعبه فردوسی تلفن کردند که آقای یزدانی در آنجا محلی دارند یا خیر که بنده عرض کردم کارت ابلاغ نشده و اگر ابلاغ شود به اطلاع شما می رسانیم.
فردا آقای زند رئیس شعبه فردوسی گفتند مثل اینکه اعتباری در شعبه مرکزی برای من پایدار شده (توضیح اینکه آقای یزدانی چکی از حساب شعبه مرکزی به شعبه فردوسی دادند که به حسابشان منظور شده مبلغ سیصد میلیون ریال بود بنده گفتم که چک آخریش را بفرستید اگر قبول شد پرداخت می کنم اگر نشد چک را بر می گردانیم فردا این چک را برای شعبه مرکزی فرستادند تا آن ساعت هم کمیته اعتبارات تصمیمی در این مورد نگرفته بود و به آقای زند تلفن کردم و چون اعتباراتی تاکنون تصویب نشده چک قابل پرداخت نیست.
بعد آقای زند به جناب آقای سهامی تلفن کردند که مبلغ این چک را ما دادیم به بانک صادرات و اگر این چک برگردد خوب نیست آقای سهامی هم فرمودند شما حق نداشتید چنین کاری بکنید و قبل از تصویب اعتبار این پول را به ایشان بدهید بنده چک را بردم خدمت آقای سهامی و عرض کردم و جریان این طور است آقای سهامی فرمودند که اعتبار هنوز تصویب نشده و اگر آقای خوش کیش از این موضوع مطلع گردند خیلی عصبانی می شوند و به بنده فرمودند تحقیق کنید آیا این پول به بانک صادرات داده شده یا خیر بنده به آقای مرزبان معاون خودم گفتم که تحقیق کند که این پول به بانک صادرات پرداخت شده یا به حساب خود آقای یزدانی منظور می گردد تحقیق که آقای مرزبانی می کند معلوم می شود این پول باید برود به حساب آقای یزدانی در شعبه فردوسی برود برای پوشش بدهی ایشان بعد با جناب آقای سهامی مذاکره کردیم فرمودند چون پول در بانک ملی می ماند و نزد شعبه مرکزی هم در حدود یک میلیارد سفته و چک موجود بوده و چون پول هم نزد بانک ملی می ماند مانعی ندارد به شرطی که تا چند روز واریز نماید که او هم پس از سه روز حسابش را تصفیه کرد و مبلغی هم طلبکار شد.

منبع:

کتاب هژبر یزدانی به روایت اسناد ساواک صفحه 64





صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.