تاریخ سند: 15 مرداد 1342
تلگراف1 به عنوان آقای شریعتمداری و آقای میلانی
متن سند:
از : تبریز
به : شهر ری شماره : 10559/ س ت
حضور آیت الله العظمی آقای شریعتمداری.
رونوشت حضرت آیت الله
العظمی آقای میلانی مدظله.
آزادی حضرت آیت الله العظمی آقای خمینی.
آقای
قمی.
آقای محلاتی موجب کمال مسرت مسلمین خاصه اینجانبان گردید
موفقیت آن حضرات عظام را از خداوند متعال خواهانم.
الاحقر سید احمد خسروشاهی.
الاحقر جعفر اشراقی.
2 الاحقر محسن
دوزدوزانی.
3 الاحقر یداللّه دوزدوزانی.
الاحقر سیدابوالفضل خیابانی.
الحاج
حیدر دوزدوزانی.
حسن علیزاده.
جلال دولو.
اصغر رفیعی ـ حمید محمدزاده.
سید یعقوب علوی.
توضیحات سند:
1ـ در یازدهم مرداد ماه 42 خبر
آزادی حضرت امام خمینی (ره)
از زندان عشرت آباد و انتقال به
داودیه فورا در تهران و
شهرستانها منتشر شد و همان
روز اول عده کثیری از مردم و
روحانیون به دیدار آیت الله
خمینی (ره) شتافتند، این
دیدارها تا چند روز تکرار شد و
هزاران نفر نیز از مردم
شهرستانها به تهران آمدند، تا از
نزدیک دست آیت الله خمینی را
ببوسند، خبرنگاران و عکاسان
خارجی پس از دیدار با امام
خمینی، خبر را به کشورهای
متبوع خود و به دنیا مخابره
کردند.
به مجرد انتشار خبر در
رسانه های گروهی سیل
تلگرافها به سوی تهران، سرازیر
شد، در 12 مرداد ماه ازدحام
جمعیت مشتاق دیدار امام در
داودیه به حدی بود که پلیس و
مأموران امنیتی منزلی که امام
خمینی در آن بودند محاصره
نمود و از رفت و آمد مردم
جلوگیری به عمل آورد.
در
بسیاری از شهرستانها مردم
مراسم شادمانی و جشن و
چراغانی برپا ساختند و در
ارتباط با آن اعلامیه ها پخش
کردند، ولی همانطور که ملاحظه
فرمودید، این آزادی نسبی بود
زیرا روز بعد پلیس و مأموران
امنیتی رژیم از احساسات
پرشور و رفت و آمدهای مردم
جلوگیری به عمل آوردند.
مورخ
معاصر حجت الاسلام آقای علی
دوانی در این مقطع تاریخی
می نویسد، سخت گیری دستگاه
و ممانعت از ملاقات آقایان
باعث شد که نخست آیت الله
محلاتی چهار روز بعد منزلی
در خیابان دولت قلهک اجاره
کردند و به آنجا منتقل
شدند.
آیت الله قمی هم روز بعد از ایشان خانه ای در زرگنده اجاره نموده و به آنجا رفتند.
امام خمینی نیز سه روز بعد از ایشان یعنی یک هفته بعد از آزادی به دعوت آقای روغنی بازرگان به خانه ایشان در قیطریه منتقل گشتند.
ولی با اینکه آقایان دور از هم بودند مع الوصف تا هشت ماه بعد تحت نظر بودند.
ر.ک : نهضت روحانیون ایران،
جلد 4، صص 180 و 181 و
روزشمار تاریخ ایران، جلد دوم،
ص 160
البته محدودیت رژیم شاه برای
آقایان معظم با این حال ادامه
داشت و باعث اعتراضات و
تشکیل گروههای زیرزمینی در
قم و تهران و نیز اعتصاب و
اعتراض عمومی در شهرهای
تهران، تبریز، مشهد، اصفهان و...
گردید تا اینکه در هفده اسفند
1342 علم از کار برکنار و
حسنعلی منصور به
نخست وزیری منصوب گردید.
و
سرانجام در 18 فروردین 1343
حضرت امام خمینی را آزاد
نمودند.
برای مطالعه بیشتر در این
خصوص ر.ک : انقلاب اسلامی و
ریشه های آن، نوشته
حجت الاسلام عمید زنجانی،
صص 228 تا 233
2 ـ آیت الله حاج میرزاجعفر
اشراقی در هفدهم ربیع الاول سال
1324 ه ق به دنیا آمد.
پس از
تکمیل مقدمات در سال 1353
قمری وارد حوزه درس مرحوم
حاج شیخ عبدالکریم حائری شد.
از محضر استادانی چون : آیت الله
حجت، آیت الله بروجردی و...
بهره مند شد.
در سال 1374 ه ق
به تبریز رفت و مشغول به
تدریس شد.
پس از پیروزی
انقلاب اسلامی از سوی مردم
آذربایجان به نمایندگی مجلس
خبرگان قانون اساسی ایران
انتخاب شد.
ر.ک : خاطرات پانزده خرداد،
تبریز، علی باقری.
3 ـ حجت الاسلام والمسلمین
آقای آقا میرزا محسن
دوزدوزانی، از فضلاء و
مدرسین حوزه علمیه قم
می باشند.
در بیست و پنجم ماه
رمضان 1347 قمری در تبریز
متولد شده و بعد از پایان
تحصیلات جدید به علوم قدیمه
پرداخته و مقدمات و سطوح اولیه
را در تبریز از مرحوم والدش فرا
گرفته و در 16 ذی الحجه 1368
ق که والدش به رحمت ایزدی
پیوست برای تکمیل مبانی علمیه
مهاجرت به قم و بعد از اتمام
سطوح عالی مکاسب و کفایۀ در
جلسات بحث خارج فقه و اصول
آیت الله العظمی شریعتمداری و
آیت الله العظمی خمینی شرکت
نموده و دروس اصول معظم له را
در 600 صفحه به عنوان تقریرات
به رشته تحریر در آورده و ضمنا
به تدریس متون عالیه فقه و
اصول پرداخته است.
بیانی
شیرین و فصیح دارند که شاگردان
خود را کاملاً روشن و بهره مند
می نمایند.
دارای تألیفات هستند
که از نظر طالبین می گذرانم.
1ـ اجودالشروح در شرح کتاب
معالم الاصول که با تقریظ
آیت الله العظمی شریعتمداری در
سال 1376 به طبع رسیده است.
2ـ حاشیه بر رسائل
شیخناالانصاری.
3ـ حاشیه بر تقریرات مرحوم
علامه نائینی.
4ـ تلخیص امالی سید مرتضی
رحمه اللّه علیه.
5ـ شرح بر کفایه الاصول.
ر.ک : محمد شریف رازی،
گنجینه دانشمندان، ج دوم،
صفحه 145
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی سید محمدهادی میلانی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 281