تاریخ سند: 1 تیر 1357
جلسه علنی مجلس شورای ملی
متن سند:
تاریخ:1 /4 /1357
جلسه علنی مجلس شورای ملی
ساعت 9:00 روز 1 /4 /37 جلسه مذکور به ریاست عبداله ریاضی و با شرکت هلاکو رامبد وزیر مشاور در امور پارلمانی، معاونان پارلمانی وزارتخانهها و اکثر نمایندگان مجلس تشکیل گردید.
پس از اعلام رسمیت جلسه، محمد پارسا نماینده حوزه انتخابیه ملاوی اظهار داشت این روزها تنی چند از نمایندگان مجلس از حزب رستاخیز ملت ایران انتقاداتی نمودهاند. این افراد عقدههای روانی داشتهاند. فراموش نمیکنم در 28 مرداد سال 2512 همین پان ایرانیستها تظاهرات ضد ملی با کمک تودهایها و جبهه ملیها1در خرمآباد به راه انداختند. ناطق سپس محسن پزشکپور را خطاب قرار داده و گفت، چرا شما مطالب مخالف اراده ملت ایران بیان میکنید و نام حزب میهنپرستان را به خود می دهید؟ مگر فراموش کردهاید که شاهنشاه آریامهر انحلال احزاب را صادر فرمودهاند.
سپس محسن پزشکپور نماینده خرمشهر شروع به صحبت نموده و طی مطالب خود اظهار داشت دستهای خود را به سوی شما دراز میکنم، با الهام از رستاخیز مستمر ناسیونالیستی ایران نبرد ما برای از بین بردن سیاستهای استعماری و دسیسههای امپریالیسم و حاکمیت ملتهاست. این نبرد بر ضد غارتگران بینالمللی و چپاولگران داخلی بوده است. این نبرد برای حفظ قانون اساسی و حکومت قانون است، این نبرد اکنون که 37 سال میگذرد ناسیونالیسم موجودیت کمّی و کیفی خود را آشکار ساخته است، نبرد ما دفاع از ایران و دفاع از دستآوردهای فلسفی و مذهبی و بزرگداشت عالم تشیّع میباشد. ما از طرف غارتگران مورد تهدید قرار گرفتهایم و این موضوع بر نظام سیاسی ایران لطمه خواهد زد باید به هرگونه غارتگری در جامعه ایران پایان داد. طی دهههای گذشته سیاستهای غارتگر موجب تصویب قوانین نادرست در ایران شدهاند.
میتوانید استعفا بدهید و مجلس را ترک کنید. در این موقع مجلس به شدت متشنج و رئیس مجلس جلسه را ترک و اعلام تنفس شد.
پس از 15 دقیقه مجدداً جلسه علنی مجلس آغاز و مصطفی الموتی، پزشکپور را مخاطب قرار داده و گفت: برای ما جای بسی تأسف است که یکی از فرزندان رستاخیز که هنگام اعلام حزب رستاخیز ملت ایران از سوی رهبر عالیقدر ایران، در پیشگاه شاهنشاه آریامهر حضور داشت، اینک فعالیت حزب منحلهای را اعلام مینمایند و ملت نجیب ایران را غارتگر قلمداد میکند خودخواهی را از خود دور کنید، حزب رستاخیز برای همیشه باقی خواهد ماند عوامفریبی بس است. شما بایستی در تصمیم خود تجدیدنظر کنید، رادیوهای استعمار از این وضع سوءاستفاده میکنند. به عنوان یک نفر ایرانی توصیه میکنم در کار خود تجدیدنظر نمایید.
در خاتمه جلسه دو تن از نمایندگان به نام غلامحسین دانشی و رستم رفعتی نیز در تأیید حزب رستاخیز ملت ایران و در اقدامات پزشکپور مطالبی اظهار نمودند.
ارزیابی خبر:
اظهار مطالب بالا در جلسه مزبور صحت دارد.
اقدامات انجام شده:
مراتب به نخستوزیری منعکس گردیده است.
توضیحات سند:
1. جبهه ملی: در تاریخ 18 مهر 1328 عدهای از مدیران و نمایندگان مطبوعات به منظور اعتراض به انتخابات فرمایشی دورهی 16 مجلس شورای ملی، در منزل دکتر مصدق جمع شدند و جهت لغو انتخابات مزبور، تصمیم به مبارزه گرفتند. دکتر مصدق که در دورهی 16 نتوانسته بود به مجلس راه یابد، عملاً رهبری معترضین به انتخابات را به عهده گرفت و در اول آبان 1328 طی جلسهای به اتفاق افرادی چون مشار اعظم، دکتر شایگان، نریمان، امیرعلایی، دکتر سنجابی و... جبههی ملی را با هدف ایجاد حکومت ملی برای تأمین آزادی انتخابات و آزادی افکار تشکیل داد. به دنبال کودتای ضد مردمی 28 مرداد 1332 که توسط امپریالیسم تازه به دوران رسیدهی آمریکا برای جلوگیری از رشد حرکت اسلامی در ایران انجام گرفت، فعالیت جبههی ملی متوقف شد و مصدق و دیگر ملّیون دوباره دور هم جمع شده و دکان جبههی ملی را که در اوج خفقان و استبداد مسدود بود، به نام «جبهه ملی دوم» مفتوح کردند. از همان آغاز دو جریان موافق یکدیگر قرار گرفتند و در سال 1341 کنگرهای با حضور 170 نماینده متشکل از حزب ایران، حزب مردم ایران، حزب ملت ایران، جمعیت آزادی مردم ایران (جاما) و... برای تعیین خط مشی جبههی ملی تشکیل شد. کمیسیون سیاسی این کنگره متشکل از افرادی چون مهندس حق شناس، مهندس مهدی بازرگان، اصغر پاشا، دکتر سنجابی، اردلان و... چارچوب فعالیتهای جبههی ملی را بر اساس احیای حقوق و آزادی فردی و اجتماعی ملت ایران طبق قانون اساسی، استقرار حکومت ناشی از انتخابات عمومی و دفاع از اصول مشروطیت و اتخاذ سیاست خارجی مستقل ایرانی براساس حفظ مصالح کشور با توجه به اصول هدفهای منشور ملل متحد و دوستی با همهی ملل جهانی ومبارزه با هرگونه سیاست استعماری را تصویب نمودند. اما این سیاست نیز اعمال نشد و سازمان دانشجویان جبههی ملی با شعار «پایداری و مقاومت» به مقابله برخاست و سرانجام جبههی ملی دوم نیز بر اثر اختلاف اعضاء بر سر تعیین چارچوب فعالیتهای آن از هم پاشیده شد. و بالاخره «جبهه ملی سوم» متشکل از ملی گراها و معدودی از افراد مذهبی وحتی نیروهای چپ به وجود آمد که پس از مدت کوتاهی به پایان کار خود رسید.(ر.ک: روزنامهی پیام انقلاب، شمارهی 61، مورخ 5 /4 /61 و شماره 63، مورخ 2 /5 /61)
جمعی از نیروهای مذهبی جبههی ملی در اردیبهشت سال 1340 فعالیت تشکلی را رسماً اعلام کردند و عنوان نهضت آزادی را بر آن نهادند. این تشکل که با هماهنگی و اذن محمد مصدق شکل گرفت، خود را وفادار به قانون اساسی مشروطیت و پیرو راه مصدق معرفی کرد. با اوجگیری نهضت روحانیت به رهبری حضرت امام خمینی (ره) نهضت آزادی با حفظ مواضع خود به آن پیوست. در بازگشت تاریخی امام در بهمن ماه 57 مهندس بازرگان از مؤسسین این نهضت براساس قولی که در فرانسه مبنی بر پذیرش اصول انقلاب داده بود به فرمان امام به نخست وزیری دولت موقت منصوب شد. اما دولت موقت مهندس بازرگان به دلیل گرایشهای سیاسیاش از اهداف رهبری انقلاب به مرور فاصله گرفته و اختلاف مبانی فکری خود را با اصول انقلاب آشکار ساخت و زمینه را برای بازگشت مجدد آمریکائیها مهیا کرد. بروز این گرایش منجر به اشغال لانهی جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام شد، که دولت موقت را مجبور به استعفا کرد. از آن پس نهضت آزادی نیز به مخالفین انقلاب پیوست و به یک اهرم فشار علیه ایران در دوران هشت ساله دفاع مقدس تبدیل شد.
منبع:
کتاب
مصطفی الموتینیا به روایت اسناد ساواک صفحه 339