تاریخ سند: 5 بهمن 1348
موضوع: مجلس میهمانی در منزل علی امینی عطف به شماره 6472/312 -
متن سند:
نخستوزیری
به: تیمسار ریاست ساواک مدیریت کل اداره سوم /۳۱۲ شماره گزارش: 26613 /20/ﻫ /8
از: ساواک تهران تاریخ گزارش: 5 /11 /48
موضوع: مجلس میهمانی در منزل علی امینی عطف به شماره 6472 /312 -
در تاریخ 4 /11 /48 بر مبنای طرح مصوبه با آقای سعید مهدوی نماینده پیشین مجلس شورای ملی که ضمناً یکی از افراد شرکتکننده در جلسات میهمانی دورهای علی امینی و سایر دوستان وی میباشد مصاحبه به عمل آمد.
مهدوی اظهار میدارد که از حدود ۳۰ سال قبل با این عده روزهای چهارشنبه هر هفته جلسات دورهای داشتهاند و شاهنشاه آریامهر نیز از تشکیل این جلسات کاملاً مطلع میباشند و به هیچوجه تاکنون سابقه نداشته که مسائل و مذاکرات سیاسی در این جلسات مطرح گردد و وقت جلسات به گفتگو و شوخیهای دوستانه و صرف مشروب و بازی قمار ادامه پیدا میکند.
مهدوی مدعی است که از چندین سال قبل وارد در امور سیاسی نمیباشد و زمانی که تیمور بختیار در ایران حضور داشته با او دوست بوده. لیکن از حدود هفت سال قبل تا به حال با وی هیچ ارتباطی نداشته و - مشارالیه را فردی مفسد میشناسد و از اینکه چندی قبل همسرش را که قصد مسافرت به خارج از کشور داشته به اتهام رابطه داشتن با بانو قدرت (همسر بختیار) از هواپیما پائین کشیدهاند خیلی باعث تعجب وی گردیده است.
مهدوی همچنین اظهار مینماید که آقای هویدا نخستوزیر نسبت به او محبت زیادی دارد و به علت همین رابطه محبت بر طبق درخواست وی آقای هویدا موافقت نموده که برادرش (دکتر مهدوی) به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب گردد و تیمسار معظم ریاست ساواک نیز او و برادرش (دکتر مهدوی نماینده مجلس) را به خوبی میشناسند و چندی است که از لحاظ مادی در وضع نامناسبی قرار گرفته و چون به اشخاص مختلف بدهی زیادی دارد تصمیم به فروش تنها خانه مسکونی خود در زعفرانیه گرفته است.
با ذکر موارد فوق چنین استنباط میگردد که در جلسات دورهای مورد نظر تصمیم به عملیات خلاف و انجام فعالیت مضره بعید به نظر میرسد و تحقیقات قبلی در این زمینه نیز مؤید این نظریه میباشد.
علیهذا با توجه به اینکه سعید مهدوی آمادگی خود را برای هرگونه خدمت با ساواک اعلام نموده و عین مصاحبه انجام شده با مشارالیه هم روی نوار ضبط گردیده و موجود میباشد مراتب به استحضار میرسد تا هر نوع مقرر فرمایند اقدام شود.م
بخش تحقیق: رشیدی رئیس اداره دوم. شباب
منبع:
کتاب
علی امینی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 781