احتراماً شیخ محمد خیرخواه یزدی در مسجد امام چنین اظهار می‌داشت: امشب هم بحث "زندگی ما، ساخته افکار ما" دنبال می‌شود
تاریخ سند: 21 شهریور 1343
احتراماً شیخ محمد خیرخواه یزدی در مسجد امام چنین اظهار می‌داشت: امشب هم بحث "زندگی ما، ساخته افکار ما" دنبال می‌شود
متن سند:
تاریخ:21 /6 /1343ریاست محترم امنیت شهرستان قم
احتراماً شیخ محمد خیرخواه یزدی در مسجد امام چنین اظهار می‌داشت: امشب هم بحث "زندگی ما، ساخته افکار ما" دنبال می‌شود و همچنین حکومت‌ها و دستگاه‌های دولت‌های جبار و ستمگر که محیط را با فحشاء و استبداد و با سرنیزه در اختیار خود درمی‌آورند که مردم ناچار شوند خود را با اوضاع محیط وفق دهند تحت عنوان [ناخوانا] که از آن نتیجه‌گیری می‌شود. البته شعار "زندگی ما افکار ساخته ماست" صحیح است در صورتی که به انسان آزادی محیط داده شود تا بتواند طبق افکار خود آزادانه زندگی کند. به فکر خود و به کارهای خود رسیدگی و عمل نماید. پی این شعار در صورت بودن یک محیط آزاد معنی دارد ولی اگر دستگاه‌ها و دولت‌ها محیط را به استبداد و قلدری و با سرنیزه اداره کردند و محیط را تحت فشار قرار دادند و محیط را به دلخواه خود ساختند دیگر آزادی محیط معنی واقعی ندارد و مردم اینگونه محیط هم دارای شخصیتی آزاد نیستند چون بایستی با استبداد و با سرنیزه حکومتی را که به رسمیت نمی‌شناسند ناچاراً به رسمیت بشناسند و ناچاراً پای صندوق‌ها رفته رای بدهند امضا را قبلاً در اختیار آن‌ها بگذارند. این‌ها دلیل بر این است که مردم آن محیط دارای هیچ گونه شخصیتی نمی‌باشند و تمام اعمال آن‌ها از روی استبداد و سرنیزه می‌باشد. شخصیت مردمان یک محیط بستگی دارد به آزادی آن محیط، شخصیت یک ملت و مملکت بستگی دارد به سه عامل شنیدنی‌ها، دیدنی‌ها و خواندنی‌ها. شخصیت یک ملت و مملکت بستگی دارد به فرهنگ آن مملکت. ملتی رشید است که دارای فرهنگی رشید و مستقل باشد چون تمام مسئولین فردای مملکت بایستی تحت برنامه صحیح فرهنگ تربیت شوند که فردا بتوانند چرخ این اجتماع را به حرکت درآورند ولی اگر فرهنگ برنامه نامنظمی و ناصحیحی داشت نتیجه بر خلاف است. منظور از موضوع مورد بحث بایستی مثالات [تاریخی]گفته شود. یزید که به عنوان ولیعهد بعد از معاویه وی کار آمد اولاً فرضیه1 ولیعهدی آن با استبداد و سر نیزه بازی بود. چون در هیچ کشوری که اسلامی شد ولیعهدی معنی ندارد. چون معاویه بعد از پیغمبر اولین کسی بود که این فرضیه2 ولیعهدی را بنیان‌گزاری کرد، برای نور چشم خود یزید. هم به خیال این‌که با راضی نگه داشتن اطرافیان خود و حکومت کردن فقط به فقط به مرکز و حیف و میل کردن بیت‌المال مسلمین با اطرافیان خود می‌تواند با ارتش خود مردم را تحت فشار قرار دهد. [ناخوانا] نمودن عده‌ای فرماندار و استاندار برای برنامه‌های طرح شده خود که در صورتی که فرماندارها و استاندارها نتوانستند به مرحله اجرا درآورند خود به عنوان زیارت و به عنوان پیشرفت ترقی و به عنوان سرکشی به فقرا و به هزار عناوین دیگر برنامه‌های طرح شده خود را به مرحله اجرا درآوردند. و یزید به خیال این‌که حکومت کردن آن فقط به فقط برای مرکز است و اطرافیان، خود را راضی نگهداشتن است نه حکومت بر مسلمین. به عنوان خلیفه بایستی به دور افتاده‌ترین نقاط کشور رسیدگی شود و از مشکلات آنان با اطلاع شدن است و آن وقت می‌بینی که این‌ها بر حکومت خود به برنامه‌های طرح شده [ناخوانا] هستند. خلیفه‌ای که به عنوان خلیفه بر مسند حکومت نشست نبایستی مشروبات را مجاز و قمار را پیشه خود سازد. در درباری که خود خلیفه مشروب بخورد و قمار بزند محیطی را که بر آن حکومت می‌کند بایستی محیطی باشد تاریک. محیط را با استبداد و قلدری و سرنیزه بازی به خواسته خود درآورد، بایستی آن محیط تاریک باشد. ولی دیگر نمی‌داند در این محیط‌ها اشخاصی یافت می‌شوند که محیط تاریک را روشن می‌کنند و مسیر یک محیطی را تغییر می‌دهند. در هر عصر و زمانی دانشمندان و بزرگان و مردان مجاهدی پیدا شده‌اند که مسیر محیط را عوض کرده‌اند. مثلا سقراط، ارسطو در عصر و زمان خود افکار مردم را ارشاد می‌نمودند و آن رهبر دلسوز هندوستان هر چند اطرافیان و مستشارات مملکتی خواستند بر علیه مملکت آن اقدام نماید ولی چون مردم دلسوز بوده است به نفع مردم اقدام می‌کرد. برای همیشه نام آن در تاریخ مزین نام‌هاست. در عصر و زمان خودمان حضرت آیت‌الله خمینی آن رهبر مجاهد هدفش فقط به فقط امنیت و خیراندیشی مردم می‌باشد و مسیر جامعه و محیط را به نفع مردم عوض نماید این طلبه‌ها و آخوندها سربازان امام زمان هستند و در زمانی که مقتضی باشد نیرو[ی] اندرز دهنده بعد از این‌که پند و اندرز نافع نبود قیام می‌کنند و در مورد بهبود جامعه اقدام می‌کنند و در موقع مساعد فداکاری می‌کنند. بلی این مردمان هدفی دارند که مردمان را از سقوط حتمی نجات دهند.
احمدی
رونوشت برابر اصل است. عباس‌زاده