موضوع: جامعه سوسیالیستهای نهضت ملی
متن سند:
به: ۳۱۲ تاریخ: ۲۰/۱/۴۵
از: د/ب شماره: ۱۷/دب /۳۱۲
موضوع: جامعه سوسیالیستهای نهضت ملی
ساعت ۱۶: ۳۰ روز ۱۷/۱/۴۵ فضلالله نیکآیین و رضا افراشید (سعادت) به منزل جلال آلاحمد واقع در تجریش آخر کوچه فردوسی رفتند. در این ملاقات جلال آلاحمد اظهار نموده است: «در حال حاضر محاکمه ملکی پایان پذیرفته و بهتر است آنچه را که در دست داریم بهصورت یک کتاب منتشر نماییم که سند واقعاً مفید و روشنکنندهای بهخصوص از لحاظ حوادث این سالهای بحرانی (۱۵ سال اخیر) که روشنفکران به آن نیازمندی شدید دارند باشد و ضمناً مطالب و کتاب درست در این باب منتشر گردیده باشد. این کتاب در حدود ۳۰۰ صفحه معمولی میشود و شامل کیفرخواست. کلیه مدافعات ملکی و سه نفر دیگر و حرفهایی که در دادگاه رد و بدل شده خواهد بود در این کتاب اظهارات دادستان چاپ نخواهد شد زیرا ملکی آن چه را که لازم بوده خود نقل کرده و پاسخ داده و بقیه فرمایشات جناب دادستان در روزنامه منتشر شده و لزومی ندارد که ما برایشان منتشر کنیم بهعلاوه این اظهارات آنقدر بیپایه بوده که از نقطه نظر خود دستگاه هم قابل تکرار نیست.» قرار است جلال آلاحمد مقدمهای بهعنوان «یک شاهد» قسمت عمده جریانات سیاسی سالهای اخیر بنویسد در ابتدای امر درباره تعداد کتاب عدد ۲۰۰۰ نسخه به میان آمده ولی پس از مذاکراتی پیرامون هزینه زیاد و عدم قدرت چاپ کتاب به این تعداد قرار شده قبلاً ۵۰۰ نسخه چاپ گردد. تاکنون در حدود ۱۵۰ برگ مطالب کتاب با قلم مشکی توسط جلال آلاحمد رؤیت شده و قرار است از روی مطالب کلیشه تهیه گردد. نصف اوراق بهوسیله دو نفر از دوستان آلاحمد که نامشان معلوم نشده ماشین گردیده و نصف بقیه توسط یکی از اعضاء جامعه در دست تایپ میباشد و قرار است کتاب مزبور از لحاظ جمعآوری مطالب تا آخر فروردینماه آماده شود. درباره چاپ آن جلال آلاحمد اظهار نموده که با رمضانی مدیر مؤسسه مطبوعاتی امیرکبیر مذاکره کرده ولی او جواب نداده و میل ندارد که بار دیگر درباره این موضوع با وی صحبت کند و بهتر است از طرف خود اعضاء اقدام به چاپ این کتاب بشود. البته هنوز تصمیم قاطعی در این زمینه اتخاذ نگردیده و به فضلالله نیکآیین گفته شده که با جلال آلاحمد در تماس باشد و هر وقت کتاب برای چاپ آماده بود تحویل گرفته و ترتیب چاپ آن را بدهد. در ملاقات منزل جلال آلاحمد صحبت از مطالب مندرج در روزنامه لوموند فرانسه درباره محاکمات سیاسی در ایران شده و ضمن اشاره به مقالات اخیر این روزنامه متکی به اظهارات راپاپور وکیل دادگستری فرانسوی و نیز مسافرت اریک رولو سردبیر خارجی خاورمیانه روزنامه لوموند از آلاحمد سؤال شد که اظهارات نوشتههای این دو نفر که مدعی بودهاند از منابع موثقی کسب شده چه بوده و منبع موثق چه کسی بوده است؟ جلال آلاحمد پاسخ داد «منابعی نبوده بلکه یک منبع بوده و آنهم خود من هستم و من مفصلاً راپاپور را در جریان حقایق گذاردهام.» جلال آلاحمد همچنین افزوده است که قسمت عمده مدافعات ملکی را تا به حال برای اروپا فرستاده و بقیه را نیز قریب خواهد فرستاد. دو نفر ملاقاتکنندگان با جلال آلاحمد درباره تجدید تشکیلات جامعه سوسیالیستها با او مذاکره و نظراتش را سؤال کردهاند. نامبرده در پاسخ گفته است: «من به تشکیلات کاری ندارم و کنار کشیدهام و اصولاً معتقدم برای کدام روشنفکران نادان خودفروش زحمت بکشیم. اینها میآیند چیزهایی یاد میگیرند و بعد به من فحش میدهند. من فقط ازنظر علاقهمندی به ملکی اخیراً کارهایی کردهام و برای شخص او هر کار دیگری هم میکنم ولی در عین حال نمیخواهم عاقبتم مانند ملکی باشد. این روشنفکران لایق همین حکومتی هستند که دارند.» نامبرده در خاتمه افزود:
من به هر حال شما را منع نمیکنم بروید و دور هم جمع شوید یک کمیته جدید انتخاب کنید و مسئولیتها را هم تقسیم کنید. منتها نظر من غیر از این است شما (نیکآیین و افراشید) و آقایان عاقلیزاده و صفا رهبران آینده جامعه هستید که همان سرنوشت ملکی را خواهید داشت منتها ده سال دیگر.»
پس از ذکر مطالب دیگری در زمینه چاپ کتاب مدافعات ملکی و مراجعه فضلالله نیکآیین و افراشید برای دریافت آن ملاقات مزبور در ساعت ۱۸۴۵ خاتمه پذیرفت.
نظریه منبع: تصور نمیرود جلال آلاحمد شخصاً اقدام به چاپ بکند و ناگزیر است از سایر اعضاء جامعه بهخصوص فضلالله نیکآیین و داریوش آشوری کمک بگیرد. در مورد ملاقات خارجیان در یکی دو گزارش قبل اطلاع داده شده بود که داریوش آشوری با اریک رولو سردبیر خارجی روزنامه لوموند تماس گرفته اینک روشن شده که این ملاقات در منزل جلال آلاحمد و با حضور وی انجام گردیده است.
نظریه رهبر عملیات: قبلاً سعی شده اعتماد جلال آلاحمد و دو نفر دیگر نسبت به منبع جلب و به طریقی رفتار شود که حتی الامکان فعلاً مسئله چاپ کتاب در بین همین چهار نفر باشد تا بهموقع از جزئیات امر اطلاع حاصل گردد. معهذا مفید خواهد بود که منحصر به ساواک تهران اطلاع داده شود که «جلال آلاحمد را تحت مراقبت و کنترل بیشتری قرار دهند.»
_____________
۱- رضا افراشید سعادت: فرزند احمد در سال ۱۳۱۵ در رشت متولد شد. طبق مندرجات بازجویی یک سال پس از نخستوزیری مصدق عضو نیروی سوم بوده است. افراشید تا به هنگام مرگ در سال ۱۳۴۶ که به علت ابتلا به بیماری سل روی داد علیرغم آنکه «خلیل ملکی» را خائن توصیف میکند عضو جامعه سوسیالیستها بود.
۲- عباس عاقلیزاده و فرزند محمدحسن در سال ۱۳۱۵ در تهران متولد شد. نامبرده عضو هیئت اجرائیه جامعه سوسیالیستهای نهضت ملی ایران بود.
منبع:
کتاب
جلال آل احمد به روایت اسناد ساواک صفحه 84