موضوع : منبر شیخ عباسعلی اسلامی
تاریخ سند: 25 فروردین 1337
موضوع : منبر شیخ عباسعلی اسلامی
متن سند:
شماره : 25 /1 /37 شیخ عباسعلی اسلامی امروز هم همان صحبت هایی که در روز 22 /1 /37 در مسجد خانم فخرالدوله کرده بود در مسجد جامع اظهار کرد گفت آقایان یهودیها و نصرانیها همیشه با دین اسلام مخالف بودند و به انواع و اقسام جاسوسی ها متشبث می شدند و دین اسلام را فلج می کردند یکی از طریق جاسوسی های نصرانیها و یهودیها در صدر اسلام به صورت دیرهایی بود که به وسیله رهبانان خودشان در شام و ممالک اسلامی دائر می کردند که یکی از سالها یزیدبن معاویه با لشکر خود در دیر مرّان که یک زن و مرد جاسوس در آن دیر بودند پذیرایی کردند و از یزیدبن معاویه مدت ده روز در آن دیر به باده گساری و عیاشی مشغول بود و این زن و مرد جاسوسه تمام اسرار ممالک اسلامی را از یزید وقتی که مست می شد کسب می کردند و به رُم خبر می دادند فضاحت به جایی رسید که معاویه نامه محرمانه به یزید نوشت و در آن نامه تذکر داد که تو آبروی ما را برده ای و در میان مردم لکه دار شدیم یزید هم اشعاری سروده گفت من می خواهم چند روز زندگی خود را به خوشی و عیاشی بگذرانم حالا چه اسلام لکه دار می شود چه نشود من کاری ندارم.آقایان رومی ها در زمان سلطنت معاویه پولهای زیاد خرج کردند و همین کودکستانهایی که امروز در مملکت دائر است در همان اوان سلطنت معاویه دائر بوده است و در این کودکستانها بچه های مردم برعلیه اولاد علی علیه السلام و دین اسلام تهییج می گردند و یک بچه ای که به سن رشد می رسد مخالف با اولاد علی بوده و هیچ اعتنائی به دین اسلام نداشت.
آقایان وقتی که خوب اوضاع آن زمان را مقایسه با حالا می کنیم آن روز دستگاههای جاسوسی به صورت دیرها جلوه گر بود امروز بچه های ما به ممالک نصرانیها و یهودیها می روند و از آنجا زن می گیرند و به این مملکت می آیند آن وقت همین ها هستند که وکیل، وزیر نخست وزیر و سناتور می شوند و تمام اسرار مملکت ما را به ممالک خودشان خبر می دهند آقایان در اغلب این کودکستانهای ما ایتالیائی، انگلیسی، آمریکائی و آلمانی و فرانسوی می باشد و شما هم مردم هیچ تشخیص این موضوعات را نمی دهید.
آقایان در این مدارس و کودکستانها اول چیزی که به این ها یاد می دهند مخالفت با بی دینی [با دین] و روحانیون می باشد.
خارجی[ها] روحانیون را مخالف با پیشرفت امور خودشان می دانند.
ولی ما بیکار ننشسته ایم و هر کجا باشد تبلیغ می کنیم آقایان خیلی نقشه ها کشیدند که صدای ما را خاموش کنند عمامه ها از سر ما برداشتند مسخره کردند ولی نتوانستند کاری انجام بدهند و جلو ما را بگیرند.
آقایان من هر کجا باشم از تبلیغ دست نمی کشم آقایان در دفعه دوم که در زندان با آقایان دکتر بقائی و حائری زاده1 بودم صحنه زندان مکتب شده بود برای زندانیان تبلیغ دین می کردم و در آنجا از پای ننشستم عمر خود را کرده ام و اگر در این راه از بین بروم اشکالی نخواهد داشت سر خود را در کف خود گذاشته ام.
به سابقه ضمیمه شود.
دایره 2 26 /1 بایگانی شود.
27 /1
توضیحات سند:
1ـ سید ابوالحسن حائری زاده یزدی فرزند آقا میرزا سیدعلی حائری در سال 1271 ه ش در شهر مشهد متولد شد، تحصیلات مقدماتی خود را در مشهد به پایان رسانیده، سپس به همراه پدرش به یزد رفته و نزد مدرسان آن زمان فقه، اصول، ریاضیات و علم هیأت را خواند.حائری زاده در طول حیات سیاسی خود، در حدود ده دوره به نمایندگی مجلس برگزیده شد.
اولین دوره از یزد وارد مجلس گردیده و چند دوره دیگر از یزد و دو دوره از مشهد و بقیه از تهران که آخرین بار در دوره هجدهم از پایتخت به عنوان وکیل اول انتخاب گردید.
وی با تمامی دولتهای وقت مخالفت می نمود، الا با کابینه های قوام السلطنه و سپهبد زاهدی ؛ آن هم به علت دوستی عمیقی که با آنها داشته است.
حایری زاده در سال 1325 از طرف قوام السطنه مأمور تشکیل کمیته حزب دموکرات قوام در خراسان شد.
وی در طول حیات سیاسی خود همواره به مخالفت شدید با سیاست انگلستان پرداخته ولی در مقابل، جز در زمان تجزیه آذربایجان، هرگز مخالفتی با سیاست بلوک شرق نکرده است.
حائری زاده در سال 1351 ش درگذشت.