تاریخ سند: 20 دی 1356
موضوع : تظاهرات طلاب
متن سند:
از : 21 ﻫ تاریخ : 20 /10 /2536[1356] 13561020
به : 312 شماره : 8001 /21
موضوع : تظاهرات طلاب
ساعت 9 صبح روز 18 /10 /36 در مدرسه خان قم یک بریده روزنامه اطلاعات را که به قلم احمد رشیدى مطلق تحت عنوان ایران و استعمار سرخ و سیاه راجع به خمینى مطالبى نوشته بود به دیوار الصاق کرده بودند و طلبهها دور بریده روزنامه جمع شده و چون جمعیت زیاد بود و همه نمىتوانستند بخوانند لذا یک نفر که جلو بود شروع کرد با صداى بلند به خواندن تا رسید به نام روحاله خمینى طلبهها به صداى بلند صلوات فرستادند و از همانجا شعار و تظاهرات شروع شد. جمعیت که حدود پانصد نفر بودند از مدرسه خان بیرون آمدند و قصد داشتند به صحن وارد شوند که فراشها فورا دربهاى صحن را بستند و طلبهها مقدارى شعار جلوى صحن داده و گفتند بروید منزل آیتاله گلپایگانى. طلاب همگى به منزل گلپایگانى رفتند بطوریکه منزل مذکور پر از طلبه و افراد شخصى شد آیتاله گلپایگانى پشت میکروفون رفتند و 5 دقیقه سخنرانى کرده و گفت دیشب روزنامه را برایم خواندند. خیلى ناراحت شدم. مدتى است که به دین و روحانیت جسارت مىکنند. دستگاهها مىگویند روحانیت با ما بودند در صورتى که همه مراجع با برنامه آنها مخالف هستند و این را همه مىدانند و حالا هم مخالف هستیم و بعداً هم مخالف خواهیم بود و تلگرافاتی که ما برای آنها کردیم الان هم رونوشتش در تلگرافخانه موجود است. بعد طلبهها را نصیحت کرد که باید متحد باشید اختلاف را کنار بگذارند اختلاف بین ما از آمدن کارتر به ایران بدتر و زیانآورتر است. آنها از اختلافات ما استفاده مىکنند. قبل از اینکه شما بیایید من داشتم نامه مىنوشتم براى آیتاله خوانسارى که جلو این کارها را بگیرد چون من شخصا با دستگاه رابطه ندارم. درسها را تعطیل کردیم ولى نباید که به همین جا اکتفا کنیم. ما باید با آقایان دیگر هم صحبت کنیم تا آنها هم با ما اقدام کنند.1 سخنرانى گلپایگانى که تمام شد جمعیت به طرف منزل شریعتمدارى حرکت کردند و در مسیر خیابان شعار مىدادند و مأمورین با اتومبیل به تظاهرکنندگان حمله کردند. آنها هم به مأمورین سنگ پرتاب مىکردند تا به منزل شریعتمدارى رسیدند. در منزل ایشان طلبهاى بنام سیدکاظم [ناخوانا ]کشمیرى بلند شد و گفت حضرت آیتاله الان که ما از منزل آیتاله گلپایگانى به منزل شما مىآمدیم سرهنگ جوادى دستور شلیک داد و با تراکتور به ما حمله کردند. شما بدرد دل طلبهها برسید بعد شریعتمدارى سخنرانى کرد و گفت چون من مریض هستم نمىتوانم صحبت کنم ولى امروز صبح روزنامه را خواندم خیلى متأثر شدم و باید این شخص که توهین کرده مجازات شود. ما اقدام مىکنیم حرف ما را گوش نمىدهند ولى این را بدانید اینها همه به ضرر خودشان است چون همه مردم ایشان (خمینى) را مىشناسند ولى شما آرام باشید و متحد باشید. معلوم مىشود شما ما را قبول دارید که به اینجا آمدید پس بگذارید ما با آقایان مشورت کنیم تا ببینیم چه باید کرد.2
سخنرانى شریعتمدارى که تمام شد چون مقارن با ظهر بود لذا اعلام کردند عصر ساعت3 قدیم منزل آقاى نجفى جمع شوید. ساعت 5 /3 طلبهها در منزل آیتاله نجفى جمع شدند. آیتاله نجفى سخنرانى کرده و گفت من ایشان را (خمینى را) خوب مىشناسم ما هشتاد سال است با هم رفیق هستیم. ایشان با این حرفها کوچک نمىشود. من اقداماتى کردهام و نامه براى آقاى نورى در تهران نوشتهام که ایشان هم اقدام کند. بعد از اتمام سخنان نجفى طلاب به منزل سید صادق روحانى و آقا مرتضى حائرى رفتند که من دیگر در این دو منزل نبودم3 شب بعد از نماز مغرب و عشاء در مسجد اعظم گفته شد که آقاى حائرى سخنرانى مىکند ولى حائرى بطور ایستاده پاى منبر چند کلمه صحبت کرده اظهار داشت صلاح نیست ما در مسجد اعظم سخنرانى کنیم چون اینجا را هم مثل مدرسه فیضیه مىگیرند. اگر بنا باشد صحبت کنیم در جاى دیگر صحبت خواهیم کرد والسلام. به محض اتمام سخنرانى حائرى شعار درود بر خمینى ـ مرگ بر این حکومت یزیدى شروع شد و از مسجد به طرف خیابان موزه بیرون آمدند. جلو درب مسجد مأمورین آماده بودند. طلبهها به محض مشاهده مأمورین با دست به طرف آنها اشاره کرده و فریاد مىزند مزدور برو گمشو. در تظاهرات امشب به عنوان اعتراض حدود 100 عدد روزنامه اطلاعات را پاره کردند ضمناً به عنوان اعتراض نسبت به توهینى که در روزنامه اطلاعات به خمینى شده بود کلیه درسهاى حوزه تعطیل بود.4 نظریه شنبه: طلبهها عقیده دارند که خود دولت مىخواهد که در مملکت آشوب و بلوا باشد به دلیل اینکه خودشان مىدانند که اگر چنین مطالبى در اخبار روزنامهها یا مجلات بنویسند مردم اعتراض مىکنند و الا طلبهها آرام و مشغول درس خواندن بودند. یک نفر مطلبى در روزنامه نوشت حوزه را بهم ریخت. نظریه یکشنبه: مفاد گزارش صحیح و نظریه شنبه مورد تایید است. با درج مقاله اشاره شده در متن گزارش خبر در روزنامه اطلاعات اذهان عمومى کلاً متوجه این مسأله است که دستگاهها موجد تظاهرات بوده و مىخواهند که آشوب باشد تا آنها بهرهبردارى نمایند. آنچه مسلم است اینکه هر موقع در جراید مطلبى علیه خمینى نوشته شده تظاهراتى را به دنبال داشته است. شراره
نظریه دوشنبه: متعاقب درج مطالبى در روزنامه اطلاعات در مخالفت با خمینى نمایندگان فروش این روزنامه در قم و کاشان وسیله نامه و تلفن تهدید شدهاند و تصور مىرود که این مسئله در فروش روزنامه اطلاعات نیز اثر نامطلوبى گذارد. پارسا
نظریه سهشنبه : نظرات یکشنبه و دوشنبه مورد تایید بوده شایع است بعد از مسافرت کارتر دولت جهت سرکوبى طلاب و روحانیان مخالف تعمدا مبادرت به درج این مقاله کرده تا بتواند مسببین آشوب اخیر در سراسر کشور را شناسایى و بازداشت کند. رهبر
توضیحات سند:
1. به همین مضمون نقل دیگرى از سخنان آیتالله العظمى گلپایگانى وجود دارد. در آنجا آمده است: «خداوند شما طلاب را تایید فرماید که با چنین وحدتى به اینجا آمدهاید و در مقابل اهانتى که به مقام روحانیت شده است احساس مسوولیت کردهاید. وحدت شما در این امر بیش از ورود رئیس جمهور امریکا و هر رئیس جمهور دیگر که به ایران بیاید و نفعى عاید آنها کند براى آنها شکننده است. وحدت خود را حفظ کنید و به اعتراض آرام خود ادامه دهید و مقاومت کنید... اینها دروغ مىگویند که ما با کارهاى آنان موافقیم. علما همه مخالفند.» (درباره قیام حماسهآفرینان قم و تبریز و دیگر شهرهاى ایران، ص 40)
2. در بولتن محرمانهاى که ساواک براى دفتر ویژه اطلاعات و کمیته مشترک ضدخرابکارى فرستاد، دیدار طلاب علوم دینى را با آقاى شریعتمدارى چنین آورده است: «متعاقب آن حدود 150 نفر به منزل آیتالله شریعتمدارى رفته که نامبرده از پذیرفتن آنها خوددارى و بنا به تقاضاى تلفنى وى مأموران شهربانى اطراف منزل مستقر و در نتیجه 60 نفر از آنان خارج و بقیه در حیاط منزل باقى مىمانند. سرانجام مشارالیه با بلندگوى دستى خطاب به مجتمعین اظهار نموده : از این که به منزل من آمدید متشکرم و شما فکر مىکنید که ساکت نشستهایم اما در اشتباه هستید. ما اقدامات خود را مىکنیم ولى شما در منزل من آرام و ساکت هستید و به محض آن که از منزل خارج شدید شعار مىدهید، شلوغ مىکنید، نظم شهر را به هم مىریزید و نتیجه اقدامات من را بر باد مىدهید.» (پرونده ش 129514، ج 5 )
3. «در تظاهرات بعدازظهر در تاریخ (18 /10 /56) و در منزل آقایان نجفى مرعشى، روحانى و حائرى از پلیس و مزاحمت او خبرى نبود، اما پلیس به فکر تقویت کمک از تهران بود تا اگر تظاهرات ادامه یافت کارى بکند. بعدازظهر یک هواپیما چندین بار در ارتفاع خیلى کمى از بالاى سر جمعیت به پرواز درآمد، اما کسى چندان اعتنایى نداشت.» (درباره قیام حماسهآفرینان قم و تبریز و دیگر شهرهاى ایران، صص 43 و 44)
4. در روایت دیگرى آمده است: «در مسجد اعظم شعارهایى ضد روزنامه اطلاعات داده شد و تعدادى از افراد، روزنامهها را مچاله کرده، به هوا پرتاب مىکردند. دو نفر از مأمورین ساواک در کنار هم صحنه تظاهرات را تماشا مىکردند که عدهاى از طلاب آنها را شناخته، به طرفشان حمله کردند. یک نفرشان فرار کرد و دیگرى کتک مفصلى خورد و از چند ناحیه مجروح شد و بالاخره فرار کرد.» (درباره قیام حماسهآفرینان قم و تبریز و دیگر شهرهاى ایران، ص 45)
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی حسین نوری همدانی به روایت اسناد ساواک صفحه 339