تاریخ سند: 13 اردیبهشت 1351
درباره: نفوذ در بین منسوبین افراد وابسته به سازمان به اصطلاح آزادیبخش ایران
متن سند:
به: ریاست ساواک مدیریت کل اداره سوم 312 تاریخ:13 /2 /51
از: ساواک تهران 20 ه 12 شماره: 10909 /20 ه 12
درباره: نفوذ در بین منسوبین افراد وابسته به سازمان به اصطلاح آزادیبخش ایران
با توجه به مفاد نامههاى شماره 141903 /20 ه12-22 /12 /50 و 10016 /20 ه12 - 8 /1 /51 به موازات اقداماتیکه این ساواک جهت نفوذ در اهداف سازمان به اصطلاح آزادیبخش ایران1 و جمعیت نهضت به اصطلاح آزادى بهعمل آورده و به منظور آگاهى از فعل و انفعالاتى که در بین منسوبین سازمان و جمعیت مذکور احتمال انجام آن میرفت با پیگیریهاى مداوم و مستمر فعالیت خود را شروع تا اینکه چندى قبل اطلاع حاصل شد که یکى از بستگان نواب صفوى معدوم که ضمناً با خانواده احمد صادق پدر ناصر صادق معدوم ارتباط و قرابت دارد میتواند در این مورد اطلاعاتى در اختیار بگذارد. فرد مورد نظر خانمى است. بدین منظور با تهیه طرح مناسب در پوشش حساب شدهاى موقعیت حاصل گردید که با مشارالیها تماس و در بدو امر از اینکه سئوالاتى در این مورد از وى بهعمل آمد بسیار مشوش و نگران بود لیکن با اطمینانى که به نامبرده داده شد و تقویت انگیزه وى که علاقمندى به شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو میباشد اطلاعاتى به شرح زیر در اختیار گذارد: بانوى یاد شده اظهار داشت من یکى از اقوام سببى میرلوحى برادر بزرگ نواب صفوى میباشم و چند سال قبل با برادرزاده او به نام ایرج شهرت میرلوحى ازدواج لیکن به علت عدم توافق اخلاقى منجر به متارکه گردید و یک پسر دارم که نزد پدرش زندگى میکند خواهرم همسر صادق میرلوحى است محل سکونت آنها منزل احمد صادق پدر ناصر صادق میباشد و اضافه نمود پس از متارکه با شوهرش به مناسبت بستگى نزد یک که با آنان دارد مرتبا ارتباط برقرار و اکثراً به منازل آنان رفت و آمد دارد و آدرس محل سکونت ایرج میرلوحى را خیابان کریم خان زند خردمند شمالى کوچه دى شماره تلفن 822940 معرفى و اظهار داشته که این نشانى منزل احمد صادق میباشد که به اتفاق در آنجا زندگى مینمایند. بانوى یاد شده در دنباله اظهارات خود افزود که ایرج میرلوحى با ناصر صادق در گذشته ارتباط داشتهلیکن دقیقا از نحوه فعالیت آنها با اطلاع نمیباشد و در مورد شغل ایرج میرلوحى گفت که در حال حاضر به عنوان راننده روى کامیون مشغول به کار میباشد و این شغل هم البته براى رد گم کردن و احتمالاً تماس با افرادى میباشد که به این منظور به شهرستانها مسافرت مینمایند در مورد عدهاى که با ناصر صادق همکارى داشتهاند اضافه نمود که آنها بمبهائى تهیه میکردند که با تابش نور منفجر میگردید به این معنى که شبها بمب را در جاى مورد نظر مخفى و روز با تابش خورشید بحالت انفجار در میآید و عدهاى از این افراد دستگیر گردیدهاند این عده که داراى اعتقادات شدید مذهبى میباشند از خمینى تبعیت میکنند و در تهیه و فروش رساله خمینى دست دارند ضمناً اعلامیه و دستورالعملهائى از ناحیه او به وسیله پیک میرسد که پس از چاپ و تکثیر پخش میگردد نمونهاى از آن اینکه در چندى قبل دستور داده بود که آخوندها را مضروب و عمامه را از سرشان بردارند2 و گفته بود چرا آنها نشستهاند و جوانهاى مردم را دسته دسته میکشند این دستورات خطى است و ذیل آن به امضاى شخص خمینى میباشد3. پس از دستگیرى عدهاى از افراد جمعیت مذکور سایر کسانیکه دستگیر نشدهاند تصمیم گرفتند که چنانچه آنها به مرگ محکوم گردیدند و حکم دربارهشان اجرا شد مدتى سکوت نموده و بعد شروع به اقدامات نمایند لیکن چنانچه به حبسهاى طویل المدت محکوم گردیدند بلافاصله فعالیتهاى خود را شروع و حتى یکمرتبه هم به من پیشنهاد نمودند که بمبى را با خودم ببرم در جائى بگذارم ولى من این مأموریت را قبول نکردم. کسانى که با آنها ارتباط داشتهاند و من میشناسم یکى شخصى است به نام جعفرى4 که منزلش در خیابان شهباز و جلساتى دارد و تدریس مینماید و دیگرى شخصى است به نام لاهوتى5 و اضافه نمود مادران و بستگان معدومین بتحریک و تشویق مادر ناصر صادق قبل از اجراى حکم اعدام در مورد آزادى زندانیان اقداماتى را شروع و در بازار و منزل آیت اله خوانسارى دسته جمعى فعالیتهائى مینمودند یک ماشین تحریر نیز در منزل احمد صادق وجود دارد که براى نوشتن اعلامیه و تراکت از آن استفاده میشود. موضوع قابل توجه اینکه در موقع محاکمه این افراد جهت آگاهى از اظهارات آنان به عدهاى از زنها ماموریت داده میشد که ضمن شرکت در جلسات دادگاه هر یک به مدت 15 دقیقه مطالب را در ذهن خود حفظ و پس از خروج از دادگاه در محلى جمع و اظهارات را یادداشت و سپس به صورت اعلامیه درآورده و در اختیار افکار عمومى بگذارند و بخود منهم چنین ماموریتى محول گردید لیکن خواهرم مانع گشته و از رفتن خوددارى نمودم در بین خانواده این گروه چند نفر افسر وجود دارد که به آنها متکى جهت رسیدن به هدف خود که همانا از بین بردن شخص اول مملکت است میباشند این افسران عبارتند از اکبر شهرت ایمانى سرهنگ دوم نیروى هوائى. حسین ایمانى سرهنگ دوم ارتش عبداله ایمانى سرگرد شهربانى و منوچهر میرلوحى افسر ارتش6: ایرج میرلوحى همسر سابق من به منوچهر میرلوحى که در حال حاضر در خانه انجام وظیفه مینماید خیلى امیدوار است. احمد صادق پدر ناصر صادق معدوم در مورد اعدام فرزندش گفته من افتخار میکنم چنینفرزندى دارم و میگوید پسرم شهید شده است بستگان این گروه اغلب از فرستنده رادیو بغداد استفاده مینمایند. بانوى یاد شده ضمن صحبتهاى خود اظهار داشت در حدود یکسال قبل که گورستان مسگرآباد را خراب میکردند عدهاى از وفاداران به نواب صفوى7 و معدومین فدائیان اسلام8 شبانه به مقابر آنان که قبلاً علامت گزارى شده بود رفتند و استخوانهاى آنها را از خاک بیرون و جهت دفن بقم برده و در آنجا مدفون مینمایند و حتى روى سنگ قبر هم اسم آنها را نوشتهاند بجز افرادى که فوقا در بالا به اسامى آنان اشاره گردید که با این گروه تماس دارند شخصى است به نام یزدان شناس که مهارت زیادى در پخش اعلامیه دارد و کارمند راهآهن دولتى ایران است و یک نفر دیگر به نام ذکریا که معمار میباشد و دو نفر دیگر به نام اصغر عمرى و محسن سمیعى که آنها نیز در بازار فروشنده میباشند. این گروه نیز براى سید محمود طالقانى که در زابل تبعید است احترام خاصى قائل میباشند و بعضاً جهت دیدار وى به زابل مسافرت مینمایند اظهارات یاد شده بطور غیرمحسوس روى نوار ضبط و موجود میباشد. ضمناً با توجه به مراتب فوق اظهارات نامبرده بالا قابل توجه و بررسى میباشد اطمینان کامل به مشارالیها داده شده که دستگاه نسبت به حفاظت وى اقدامات لازم را مرعى و قرار تماس مجدد نیز گذارده شده که در صورت کسب اطلاعات جدید مراتب به آن اداره کل منعکس خواهد شد.
آقاى... خیلى فورى به عرض برسد 16 /2 /51
اداره یکم 312، 1 ـ موضوع جالب توجه است از این بانو به عنوان منبع استفاده و هدایت و بهرهکشى شود
2ـ سوابق اشخاصى که نام برده است بررسى و در مورد بازرسى منزل احمد صادق از طریق کمیته اقدام و در مورد افسران مورد اشاره در صورتی که آنها محرز است گزارش خبرى بارتش ارسال و درباره سایر موارد بررسى و پیشنهادات لازم ارائه شود.
ثابتى 18 /2 /51
توضیحات سند:
1. در اسناد ساواک سازمان مجاهدین خلق در ابتدا به نام سازمان آزادیبخش ایران نامیده مىشد. تا اینکه پس از چندى با نام مجاهدین خلق شناخته شدند. قبل از کودتاى مارکسیستها و تغییر ایدئولوژى علنى در سال 54، طیفى از جوانان مبارز با علائق و انگیزههاى مذهبى متفاوت در شکلگیرى این سازمان مخفى معتقد به مبارزه مسلحانه علیه رژیم شاه حضور داشتند. بعد از آشکار شدن انحراف ایدئولوژیک و تصفیه خونین کادر مذهبى سازمان، کلیه نیروهاى مذهبى از آنان برائت جسته و پس از پیروزى انقلاب اسلامى نفاق و خیانت در افراد و تشکیلات باقى مانده ظهور و بروز تمام یافت. در دو دهه گذشته سازمان منافقین، به مثابه آلت دست سرویسهاى امنیتى و جاسوسى امریکا و اسرائیل و رژیم بعث عراق علیه مردم و نیروهاى انقلابى به هر نوع جنایت ممکن دست یازیده و به سمبل وابستگى و جنایت و تروریسم مبدل شده است سند طولانى حاضر که متن کامل آن پنج صفحه را به خود اختصاص داده است در مورد اطلاعاتى است که از یکى از افراد مرتبط با اعضاى سازمان مزبور کسب شده و طى آن به ارتباط عدهاى از آن افراد که «داراى اعتقادات شدید مذهبى مىباشند، از خمینى تبعیت مىکنند و در تهیه و فروش رساله خمینى دست دارند» با استاد علامه محمدتقی جعفرى (ره) اشاره شده است. درج این سند فقط به منظور استناد به این قسمت مىباشد و به لحاظ رعایت امانتدارى، به ناچار تمامى آن درج گردیده است.
2. آنچه که به عنوان دستورالعمل حضرت امام خمینى (ره) در این سند ذکر شده است، واقعیت ندارد و صرفا بازتاب تبلیغات رژیم شاه و ساواک علیه ایشان بوده است.
3. منظور، اعلامیههاى حضرت امام (ره) است که مضامین برخى از آنها آگاهى دادن به سایر روحانیونى بود که در آن زمان در برابر مبارزات مواضع صحیح اتخاذ نمىکردند.
4. منظور استاد علامه آیتاللّه محمدتقی جعفرى (ره) مىباشد که برخى از اعضاء و رهبران مذهبى سازمان، در آن زمان، در برخى جلسات درس استاد علامه(ره) شرکت مىکردند.
5. حجتالاسلام حسن لاهوتى اشکورى (1360 ـ 1306) در سنین جوانى به دروس حوزوى روى آورد و در شهر مقدس قم مدارج علمى خود را کامل کرد. وى مبارزات خود را همگام با نهضت امام خمینى(ره) آغاز کرد و بارها به زندان افتاد. نامبرده پس از انقلاب اسلامى در تکوین کمیته انقلاب و سپاه پاسداران انقلاب اسلامى کوشش فراوانى کرد. وى در اولین دوره مجلس شوراى اسلامى به عنوان نماینده مردم رشت انتخاب گردید
6. با توجه به اختلاف خانوادگى منبع این گزارش و ناراحتى وى احتمال آنکه برخى از اسامى صرفا به دلیل کینه توزى و غرض ورزى ذکر شده باشد نیز وجود دارد و نمىتوان همه اسامى ذکر شده و اطلاعات مطروحهدرباره آنها را دقیق و معتبر تلقى کرد.
7. شهید حجتالاسلام نواب صفوى با نام اصلى سید مجتبى میرلوحى (1334 ـ 1303) پس از اتمام دوره ابتدایى، در یک مدرسه صنعتى به تحصیل خود ادامه داد و همزمان به آموختن دروس حوزه پرداخت. در پى عزیمت به نجف اشرف، در حین ادامه تحصیل با ملاحظه یکى از کتابهاى کسروى که در آن به حضرت امام صادق علیهالسلام توهین شده بود، حکم ارتداد نویسنده را از مرحوم آیتاللّه حاج آقا حسین قمى گرفت و جهت اداى تکلیف روانه وطن گردید و گروه فدائیان اسلام را تشکیل داد. از جمله خدمات این گروه به هلاکت رساندن احمد کسروى، رزم آراء نخست وزیر مخالف ملى شدن نفت و هژیر وزیر وقت دربار بود. نواب صفوى با رفت و آمد به حوزه قم با حضرت امام خمینى(ره) آشنا شد و مجذوب اندیشههاى ایشان گردید و در تیرماه 1330 در زمان نخستوزیرى مصدق دستگیر شد. چند روز پس از هلاکت حسین علاء نخستوزیر توسط فدائیان اسلام، وى دستگیر و به اعدام محکوم شد. سید مجتبى نواب صفوى در تاریخ 27 دیماه 1334 توسط مأموران ساواک به شهادت رسید.
شهید نواب صفوى در نجف اشرف با استاد علامه آیتاللّه جعفرى دوستى نزدیک و عمیقى پیدا مىکند و مدتى هم نزد ایشان بخشى از علوم حوزوى را تحصیل مىکند. استاد علامه(ره) بارها خاطرات شیرینى از سفرهاى پیاده نجف تا کربلا به همراه شهید نواب صفوى نقل مىکردند و شجاعت مثال زدنى او را که خود از نزدیک شاهد بودهاند تحسین مىنمودند.
8. فدائیان اسلام نخستین گروه مبارز اسلامى در دهه بیست بود که رهبرى آن را روحانى شجاع و مجاهد، شهید حجتالاسلام سید مجبتى نواب صفوى بر عهده داشت. فدائیان اسلام با هدف تضعیف و شکست رژیم پهلوى و حرکت به سمت استقرار حکومت اسلامى مشى مسلحانه را برگزیده بود و طى دوران فعالیت خود موفق به مجازات چند تن از مهرههاى اصلى رژیم و مزدوران استعمار در ایران شدند. در زمان نخستوزیرى مصدق سرکوب و بازداشت رهبران فداییان اسلام آغاز شد و بالاخره در 1334 به همراه رهبر گروه، سید محمد واحدى، مظفر ذوالقدر و خلیل طهماسبى به دست عمال رژیم شاه به شهادت مىرسند و جمعى دیگر از اعضاى آن به زندانهاى طویل المدت محکوم شدند.
منبع:
کتاب
استاد علامه محمدتقی جعفری تبریزی به روایت اسناد ساواک صفحه 90