تاریخ سند: 1 آبان 1354
موضوع: شیخ غلامرضا اسدی فرزند حسین
متن سند:
از: ساواک خراسان تاریخ:1 /8 /1354
به: اداره کل سوم (312) شماره: 2150/ﻫ 1
موضوع: شیخ غلامرضا اسدی فرزند حسین
عطف 4798 /312 ـ 14 /7 /54
برابر تحقیقاتی که از یادشده به عمل آمده، وی اظهار داشته در سال 41 اعلامیههایی از علما و مراجع تقلید مشاهده و روی احساسات جوانی و مذهبی، خواندن و پخش آن را به عنوان یک وظیفه دینی و مذهبی بر خود لازم میدانستم. سیدهادی خامنهای که با من همدرس بود اعلامیههایی به من میداد که بین طلاب مدارس پخش نمایم و من گمان میکردم آنچه در این اعلامیهها است واقعاً جنبه حقیقت دارد ولی هیچ به آن فکر نمیکردم. در سال 1345 بر اثر پخش اعلامیه دستگیر و بعد از آزاد شدن مجدداً به پخش اعلامیه ادامه دادم تا اینکه با محمود مروی سماورچی آشنا شدم که دو مرتبه اعلامیههایی از خمینی به من داد که پخش نمایم و یک مرتبه 100 برگ اعلامیه به من داد، آنها را به دست کسی نمیدادم بلکه آن را در هنگام شب به داخل اطاقها میانداختم. پس از رفتن مروی به نجف در سال 1349 به قم رفتم، پس از آمدن به مشهد بین طلاب جوان صحبتهایی از ولایت فقیه خمینی بود. در سال 50 دو جلد آن را از سیدعلی خامنهای گرفتم و در اختیار طلاب از جمله محمدباقر داودی و محمد زهرایی گزاردم که بخوانند و مجدداً به من مسترد دارند. در سال 51 بر اثر پخش ولایت فقیه مجدداً بازداشت شدم. پس از آزاد شدن در درس تفسیر سیدعلی خامنهای که در مدرسه میرزاجعفر برگزار میگردید شرکت میکردم و در این جلسات با طلابی از قبیل حسین عمادی، داودی، سیدرضا کامیاب، سیدعباس موسوی و فرزانه آشنا شدم. در سال 52 پس از ازدواج تصمیم گرفتم دنبال اینگونه کارها نروم و پی به اشتباهات خود بردم و فهمیدم که گول چه افرادی را خوردهام و یقین دانستم که ادامه دادن وضع سابق از نظر دینی و مذهبی جایز نیست بلکه گناه و معصیت است. بعد از ازدواج از معاشرت با افرادی که زندگی مرا دچار تزلزل نمودهاند دوری کردهام. نامبرده ادامه داده اگر ثابت شود بعد از سال 51 اعلامیه به کسی داده یا از کسی گرفته باشم حاضرم طبق قانون مجازات شوم. علیهذا باتوجه به مراتب فوق در نظر است قرار مشارالیه تبدیل و با اخذ تعهد عدم فعالیت مرخص گردد. مقرر فرمایند نظریه اعلام نمایند. دو برگ اوراق تحقیقاتی وی به پیوست تقدیم میگردد. رئیس ساواک استان خراسان ـ شیخان 30 /7
فروزانفر ـ 30 /7 /54
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 08 صفحه 407