تاریخ سند: 16 مرداد 1357
موضوع: اعلامیه مضره
متن سند:
از: 9/ق ﻫ تاریخ: 16 /5 /2537[1357]
به: 9/ ﻫ 1 شماره: 3362/ق ﻫ1
موضوع: اعلامیه مضره
در شب مورخه 13 /5 /37 سه اعلامیه مضره تحت عنوان متن سخنرانی خمینی به مناسبت سالروز پانزده خرداد سال 42، 5 برگ در ده صفحه . بیانیه دانشجویان دانشگاه اصفهان2 مورخه 10 /2 /37، دو برگ در چهار صفحه . متن مصاحبه خمینی با خبرگزاری لوموند،3 5 برگ در ده صفحه، در حیاط منزل پدر یکی از پرسنل تیپ قوچان واقع در خیابان گوهرشاد قوچان توسط افرادی انداخته شده است.
نظریه شنبه . اعلامیههای موصوف جهت اطلاع به پیوست ارسال که پس از بررسی عودت نمایند.
نظریه یکشنبه . خبر صحت دارد. شهپر
نظریه 9/ق ﻫ . نظری ندارد.
آقای مجتبوی 30 /5
توضیحات سند:
1. همانگونه که در اصل سند مشخص است، ساواک مشهد این گزارش را طی شماره 7290 /9 ﻫ 1- 21 /5 /37 برای اداره کل سوم ارسال کرده است.
2. منظور بیانیهای است که در ذیل سند شماره: 3 /549- 30 /4 /37 آمده است.
3. در مصاحبه امام خمینی(ره) با روزنامه لوموند آمده است: « ... هموطنان عزیر، فرستاده مخصوص لوموند، با قائد بزرگ حضرت آیتالله خمینی مصاحبهای به عمل آورده که در لوموند مورخ 6 مه 1978 برابر 16 اردیبهشت 1357 در صفحه 4 به چاپ رسیده است...» این مصاحبه، با آقای لوسین ژرژ و در تاریخ چهارم اردیبهشت ماه سال 1357ش صورت گرفته که 12 روز بعد در نشریه لوموند منتشر شده است.
وی در مقدمهی این مصاحبه، شرایط ایران و مبارزات مردم مسلمان و همچنین محل سکونت و حالات امام خمینی(ره) را به شرح زیر توصیف کرده است:
«از آغاز سال جارى مسیحى، قیام هاى بزرگى مرتباً در ایران، از قم گرفته تا تبریز، به وقوع پیوسته و شهرهاى متعددى را زیر آتش خود گرفته است. در همین هفته نیز کار درس و بحث در چند دانشگاه واقع در تهران به هم خورده است. گرچه بعضى مخالفان چپ و چپ افراطى، در این جنبشها که بر ضد رژیم شاه است، شرکت دارند؛ ولى به نظر مىرسد که الهامدهندگان عمده و اصلى این جنبش ها، رهبران مذهبىاند.
به هر حال به طور منظم و مرتب، تظاهرکنندگان نام رهبر مذهبى شیعیان جهان یعنى آیتالله خمینى را تکرار مىکنند.
آیتالله خمینى از سال 1963 به حال تبعید در عراق به سر مىبرد. در روز 29 اکتبر 1977 مرگ مشکوک پسر ایشان در عراق و انتشار مقاله توهینآمیزى علیه آیتالله خمینى در روزنامههاى دولتى، منشأ عصیان و طغیانى شد که پس از آن تاریخ، نیروهاى مذهبى را علیه شاه به طور جدی ترى به حرکت درآورد. هر چند آیتالله خمینى که از مخالفان سرسخت رژیم شاهنشاهى است، مرتباً بیانیهها و اعلامیههایى خطاب به مردم صادر مىکنند و آنها را به قیام و عصیان فرا مىخوانند، ولى هیچگاه تاکنون با مطبوعات خارجى مصاحبهاى به عمل نیاوردهاند. ایشان در تبعیدگاه خود- نجف (عراق)- فرستاده مخصوص لوموند را به حضور پذیرفت.
آیتالله خمینى با چهرهاى لاغر، که محاسنى سفید آن را کشیدهتر مىکرد، با بیانى متهورانه و لحنى آرام، به مدت دو ساعت با ما سخن گفت. حتى وقتى به این مطلب و تکرار آن مىپرداخت که ایران باید خود را از شرّ شاه خلاص کند و نیز هنگامى که به مرگ پسرش اشاره مىکرد، نه آثار هیجان در صدایش دیده مىشد و نه در خطوط چهرهاش حرکتى ملاحظه مىگردید. وضع رفتار و قدرت تسلط و کفّ نفس او خردمندانه بود. آیتالله به جاى آنکه با فشار بر روى کلمات، ایمان و اعتقاد خود را به مخاطبش ابلاغ کند، با نگاه خود چنین مىکرد، نگاهى که همواره نافذ بود؛ اما هنگامى که مطلب به جاى حساس و عمدهاى مىرسید، تیز و غیر قابل تحمل مىشد. آیتالله، عزمى راسخ و کامل دارد و درصدد قبول هیچ گونه مصالحهاى نیست. مصمم است کهدر مبارزه خود علیه شاه تا پایان پیش برود.
در حال حاضر در ایران و به نام همین پارساى زاهدِ 76 ساله است که قیامهاى متعدد به وقوع مىپیوندد. این قیامها که عناوین و موضوعات مذهبى دارند خیلى بیشتر از آنچه جبهه مخالف چپ، رژیم شاه را به خطر بیندازد، رژیم مذکور را به طور جدى به خطر انداخته است.
اکنون ما در حضور آیتالله در اتاقى 2 در 3 متر و در خانهاى هستیم که در دورترین قسمت نجف واقع است. شهرى که از لحاظ وضع جغرافیایى یکى از بدترین مناطق کویرى عراق است. در راه نجف و بغداد بادى سخت برخاست و شن هایى را به حرکت درآورد. شدت باد به اندازهاى بود که اتومبیل ما را مانند پر کاهى جا به جا مىکرد و بالاخره آن را در یک توده شن بىحرکت ساخت. راننده ما این را خشم و غضب خداوندى مىدانست و به تلاوت آیاتى از قرآن پرداخت. در اینجا که سرزمین مقدس مسلمانان شیعى است، همه جا خداوند عادل و عدالتخواه و عدالتگستر آنان حاضر و ناظر است. مرقد على[علیه السلام] نخستین امام و داماد پیغمبر در نجف است و در کربلا نیز مرقد امام حسین[علیه السلام] سومین امام و نواده پیغمبر قرار دارد. قبور این امامان در زیر گنبدى قرار دارد که از خارج طلا کارى است و تلألؤ و لمعان آن بىنهایت است، و از داخل نیز با هزاران آیینه درخشان آذین شده است. این دو امام و فرزندان امام حسین[ع] تا امام یازدهم، همگى توسط غاصبان اموى و عباسى به قتل رسیدهاند، مع ذلک این ثروتِ نمایان در متن فقرِ بىنهایتِ محیط تعجب آور نیست. در واقع، این امر خود بیانى است از حالت انتقام مردمان شیعىاندیش از غاصبان حق امامانشان. اسلام شیعى، که پیروانش در سراسر جهان یک ششم مسلمانان را تشکیل مىدهند، مدت ده قرن است که در انتظار امام دوازدهم هستند؛ امامى که حکومت حق را برقرار خواهد کرد و بر روى زمین عدالت را مستقر خواهد ساخت. گرچه اماکن مقدس شیعیان در مملکت عراق واقع است که نصف جمعیت آن شیعه هستند ولى شیعیان خصوصاً در ایران ساکنند. در حقیقت از 33 میلیون ایرانى 93 درصد شیعه هستند و آیا کسى که این توده شیعه را که هنوز ایمانى شدید و سوزان به حرکتشان در مىآورد، تحت تسلط و کنترل خود دارد و بر ایران فرمانروایى مىکند، همین پارساى کهنسال یعنى آیت الله خمینى است که داراى چنین قدرتى است؟
شاه وى را در 1963 از ایران تبعید کرد، و از (1965) و پس از طى یک دوران تبعیدى در ترکیه، در نجف به سر مىبرد و مرگ پسرش دلیلى براى قیام هاى متوالى شده است که هر چند یک بار، ایران را به لرزه در مىآورد.
در پیچ یکى از کوچههاى تنگ نجف که خانههایش براى آنکه سپرى در مقابل تابش سوزان آفتاب باشد، سخت به هم فرو رفته است، مسکن محقر آیتالله خمینى قرار دارد. این خانه نظیر مسکن فقیرترین افراد نجف است. در سه اتاق این خانه، حد اکثر دوازده تن از نزدیکان وى حضور داشتند. در این مسکن محقر، از قدرت رؤساى شورش و یا رؤساى جبهه مخالف که در تبعید به سر مىبرند، هیچ نشان و علامتى دیده نمىشود و اگر آیتالله خمینى قدرت آن را دارد که ایران را به حرکت درآورد و قیام برانگیزد، این قدرت مسلماً ناشى از تسلط و اقتدار وى بر افکار مردم ایران است؛ اقتدارى که پس از تبعید وى از ایران به جاى آنکه کم شود، ده برابر شده است.
آیتالله که مردى متین و کمسخن است تا به حال هیچگاه خطاب به مطبوعات بینالمللى مطلبى بیان نکرده است و بنابراین، مصاحبه حاضر با لوموند نخستین مصاحبه ایشان است ... » جلد قبل سند شماره: 6049 /9 ﻫ 1- 13 /3 /37
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 13 صفحه 289