تاریخ سند: 10 اسفند 1344
درباره: شیخ محمد یزدی فرزند علی
متن سند:
از: اداره کل سوم تاریخ:10 /12 /1344
به: ریاست ساواک قم شماره: 64141 /316
درباره: شیخ محمد یزدی فرزند علی
برابر اطلاع در تاریخ 23 /11 /1344 توسط شیخ عبدالجلیل جلیلی، روحانی کرمانشاه از نامبرده فوق دعوت به عمل آمده بود که ایام رحلت حضرت امام جعفر صادق در آن شهرستان به منبر برود. ساواک محل با توجه به سابقه از منبر رفتن وی جلوگیری به عمل آورد. لیکن مشارالیه در پای منبر مطالبی ایراد و در خاتمه به آقای خمینی دعا نموده و در تاریخ 25 /11 /1344 به صوب قم عزیمت نموده است.
خواهشمند است دستور فرمایید در جریان فعالیت و اقدامات شخص مذکور بوده و در صورت مشاهده عملی خلاف مصالح عمومی، مراتب را به انضمام دو قطعه عکس یاد شده به این اداره کل ارسال نمایند.
مدیر کل اداره سوم ـ مقدم1
از طرف لیقوانی2
اوانی 9 /12
توضیحات سند:
1. ناصر مقدم، فرزند یعقوب در سال 1300 ﻫ ش در تهران به دنیا آمد. تحصیلات نظامى را در دانشکدهی افسرى و دانشگاه جنگ و فرماندهى عالى ستاد مشترک به پایان رساند و علاوه بر تحصیلات نظامى، در رشتهی حقوق قضایى از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد. وى مشاغلى چون فرماندهى یگانهاى مختلف رزمى و پشتیبانى در ارتش و ریاست ادارهی دوم ستاد بزرگ ارتشتاران را به عهده داشت و از افسران مورد پسند و توجه «حسین فردوست» بود و مدتى در دفتر ویژهی اطلاعات به ریاست فردوست اشتغال به کار داشت. مقدم در سال 1340 به ساواک منتقل و به مقام ریاست اداره کل سوم امنیت داخلى منصوب شد. خانههاى امن ساواک در زمان او طرحریزى شد. حسین فردوست درباره او مىنویسد:
«مقدم توانست در وضع اداره دوم ارتش تحولى ایجاد کند، همان طور که قبلاً اداره کل سوم ساواک را بازرسى کرد. تا آن زمان مقدم فردى متواضع و درویش مسلک بود و به همین دلیل در کنار من جزء چهرههاى خوشنام و سازنده تلقى مىشد. ولى در اداره، روحیات مقدم تغییر عجیبى پیدا کرد و او به فردى تجمل پرست تبدیل شد. نمونه آن جشن عروسى پسرش و مسافرت به آمریکا و چند تماس با اعضاى سفارت آمریکا و چند مستشار آمریکایى همراه با وعدههایى براى آتیه، چنین تغییرى در مقدم به وجود آورد.» مقدم تا درجهی سپهبدى رسید و محمدرضا به دلیل حوادث انقلاب اسلامى او را رئیس ساواک کرد. وی تماسهایى با جبههی ملى گرفت و سعى کرد انقلاب را مهار کند، ولى به نتیجهاى نرسید. پس از پیروزى انقلاب اسلامى مقدم دستگیر و روانهی زندان شد. وی بیست و دوم فروردین ماه 1358 به اعدام محکوم گردید.
ر.ک: خاطرات فردوست، ج 1، تهران، انتشارات اطلاعات، صص 424 تا 429
(اسناد ساواک ـ پرونده انفرادى)
2. یحیی لیقوانی، فرزند رفیع در سال 1299 ﻫ ش در تبریز متولد شد. پس از اخذ گواهینامه سوم متوسطه در مهر ماه 1317 وارد آموزشگاه ستوانی ارتش و پس از آن وارد ارتش شد. وی طی دوران فعالیت خود در ارتش موفق به اخذ نشانهای مختلف شد. در سال 1335 با درجه سرهنگ دومی به ساواک مأمور و در سال 1341 به آن اداره منتقل شد. ابتدا در اداره کل سوم مشغول به کار شد و سپس به سمت رئیس اداره یکم عملیات و بررسی هدفهای اطلاعاتی منصوب شد. از 3 /5 /1345 به معاونت اداره کل سوم و در 1 /5 /1346 به سمت رئیس ساواک کردستان منصوب شد و در 24 /8 /1352 به عنوان رئیس ساواک استان آذربایجان شرقی معرفی شد. وی در سرکوب تظاهرات دانشجویان دانشگاه تبریز در سال 1354 نقش فعالی داشت. در جریان قیام مردم تبریز در 29 بهمن سال 1356 وی از سوی رؤسای خود محکوم به سهل انگاری و کوتاهی شد، لذا در 9 /12 /1356 به مرکز احضار و برای مدت یک سال به تنزیل رتبه تنبیه گردید. لیقوانی در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی به سمت رئیس ساواک لرستان منصوب شد و تا پیروزی انقلاب در این سمت بود. وی پس از انقلاب در دادگاه اسلامی تبریز محاکمه و در 18 مرداد سال 1358 اعدام شد.
منبع:
کتاب
آیتالله حاج شیخ محمد یزدی صفحه 48