خداوند سرنوشت هیچ قومی را دگرگون نمیسازد تا اینکه خودشان در آن دگرگونی به وجود آورند . . .
متن سند:
بسم الله الرحمن الرحیم
ان الله لایغیروا ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم
خداوند سرنوشت هیچ قومی را دگرگون نمیسازد تا اینکه خودشان در آن دگرگونی به وجود آورند . . .
آیا میتوان باور کرد ملتی قرآن داشته باشد محمد داشته باشد علی و فاطمه داشته باشد حسین و زینب داشته باشد اما دنیا و آخرتش یزیدی باشد و در فقر و ذلت بپوسد و نابود شود؟ چگونه باور توان کرد ملتی که به گفته قرآن این کتاب باید امت نمونه باشد اینچنین در پنجه خون چکان معاویهای دیگر از معاویههای تاریخ به بند کشیده شده باشد؟ جای فغان و فریاد است ملتی با داشتن قرآن کتابی که جدا کننده حق از باطل است باز حق را نمیشناسد و به وسوسههای یزیدها و شریحهای 1 زمان عزیزان اسلام را و حسین گونهها را به نام آشوبگر و مارکسیست اسلامی و ...2 میکشند و ناخودآگاه [ناخوانا] یزید و زمان (محمدرضا پهلوی) را مستحکمتر میکنند جای بسی تاسف است که در قم و تبریز و یزد و اهواز و جهرم و تهران و .... علما و روحانیون مبارز و دانشجویان دلیر و دهقان و کارگر بازاری و حتی محصل رزمنده ما را به مسلسل میبندند و از سینههای گرمی که بانگ اللهاکبر و لااله الاالله و درود بر خمینی بلند است خون فواره میزند و در خیابانها جویی از خون جاری میشود و فرزندان غیور اسلام در خون پرپر میزنند و در آخرین نفسها با خون گرم خود بر در و دیوارها شعار زنده باد قرآن و زنده باد خمینی مینویسند و شهید میشوند ولی میبینیم عدهای از پیروان اسلام در برابر این همه جنایات و شهیدکشی دودمان سیاه و کثیف و پلید پهلوی بیتفاوت بوده و به زندگی تکراری و پوچ خود ادامه میدهند و میگویند با شاخ گاو نمیتوان جنگید (قضیه مشت و درفش) این گروه مسلمان چه دورند از اسلام و از ائمه راستین تشیع و فراموش کردهاند کلام حسین (ع) را که فرمود ای مردم کسی که ببیند پادشاه ستمگر کسی را که حرام خدا را حلال شمرده و تعهد خود را در برابر خدا (مردم) شکسته و برخلاف روش پیامبر اسلام عمل میکند و در بین مردم به ظلم و ستم رفتار میکند که با این همه با عمل و با گفتار در حکومت ظالمانه تغییر ندهد بر خداوند است که او را مانند آن پادشاه ستمگر عذاب کند.
اکنون باید بررسی کرد که وظیفه ما در مقابل حکومت یزیدی و غیرقانونی پهلوی چیست کسی که فرهنگ اقتصاد و عظمت و بهتر بگوییم هستی ملت مسلمان را برای برقراری حکومت ننگینش در اختیار اربابان آمریکائیاش گذاشته و بدون شرم و حیا از خدا و مردم علناً در تلویزیون با ارباب کثیفش کارتر بیخبر از درد مردم و جامعه شراب مینوشد و به شکستن قانون خدا افتخار میکند شاهی که خون طبقه کارگر و کشاورز و توده مردم را با بیمه تحمیلی و مالیاتهای کمرشکن و اصطلاحاً ارضی و گرانی اجناس (مبارزه با گرانفروشی ماسکی است که شاه خائن در لوای آن گرانفروشی را رواج میدهد) میکند. ای ملت مسلمان آیا کسی که ثروتهای عمومی را صرف عیاشیهای خود میکند و با این مالیاتی که نتیجه رنج زن و مرد روستایی مظلوم و عرق جبین کارگر ما است اسلحه بخرد و این اسلحه را به روی سربازان امام زمان در قم میبندد و دانشجویان مسلمان دانشگاه تبریز را به خاک و خون میکشد شایستگی رهبری دارد؟
شاهی که شیره جان ملت را مکیده و رنج و دستمزد آنها را در یک شب صرف عیاشی با هنرپیشهها میکند رهبر است؟؟؟
و شاهی که . . . و به قول آن مرجع بزرگ امام خمینی این پدر و پسر روی تمام دیکتاتوران تاریخ را سفید کردهاند. شاه خائن به جای اینکه ارتش را در خدمت مردم قرار دهد (چنانکه در اسلام است) بر ضد مردم قرار داده و برای سرکوبی بهترین انسانها از دانشگاه گرفته تا مسجد و از مسجد تا بازار و .... به رخ مردم میکشد ارتش که از فرزندان همین مردم است رویاروی مردم قرار داده . شاه از یک طرف بزرگترین علمای متعهد و مجاهدان ما (نظیر منتظریها و طالقانیها و شریعتیها) را به سیاهچالهای زندان انداخته و آنها را به شکنجههای قرون وسطایی شکنجه میدهد و از طرف دیگر روز عاشورا با کراوات سیاه در مجلس عزا شرکت میکند و به حرم امام رضا(ع) میرود و به اصطلاح خود را وفادار به ائمه نشان میدهد. صد آه و هزار فغان که بعضی از مسلمانهای ناآگاه ما شاه را حامی اسلام دانسته و میگویند با امام رضا رابطه دارد.
اگر شاه به امام حسین (ع) معتقد است پس چرا در 15 خرداد سال 42 ده هزار از روندگان راه توحید را به جرم دفاع از اسلام به توپ و تانک بست و جویی از خون گرم رهروان حق جاری ساخت؟ پس چرا آیتاله طالقانی مرد نستوه (75) هفتاد و پنج ساله را با این سن و سال که باید در احترام باشد میان سیاهچالها شکنجه میدهد پس چرا مغز آیتاله غفاری آن بزرگ مرد با مته سوراخ میکند و چرا شریعتیها و حنیفنژادها و مهندس سعید محسنها و رضاییها و ... را شهید میکند و چرا . . . ؟ آیا کسی که تاریخ اسلام را به تاریخ آتشپرستان و پادشاهان ستمگر تبدیل کرده و به مردهپرستی دشمنان خدا افتخار میکند مسلمان است؟ حال که مردم مسلمان آگاه شده و برعلیه رژیم عنکبوتی شاه قیام کردهاند و برای اعتراض به دستگاه شیشه مشروب فروشیها را و سینماهای کثیف را میشکنند و حزب تحمیلی رسوا خیز را که حزب ضد رزمندگان راه توحید را با اسید پاشیدن روی زنان بیحجاب و ماموران کثیفش (ساواک سازمان امنیت) و یا آتشزدن ماشینهای مردم و مغازهداران و سایر حیلههای دیگر لکهدار کند.
ولی باید دانست مردمی که شعارشان لااله الاالله و الله اکبر است هرگز اخلالگر و خرابکار نیستند و این خود ماموران کثیف ساواک هستند که ماشینها و ساختمانهای مردم را آتش می زنند تا اعتراض مردم را خنثی کنند.
ای ملت اسلام با غفلت و سکوت خود شهادت عزیزان اسلام را در خیابانها و سیاهچالها و زندانها و دریاچه قم و ... تایید نکنید.
بیایید همگی با وحدت کلمه به ندای رهبرمان حسین (ع) لبیک بگوییم. بپا خیزیم و بکوشیم تا نتوانند هر دگرگونی ضد انسانی را انقلاب سفید و هر کودتای شوم و پلید را قیام بنامند و خود را مصلح جلوه دهند. بکوشیم تا با آگاهی و ایمان قلب فریب را از صورت این انسان پلید (محمدرضا خان) برداریم و چهره ضد خدایی و ضد خلقیاش را به جهان معرفی کنیم و یک حکومت اسلامی تشکیل دهیم و بدانیم که پیروزی با حزب خداست نه با حزب شیطانی رسواخیز.
به امید بیداری ـ به امید همبستگی ـ به امید از بین رفتن اختلاف و تشتت ـ به امید ایثار و پیکار مسلحانه و به امید پیروزی مردم ایران به رهبرای امام خمینی و سرنگون شدن رژیم سلطنتی و دیکتاتوری پهلوی.
زنده و جاوید باد یاد شهیدان 15 خرداد سال 42 و تمام شهیدان اخیر ایران و برقرار باد مبارزه مسلحانه ملتهای ستم کشیده.
توضیحات سند:
1. شریح بن حارث کندی معروف به شریح قاضی از چهرههای اجتماعی، قضایی و تا حدی سیاسی صدر اسلام بود که به دستور عمر بن خطاب قاضی کوفه شد و عثمان هم منصب قضای او را تثبیت کرد. او در زمان حکومت امام علی(ع) به دلیل بعضی قضاوتهای نادرست تبعید شد. برخی او را از عوامل اصلی در بسیج مردم کوفه و شام علیه امام حسین(ع) میدانند. مورخان مدت قضاوت شریح را از ۵۳ تا ۷۵ سال ذکر کردهاند.
2. نقطهچینها در متن سند آمده است.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 05 صفحه 189