تاریخ سند: 28 مهر 1341
اطلاعیه
متن سند:
تاریخ: 28 /7 /1341
اطلاعیه
اگر واقعاً حقیقت دارد و مایلید از حرف به عمل درآورید که دزدها را بگیرید و از حیف و میلهای علنی جلوگیری نمایید و بودجه ارتش را به قول معروف جمع و جور نمایید، اول بیایید جلوی تیمسار سپهبد کیا دزد درجه اول را بگیرید و درجهداران و افرادی را که از بودجه ارتش از جیب فلان بیوهزن حقوق دریافت مینماید و برای سپهبد کیا در جنتآباد شنکشی مینماید و یا در منزلش مرغچرانی مینمایند و یا عمارت 14 طبقه او را حراست نموده و بیگاریهای لازمه را انجام میدهند جمعآوری کنید و بگذارید لااقل خدمت مقرره را در ارتش انجام دهند، نه آنکه برای کیا بیگاری نمایند؟؟
1 . استوار رمضانی که گویا از ضداطلاعات باشد مأمور حفظ ساختمان چهارده طبقه؟
2 . استوار یکم حسن شیبانی کارمند اداره موتوری ارتش در دپو، مباشر و پیشکار تیمسار کیا در ده جنتآباد که روزهای دوشنبه و جمعه به اتفاق تیمسار کیا در آبادی جنتآباد کار میکند و اگر از اهالی جنتآباد و ایوانکی و پاسگاه ژاندارمری سؤال شود که پیشکار تیمسار در جنتآباد کیست؟ خواهند گفت شیبانی؟؟
3 . گروهبان دوم تقی کازرونی از موتورپول اداره مرزبانی، که به دستور سرهنگ دوم شادافزا چند روزی است در جنتآباد شنکشی مینماید؟؟
4 . استوار یکم حسین رمضانی، که به نام راننده نزد تیمسار کیا بوده، ولی سمت کارچاقکنی ایشان را دارد و مدتهاست که نزد ایشان کار مینماید و فعلاً هم این استوار در حدود یک میلیون تومان از همین کارچاقکنیها ثروت به هم زده و اخیراً هم حتی تلفن گذارده که شماره آن 70842 میباشد؟؟
5 . استوار تاکی، که گویا از ضداطلاعات میباشد، مأمور حفاظت و مسئول پیشرفت و وسایل ساختمانی در عمارت 14 طبقه در جاده قدیم شمیران؟
6 . سرباز وظیفه سیدجلال در جنتآباد که در آنجا مشغول بیگاری میباشد از ابوابجمعی منطقه ایلخی ورامین.
7 . یک سرباز وظیفه که در منزل تیمسار با سمت گماشتگی انجام وظیفه مینماید؟
با آنکه به فرمان اعلیحضرت همایون شاهنشاهی کلیه درجهداران و سربازان وظیفه را از منزل این تیمسار کثیف احضار کردند، معهذا به طور گدایی از این فرمانده و یا از رئیس فلان اداره، فعلاً درجهداران و افراد نامبرده بالا برای انجام خدمات ایشان، مفت و مجانی برای کیا کار میکنند؟؟ محققاً نزد سایرین هم چنین جریاناتی هست. حالا اگر راست میگویید همینها را جمع کنید که بفهمند حساب و کتابی در کار و اصلاحاتی که گفته شده صورت عمل به خود خواهد گرفت.؟؟
علاوه بر اینها، عصرهای روزهای چهارشنبه سپهبد کیا در منزل خود واقع در جاده قدیم شمیران که وصل به عمارت چهارده طبقه است، جلساتی دارد که در آن از طبقات مختلف مردم شرکت مینمایند و به امید اینکه در انتخابات با بودن سپهبد عزیزی، که همدوره و رفیق مدرسه ایشان است، میتواند با رأی آنها به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب گردد؟ پیشخدمتی و اداره نمودن این جلسات هفتگی چهارشنبهها را جمعی از درجهداران و پیشخدمتهای کاخ سلطنتی، علاوه بر درجهداران نامبرده بالا عهدهدار هستند و در این مجالس به دوستان و رفقای خود که صحبت از زندان دژبان و پادگان جمشیدیه میگردد، اظهار مینماید تمام بدبختیهای من از وجود تیمسار سپهبد نقدی بود و این مرد دیوانه خردهحسابهایی1 با من دارد که میخواست تصفیه نماید؟ ولی بحمدالله موفق نشد، چون شاه با من خوب است و فعلاً هم این دولت، دولت خودمان است و آقایان علم و مهندس شریفامامی2 از دوستان و رفقای نزدیک هستند و اخیراً هم برادرم را که بیتقصیر بوده با سمت مهمانخانه شمال به بابلسر فرستادند؟ آن وقت من خدمتگزار3 حقیقی هستم، پنجاه تومان به نام انعام به نقدی دیوانه شب عید پاداش میدهند؟؟ تازه هم میگویند چرا افسران ناراضی هستند؟ مگر این دیوانه چه خدمت مشعشعی کرده که باید پنجاه هزار تومان پاداش دریافت نماید؟4 سرباز فدائی شاه5
توضیحات سند:
_________
1. در اصل: خورده.
2. جعفر شریفامامى فرزند حاج محمدحسین نظامالاسلام(معروف به آقاشریف)، در سال 1291 ش در تهران متولد شد. پدر او، از روحانیون تهران در دوران متأخر قاجاریه بود که از ناصرالدین شاه لقب «معتمدالشریعه» و از مظفرالدین شاه، لقب «نظامالاسلام» دریافت داشت و پیشکار سیدمحمد امامی، امام جمعه تهران بود.
جعفر شریفامامى، پس از تحصیلات ابتدایی و مقدماتی، به مدت 8 سال در مدرسه ایران و آلمان تحصیل کرد و سپس در وزارت راه مشغول کار شد.
در سال 1312ش، به توصیهی امام جمعه تهران، برای ادامه تحصیل به آلمان فرستاده شد و پس از چند سالی که در قسمت راهآهن مشغول کارآموزی و فعالیت در کارخانجات مرتبط بود، با استفاده از بورس دولتی به سوئد فرستاد شد و مدت دو سال هم در آن کشور به تحصیل و کار پرداخت.
شریفامامی، پیش از آغاز جنگ دوم جهانی به کشور بازگشت و در راهآهن مشغول به کار گردید که تا ردهی معاونت آن پیش رفت.
پس از اشغال ایران، و دستگیری افراد ژرمانوفیل، شریفامامی نیز یکی از افرادی بود که به همین اتهام! دستگیر شد و نزدیک به یک سال در اراک زندانی گردید و پس از آزادی از زندان، که بیشتر به نوعی خیمهشببازی شباهت داشت، به وسیلهی شوهرخواهر خود (احمد آرامش) که به احمد قوام نزدیک بود، به فعالیت بازگشت.
برخی از دیگر مشاغل او به این شرح است: «سال 1324ش مدیرعامل بنگاه آبیارى . سال 1329ش وزیر راه در دولت رزمآرا . عضو شورای عالی سازمان برنامه در دولت مصدق . مدیرعامل سازمان برنامه در دولت فضلالله زاهدی . سال 1333 سناتور . وزیر صنایع و معادن در دولت منوچهر اقبال . سال 1339ش، نخستوزیرى»
دولت مستعجل شریفامامى، ثمرهی یک دوره تنش هاى جدّى در روابط ایران و آمریکا بود. تشدید فعالیت جناح هاى وابسته به «حزب دموکرات» آمریکا در ایران، به اعتصاب معلمین و شهادت دکتر ابوالحسن خانعلى و سرانجام سقوط دولت شریف امامى، در اردیبهشت 1340 انجامید. امیراسدالله علم، در سال 1341ش، او را به جای خود، به نیابت بنیاد پهلوی رساند و در سال 1342 نیز، رئیس مجلس سنا شد و تا آستانه انقلاب اسلامى ایران، به مدت 15 سال، در این سمت بود.
جعفر شریفامامی در کنار ریاست مجلس سنا، مشاغل دیگری را نیز داشت، که از آن جمله است: «ریاست هیئت مدیره بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران . ریاست اتاق صنایع و معادن و بازرگانی . ریاست کانون مهندسین . عضویت در هیئت امناء هفت دانشگاه» جعفر شریفامامى همچنین در مرداد 1346ش به ریاست مجلس مؤسسان سوم رسید، که وظیفه داشت نیابت سلطنت فرح پهلوى را تسجیل کند.
با آغاز امواج انقلاب اسلامى ایران، محمدرضا پهلوى در یکى از واپسین تلاشهاى خود، به فراماسونرى و استاد اعظم آن، جعفر شریفامامى متوسل شد و وى را در نقش دیرینش، به عنوان محور «تفاهم» و «آشتى» سیاستهاى بیگانه مؤثر در ایران نخستوزیر کرد. شایان ذکر است که برخلاف تصور شاه، هر چند شریفامامى، طى دوران «شیخوخیت» خود، به عنوان سمبل «آشتى» و «تفاهم» کانونهاى قدرت بیگانه، وجههاى اندوخته بود و لذا مىتوانست نمادى از «آشتى بینالمللى» به شمار رود، ولى او هیچگاه نتوانست در سطح مردم، به عنوان یک چهره «وجیهالملّه» مطرح شود.
جعفر شریفامامى که ننگ کشتار جمعهی خونین در 17 شهریور در شهر تهران را به دامان داشت، در تاریخ 14 /8 /1357 از صدارت استعفا داد و جاى خود را به دولت نظامى ارتشبد غلامرضا ازهارى سپرد و خود به خارج از کشور گریخت.
او که با بهرهگیری از موقعیت در دوران اشتغال در جایگاههای مختلف، ثروت زیادى برای خویش اندوخته و با احداث دامداری و شراکت در آپارتمانسازی با بهاءالدین کهبد، بر این ثروت افزوده بود و همچنین به گرفتن درصد در مقاطعه کاریها نیز شهرت داشت، بنا بر نقل حسین فردوست، هنگام خروج از ایران، تنها در یک قلم، 17 میلیون دلار به حساب خود در خارج از کشور واریز نموده بود.
شریفامامی، که از چهرههاى وابسته به سیاست غرب بود، از دوران جوانى به تشکیلات ماسونى پیوسته و در این تشکیلات، به درجه 33 و مقام استاد اعظمى رسید.
وی که پس از فرار از کشور، مدتی را در انگلیس زندگی کرده بود، در سال 1378ش، در آمریکا درگذشت.
اسناد ساواک . پرونده انفرادی و باقر عاقلی . شرح حال رجال سیاسی و نظامی ایران . ج 2 . ص 872.
3. در اصل: خدمتگزار.
4. اداره بازرسی مالی ارتش، این گزارش را طی شماره 16116/د – 8 /8 /1341 به ساواک فرستاد و نوشت: «نظر به اینکه اداره بازرسی مالی ارتش سازمانی برای تحقیق در اطراف این اطلاعیه ندارد و مقدور نمیباشد که به کلیه حواشی و جوانب کار رسیدگی نماید و از طرفی چون هیچگونه اطلاعیهای را نباید نادیده گرفت، بخصوص در این اطلاعیه که افسر و درجهدار به اسم معرفی شدهاند، خواهشمند است دستور فرمائید آن سازمان همانطوری که تاکنون همکاریهای ذیقیمتی انجام داده و از این پس نیز انجام خواهد داد به موارد مذکوره رسیدگی کامل نموده نتیجه را نیز به اطلاع این اداره برسانند.» بخش ضمائم که ساواک طی شماره 5 /311- 28 /8 /41 در پاسخ نوشت: «در قسمت ساختمان 14 طبقه که ساخته شده، حسین رمضانی با دو نفر دیگر که گویا سرباز با لباس شخصی میباشند حفظ و حراست ساختمان مزبور را عهدهدار میباشند. در منزل شخصی محل سکونت تیمسار سپهبد کیا چند نفر مستخدم میباشند که همگی سرباز با لباس شخصی میباشند. در ده شخصی نامبرده بالا به نام جنتآباد چون شصت کیلومتر از تهران دور است تحقیق برای این بخش مقدور نمیباشد. در مورد جلسات چهارشنبه در منزل شخصی ... [ناخوانا] چند نفر که گویا درجهدار بودند با لباس شخصی از نزدیک مراقب ایاب و ذهاب عابرین بودند...» بخش ضمائم
5. بخش 312 ساواک در گزارشی طی شماره 3573 /312- 13 /9 /41 درباره این نامه نوشت: «برابر تحقیقات محرمانهای که به عمل آمده، غیر از استوار یکم حسین رمضانی که در حدود 15 سال راننده تیمسار مزبور میباشد؛ استوار صالحی و یک گماشته و دو استوار دیگر در منزل تیمسار سپهبد کیا و کارهای ساختمانی وی مشغول کار میباشند و مفاد نامه رسیده به امضاء سرباز فدائی شاه کلاً مورد تائید نیست.» بخش ضمائم و این درحالی است که ساواک طی شماره 6927 /314- 28 /9 /41 به ریاست اداره بازرسی مالی ارتش اعلام کرد: «از بررسیهای به عمل آمده، مندرجات اطلاعیه مزبور تا حدودی مقرون به حقیقت میباشد.» بخش ضمائم
منبع:
کتاب
سپهبد حاجعلی کیا و سازمان کوک - کتاب دوم صفحه 3