صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: اسماعیل جهانشاهی

تاریخ سند: 30 دی 1349


موضوع: اسماعیل جهانشاهی


متن سند:

از: گ10 تاریخ:30 /10 /1349
به: 2 ﻫ شماره: 5281/گ10
موضوع: اسماعیل جهانشاهی
بازگشت 5819/ ﻫ ـ 24 /10 /49

ساعت 16:00 روز 27 /10 /49 آقای اسماعیل جهانشاهی و شیخ صائمی و شیخ علی رجائی به مدرسه سردار حجره شیخ عبدالنبی احمدی مراجعه نموده و ضمن تعارفات معموله و صرف چائی از شیخ عبدالنبی احمدی دعوت کردند که همراه آنان برای قدم زدن به خارج از مدرسه بروند شیخ عبدالنبی احمدی هم موافقت کرد و به‌اتفاق نامبردگان فوق از مدرسه خارج شدند و ساعت 18:00 همان روز مجدداً به مدرسه مراجعت و شیخ محمداسماعیل جهانشاهی پیشنهاد کرد که به اطاق شیخ مختار کولبادی نجاد بروند و این پیشنهاد مورد تصویب واقع شد و یادشد‌گان بالا به اطاق شیخ مختار کولبادی رفتند و در حجره مزبور صحبت از شیخ رسول رضائی یکی از روحانیون مخالف گرگان به‌میان آمد شیخ علی رجائی ضمن تعریف و تمجید از شیخ رسول رضائی گفت اخیراً حجتی کردکوئی با داشتن یک برگ اعلامیه که به‌خط شیخ رسول رضائی بوده توسط مصطفوی رفیق شفیق ما را چندساعتی گرفتارکرد خداوند مصطفوی و حجتی را لعنت کند البته مقام شیخ رسول در گرگان فوق‌العاده بالا است مخصوصاً از زمانی‌که زندانی هم شده زیرا مردی است باسواد و متکلم و باشهامت یک موقع از نجف اعلامیه‌ای از خمینی یکی از طلاب آورده‌بود شیخ رسول رضائی فتوکپی آن را توسط شیخ تقی هزارجریبی جعفری به قم فرستاد تا منتشرگردد در این موقع شیخ اسماعیل جهانشاهی گفت بی‌ناموس است کسی که به حضرت آیت‌اله خیانت نماید جداً من عاشق آقای شیخ رسول رضائی شدم هرچند در حوزه علمیه قم وصفش را نشنیده‌ام. آقای صائمی گفت از شیخ رسول رضائی بالاتر آقای مرتضی ناظم‌زاده زمردی است که پنج سال است در همین گرگان تبعید می‌باشد زیرا جانش را روی روحانیت گذاشته و هرموقع من بروم در دکانش بیشتر از 200 دانه چوب توی انباری مغازه‌اش هست البته می‌گوید این چوب‌ها را جمع کرده‌ام برای روز مبادا آن‌گاه آقایان شیخ مختار کولبادی نجاد و شیخ عبدالنبی احمدی و صائمی و شیخ محمداسماعیل جهانشاهی به حجره علی رجائی رفتند علی رجائی به دنبال اظهارات گفت در آن سالی که من در نوکنده بودم از طرف سازمان کثیف امنیت ساری دو نفر آمدند و مرا در منزل خواستند و گفتند ما به تو ماهی دوهزار تومان می‌دهیم شما باید با ما همکاری نمائید گفتم دین دارم و زیر بار این حرف‌ها نمی‌روم ازطرفی هم من عقیده‌ام را به پول نمی‌فروشم. خدا لعنت کند تمام دستگاه‌های امنیتی را که پدر ملت ایران را درآورده‌‌اند البته هدف تمام آن‌ها حفظ شئونات شاه است در این‌ضمن آقای صائمی یکی از روحانیون بالا جاده گرگان گفت تمام پول نفت ایران صرف مخارج سازمان امنیت می‌شود آقای محمداسماعیل جهانشاهی گفت یک مقدار هم از املاک اختصاصی یارو در این راه مصرف می‌گردد آن‌گاه آقای جهانشاهی تقاضا نمود که شیخ صائمی و رجائی او را با شیخ رسول رضائی و ناظم‌زاده زمردی آشنا و رفیق نماید سپس چون پاسی از شب می‌گذشت آقایان شیخ محمداسماعیل جهانشاهی و شیخ صائمی به‌منظور استراحت به حجره شیخ عبدالنبی احمدی رفتند و شیخ صائمی به‌دنبال مذاکرات خود گفت زمردی مردی است تیرانداز و جزء فدائیان اسلام و نواب صفوی بوده چه برنامه‌هائی که به‌دست زمردی اجراگردیده نواب صفوی دستور داده‌بود رزم‌آرا را زمردی بکشد ولی باز از این‌کار منصرف شد و به خلیل طهماسبی فرمان داد تا رزم‌آرا را بکشد صحبت نامبرده به‌این‌جا که رسید شیخ عبدالنبی احمدی پرسید آن‌ها اسلحه از کجا به‌دست می‌آورند. شیخ محمداسماعیل جهانشاهی باخنده گفت تو حاضر باش برای ترور ما اسلحه آماده می‌کنیم شما قول بده در میدان چون شیر بیآئی کارت نباشد زیرا ما توانسته‌ایم مکان واقعی که باید از چه محلی اسلحه به‌دست‌آورد را پیداکنیم در این‌موقع شیخ صائمی گفت من دوقبضه اسلحه کمری و یک گاز اشک‌آور دارم یکی از اسلحه‌ها در چهارده دامغان است یکی دیگر در بالا جاده منزل پدر عیالم پنهان است اما گاز اشک‌آور را همیشه همراه دارم چنان‌چه مایل باشید هفت‌تیرها را برایت خواهم‌آورد به‌شرطی که در میان طلاب و کسبه یا غیره حرفی از دهانت نپرانی. شیخ عبدالنبی احمدی مجدداً سئوال کرد آقای صائمی شما این اسلحه‌ها را از کجا به‌دست آورده‌ای شیخ صائمی پاسخ داد برادرم در سملقان زیر بجنورد چوپان است و ترکمن‌ها از مرز
افغانستان مرتب سلاح وارد می‌کنند او هم برای من می‌آورد شیخ عبدالنبی احمدی گفت باید دو قبضه برای من بیاوری زیرا اگر نتوانم کسی را بکشم یا کاری انجام دهم در روز مبادا از خودمان دفاع خواهیم نمود و شیخ صائمی قول داد دو قبضه اسلحه برای شیخ عبدالنبی احمدی بیاورد ضمناً گفت نامه خواهم‌نوشت برادرم یک قبضه هم برای آقای شیخ محمداسماعیل جهانشاهی بفرستد زیرا قول داده‌ام.1
نظر شنبه. شیخ محمداسماعیل جهانشاهی برای این‌که مادرش فوت نموده مدتی‌است به گرگان آمده و به‌طوری که از اظهارات مشارالیه با شیخ صائمی استنباط می‌گردد نامبردگان قصد دارند به‌وسیله برادر شیخ صائمی مبادرت به تهیه اسلحه بنمایند.
نظریه یکشنبه. باتوجه به این‌که شیخ محمداسماعیل جهانشاهی از طرفداران سرسخت خمینی می‌باشد تهیه اسلحه حائز اهمیت به‌نظر می‌رسد و مراقبت از برادر شیخ صائمی که در سملقان بجنورد است لازم بود تا چنان‌چه اسلحه‌ای تهیه کرد و خواست به گرگان بفرستد تحت مراقبت دقیق قرار گیرد. قابوس
نظریه گ10. نظریه یکشنبه تائید می‌شود دفتر به نام شیخ صائمی فیش بنویسد.

توضیحات سند:

1. در سند دیگری در همین ارتباط آمده است:
شماره: 326/گ10 تاریخ: 14 /11 /1349
از: ساواک گرگان
به: تیمسارریاست ساواک استان دوم 2 ﻫ
درباره: محمداسماعیل جهانشاهی
بازگشت به شماره 5819/ ﻫ مورخ 24 /10 /49

یادشده بالا به‌منظور دریافت شهریه اول ماه حوزه علمیه قم گرگان را ترک و به قم عزیمت نموده‌است بنابراین تهیه بیوگرافی و عکس از مشارالیه مقدور نیست چنان‌جه در ماه محرم و صفر به این منطقه مراجعت نمود نسبت به تهیه موارد فوق اقدام خواهدشد. م
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت گرگان و دشت ـ نثری

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گلستان- کتاب1 صفحه 197



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.