متن سند:
در مورد گزارش موجود در شهربانی درباره اینکه طیّب مورد بحث وسیله
منصوبین و ایادی خود که در ورامین1 دارد عده ای از اهالی انجا را جمع آوری و
به طرف تهران حرکت داده از او تحقیق مراتب را انکار و معترف است داماد او بنام
موسی سیری فرزند علی سیری معروف به پلنگ دره ای در ورامین ساکن است
ولی مدتی او را ملاقات ننموده است.
درباره ارتباط با اطرافیان آیت اله بهبهانی و سیّد جعفر بهبهانی2 و چگونگی و
منظور تماس با انان از متهم مذکور بازجویی مدعی است سابقا با سیّد جعفر
بهبهانی که وکیل مجلس بوده ملاقات می کرده لکن مدتی است که با خانواده و
اطرافیان آیت اله بهبهانی هیچگونه تماسی ندارد.
با عرض مراتب بالا نظر باینک طبق اطلاعات و گزارشات موجود در اداره
اطلاعات شهربانی نامبرده در جریان تظاهرات اخیر بطرفداری از نظر روحانیون
اقداماتی علیه دولت و نظم عمومی نموده چنانچه اجازه فرمایند پرونده متشکله
علیه نامبرده بداد سرای فرمانداری نظامی تهران و حومه احاله که طبق مقررات
قانونی تحت بررسی و اقدام قرار گیرد.
رئیس رکن دوم ستاد فرمانداری نظامی تهران و حومه: سرهنگ ابراهیمی.
توضیحات سند:
1ـ نقش کشاورزان ورامین در
نهضت 15 خرداد، به شرح زیر
است: علیرغم تبلیغات دامنه دار
رژیم جهت فریب زارعین و
دهقانان و ریختن اشک تمساح
برای آنان و اجرای برنامه
اسارت بار دهقان فریب، به نام
«اصلاحات ارضی»! امام
خمینی توانست با روشنگریهای
خود طی مدتی کوتاه انقلاب را
به میان کشاورزان و
روستانشینان کشانیده آنان را به
مسؤولیتهای سنگین میهنی و
مذهبی که بر عهده دارند آگاه
سازد و به حرکت و خروش
وادارد در 15 خرداد به دنبال
انعکاس دستگیر شدن قائد
بزرگ در تهران و حومه، یکباره
سیل خروشان زارعین از
ورامین، کن، جماران و دیگر
دهات اطراف تهران به سوی
پایتخت سرازیر گردید و
رستاخیزی ملی که در تاریخ
مبارزات ایران بی سابقه بود به
وقوع پیوست.
ده ها هزار نفر از مردم مسلمان
پایتخت و حومه از دانشجو و
روحانی و فرهنگی گرفته تا
بازرگان و تاجر عمده فروش تا
دست فروش و کارگر روزمزد و
محروم تا زارع اسیر و
رنجدیده، همه و همه دوش به
دوش، متحد و یکپارچه به یاری
قائد بزرگ شتافتند و با
فریادهای رعدآسای: «یا مرگ
یا خمینی، خمینی پیروز باد،
مرگ بر شاه» زمین تهران را
بلرزانیدند.
فجیع ترین کشتارها سر پل
«باقرآباد» اتفاق افتاد که صدها
دهقان ورامین به خاک و خون
کشیده شدند و سیل خون جاری
شد.
دهقانان اصیل و شرافتمند
ورامین که کفن بر تن کرده بودند
و با پای پیاده به سوی پایتخت
می شتافتند تا به جنبش تهران به
پیوندند و با پشتیبانی بی دریغ
خویش از قائد بزرگ، شاه را به
آزاد ساختن ایشان وادارند، در
سر پل «باقرآباد» با چندین
تانک و توپ و کامیون نظامی
برخورد کردند که راه را بر آنان
بسته بودند و رسما خواستند که
دست از تظاهرات کشیده فورا
بازگشت نمایند! توده های
دهقان از جان گذشته که از شدت
خشم و کین سراپا شعله ور بودند
با فریاد رعدآسای «یا مرگ یا
خمینی» به کامیونهای نظامی و
نظامیان شرف فروخته و خون
آشام شاه، یورش بردند و
می خواستند با دندانهای خود
این خونخواران را تکه پاره
کنند ولی رگبار مسلسل به آنان
امان نداد و با فجیع ترین وضعی
آنان را قتل عام کرد.
دهقانان بی
دفاع که در میان آن دشت، پناه و
پناهگاهی نداشتند به طور دسته
جمعی به خاک و خون کشیده
شدند و کفن هایشان به خون
آغشته گردید و چرخ سنگین
تانکها، گوشت و استخوان شان
را درهم کوبید و جمجمه های
آنان را خورد کرد به طوری که
شناخت اجساد این به خون
خفتگان آزاده حتی برای بستگان
نزدیک شان دشوار بود.
«نهضت امام خمینی ـ ص 485
و 487»
2ـ سیّد جعفر بهبهانی هرچند از
خانوادای روحانی بود، اما در
تمام عمر خود نتوانست همراه با
مردم و توده ها باشد.
او پیش از
این در سال 1332 در کودتای
ننگین و امریکایی 25 مرداد با
رژیم شاه همکاری نزدیک
داشت.
منبع:
کتاب
شهید طیب حاج رضایی به روایت اسناد ساواک صفحه 107