عکس پاریس ما چه شد؟
متن سند:
عکس پاریس ما چه شد؟
در قانون اساسى فراماسونرى براى برگزارى برخى از مراسم و مناسبتها، مانند پذیرش عضو تازه، حق عضویت، سیر به مراتب بالاتر ماسونى، اعطاى درجات، جشنها، سوگوارىها، دعاها و غیره، آداب و تشریفاتى پیش بینى شده که فراماسونها خود را مقید به اجراى صحیح آن مىدانند و برابر قوانین فراماسونرى تخطى از آن قابل پیگیرى، تنبیه و مجازات است. کلیه پژوهشگرانى که از بیرون به تشکیلات فراماسونرى نگریستهاند، فراماسونرى را علاوه بر جنبههاى اسرارآمیز آن، تشکیلاتى بسیار تجمل گرا و تشریفاتى یافتهاند که بسیارى از آن آداب و تشریفات، هیچ پشتوانه توجیهى قابل قبولى ندارد. از سوى دیگر، بسیارى از پژوهندگانى که فراماسونرى را جریان اسرارآمیز و رمزى معرفى کردهاند، پیش از پى بردن به نقش فراماسونها در رویدادهاى سیاسى، اجتماعى و یا فرهنگى، اقتصادى جامعه از روى همین تشریفات و آداب در خصوص آنان به قضاوت پرداختهاند.1
قواعد و قوانین تشکلات فراماسونرى که شامل:
نحوه پذیرش داوطلب، اعطاى درجات و ارتقا، جلسات، نظامات، حضور و غیابها و بخشى از این سازمان پیچیده بینالمللى است که علاقهمندان به تحقیق در این خصوص را به کتاب ارزشمند دو جلدى «اسناد فراماسونرى در ایران» که به همت مؤسسه مطالعات و پژوهشهاى سیاسى در سال 138 به بازار کتاب عرضه شده است، دلالت مىدهیم.
اما سندى که در زیر مىخوانید، دست نوشتهاى عجولانه از عباس معتمدى یکى از فراماسونهاى باسابقه، به دوست ماسونش على کوچکعلى است که به جهت آگاهى از اختلاف فىمابین اعضاى لژهاى ماسونى که تاکنون درباره آن هیچگونه بحثى صورت نگرفته است، تقدیم خوانندگان محترم مىنماییم.
متن سند چنین است:
تهران 24 /2 /42
14 مى 1965
«على جان این نامه را با عجله نوشتم که امروز پست نمایم به این جهت بد خط شد ولى خودت مطالب را از لابلاى آن خواهى فهمید. قربانت معتمدى.
همه رونوشت ترجمههاى نامههاى مربوط به وان هک همراه است برگردان و به من مسترد کن زیرا من دیگر از آنها ندارم.
على عزیزم نامه 7 ـ 5 ـ 65 تو دیروز رسید، بسیار محظوظ شدم. قبل از رسیدن نامه من دیروز صبح یک نامه براى وان هک فرستادم که متضمن 5 برگ بود و یک نامه هم عین آن با یک نامه مخصوص تو و ترجمه نامهاى که به وان هک فرستاده بودم براى تو نیز به آدرس شرکت نفت فرستادم. چون ممکن است رونوشت نامههاى مربوط به وان هک اتفاقا به تو نرسد، امروز با این نامه یک سرى دیگر رونوشت آنها را مىفرستم ولى ترجمه نامه به وان هک همان یک نسخه دستى بود که دیروز فرستادم. نامهاى که به وان هک نوشتم بسیار عالى است و ترجمه خطابه مربوط به شاهنشاه نیز خیلى عالى شده است. من مطمئن هستم که وان هک خیلى از هر دو خوشش خواهد آمد. حال باید از موقعیت استفاده نمود یک تقدیر نامه از وان هک براى من گرفت که در لژها بخوانند (اگر این کار مشکل باشد صرف نظر کن) ممکن است درجه مرا بالاتر از محمود و احمد ببرد و از همه مهمتر اینکه به من جواب دهد که راجع به جلسه 67 من حق داشتهام که از طرف او صحبت نمایم که چنین نامه را من پلى کپى خواهم کرد و براى برادران تمام طریقتها در جواب مزخرفات آن شب محمود خواهم فرستاد. اما راجع به خلافکارىهاى آنها آنچه که به نظرم مىرسد بدون در نظر گرفتن ترتیب درجه اهمیت آن ذیلاً مىنویسم.
1ـ در شب استقرار عیسى در مولوى آنچه به مفتاح یاد داده بودند که بخوانند خلاف برادرى است اولاً گفت برادرانى از من خواسته بودند شرایط استادى را بگویم مقدارى مزخرفات گفت که مربوط به سؤال نبود و فقط مىخواست بگوید که عیسى از همه دیگران بالاتر است. شرایط استادى بر طبق طریقت ما یک سال نگهبان بودن در یک لژ است و رأى برادران اینکه مىگفت تا به حال کسى به درجات و مقامات عیسى پشت این صندلى نیامده است و اینکه گفت برادرانى از من سؤال نموده بودند و نام نگفت و بعد گفت تو مخالفت کردهاى این صحیح نیست و چنانچه G.Coll تشکیل شود همه این مسایل را در آنجا مىتوان مطرح نمود.
2ـ روز دو شنبه G.Collرا براى تأمین باقیمانده هزینه مهمانى Lord Bruce دعوت کردهاند و ترس از اینکه در آنجا دعوا بشود ندارند ولى براى کارهاى جارى نمىتوانند دعوت کنند زیرا مىترسند دعوا شود. از طرف دیگر در دعوت لرد بروس دعوت به نام خودش بوده ما دیگر چه کارهایم و مضافا به اینکه بیش از 3 نفر حضور داشتند که در حدود /2 تومان پولى که جمع آورى مىبایستى مىنمودهاند مىشده است ولى هم اکنون به تیمسار ظلى تلفن نمودم کسالت داشت یعنى کسالت خستگى داشت (تب ندارد) (و گفت که مدت یک هفته است که در منزل استراحت مىنماید) گفت که خرج مهمانى در حدود هفت هزار تومان شده و فقط پنج هزار بلیط خریدهاند که در حدود هفتاد نفر مىشود البته این اعداد را از طرف سلسبیلى گفت ـ گفتم که در آن شب حدود سیصد نفر حضور داشتند و تازه اشخاصى مانند تو و علوى بلیط خریده بودند و نیامده بودند از قرار معلوم مىخواهند این پول را از صندوق لژ بزرگ بدهند.
3ـ در موضوع نپرداختن حق عضویت سالانه ـ اگر حاجبى پول نداشت بدهد حق این بود که سال اول این موضوع را روشن مىنمود نه اینکه در فراماسونرى بدعت بگذارد و بگوید که من معاف هستم چه بدعتى از این بالاتر؟ او براى لژ ابن سینا از یک کلمه حرف ویرگول گذشت نمىکرد در صورتى که در آنچه آنجا مىگفت حق نداشته است ولى خودش براى خودش بدعت خلق مىکند و خود را معاف قلمداد مىنماید و مىگوید که G.M.Dاز پرداخت حق عضویت معاف است و محمود بدعت مىگذرد که من صد ساعت کار کردم بنابراین حق عضویت سالانه نمىپردازم.
اگر مردم رغبت کمک به این دستگاه نمىکنند براى این است که مىبینند عده[اى] دینارى نمىپردازند و به قول تو آن بالا بالاها هم مىنشینند.
4ـ براى اینکه موضوعهایى که بارها با هم صحبت نمودهایم یادآورى نمایم به طور خلاصه آنها را ذکر مىکنم تو خودت همه آنها را به خاطر مىآورى.
-1 گراند... فقط براى خرج تشکیل مىشود و حاجبى نمىترسد که در این مورد دعوا شود.
-2 براى کارهاى دیگر گراند... دعوت نمىشود زیرا حاجبى مىترسد که دعوا شود.
-3 طرد هویدا قانونى نبود و اگر مىخواستیم او را طرد کنیم بایستى یک نفر شکایت مىکرد و به او هم حق دفاع داده مىشد.
-4 از پول دیگران مهمانى مىکنند و خودشان حتى حق عضویت سالانه را نمىپردازند بنابراین به وجوه لژ بزرگ و لژها، حاجبى و محمود حقى ندارند زیرا دینارى نپرداختهاند.
-5 اگر پول نمىدهند به چه دلیل به خود اجازه دخالت در کارها را مىدهند.
-6 بزرگ انجمن در سال چندبار تشکیل شده و براى چه منظورهایى بوده.
-7 بزرگ انجمن را دعوت نمودند تا اجازه تعبیر و تفسیر آیین نامه عمومى و قانون اساسى را به حاجبى بدهند این کار بدعت است.
-8 صورت جلسات بزرگ انجمن را آن طور که باید نمىنویسند و آن طور که میل دارند مىنویسند.
-9 حاجبى در مقابل زور تسلیم است وقتى که احمد به او گفت با پول دیگران مهمانى مىکنى به او تسلیم مىشود ولى تو که تمام... را مىآورى و این همه خرج مىکنى و من که این همه وقت صرف نمودم تصور مىکند که وظیفه ما بوده و این کار براى ما افتخار در زندگانى ما بوده است.
-1 تعریف از سلسبیلى و او را به حلقوم همه نمودن و اخیرا هم او را عضو افتخارى لژ فراماسونرى نمودن.
-11 معرفى... که همه از او طلبکار هستند (سلطانى ـ آبتین و غیره) و معرفى.. که به تو نموده براى اینکه چرا کار او را در High Commiteeدیر گذراندى و گلشاییان سر همین.... به High Commiteeنرفت.
-12 از پایهگذارىها خفه شدیم در صورتى که توده هزار تومان دادى و به غیر از این... که با پول سایرین به پاریس رفتند اشخاص دیگر (مؤسسین لژ اسکاتلندى و لژ آلمانى)... رفتند و ماسون شدند و بعد هم اینجا این همه لژ تشکیل دادند.
-13 امتحان نمودن کلیه کاندیداها.
-14 با گوش کر و چشم نابینا آمده براى عوامفریبى پردهدار لژ فرانس شده... محمود او را مسخره نموده است در موقعى که پردهدار است حتى اسامى را نمىتواند بخواند.
-15 شرایط گذاردن عکس در سرسراى لژ چیست و چرا عکس ما را نگذاشته است آیا لازم است که ما هم یک لژ تأسیس کنیم و استاد ارجمند آن بشویم تا عکس ما را هم بگذارند؟ عکس پاریس ما چه شد.
-16 عکس ذوالجناح
GM -17 مگر نگفت که در کارها مشورت کنید پس چه شد.
-18 داخل نمودن دکتر معتمدى در لژ براى اینکه با سایرین قراول بیرون کند.
-19 مکاتبات گراند لژ ناحیه چیست؟ و با کدام اختیارات با سایر طریقتها صحبت مىکند؟ اگر خودش اختیار دارد پس ما یعنى بزرگ سالاران چه کارهایم؟ على جان حقیقت حدود اختیارات ما و او را از GMبپرس.
-2 کمیته لژها تشکیل نمىشود فقط ارجمند لژ و محمود با هم تصمیم مىگیرند نه تو را و... و نه مرا در لژ سعدى دعوت نمىنمایند.
-21 فشار براى انتخاب تسلیمى و... نبودن او و رهایى از دست او.
-22 کار آبتین که جرأت نمىکند نامه مربوط به تصمیمات کمیته را امضاء نماید.
-23 به من تهمت زده که من نگذاشتهام دستور لژ بزرگ ناحیه ایران را در ابنسینا ثابت کند.
-24 حرفى که راجع به خودت و راجع به تیمسار ظلى زده است.
سؤالات :
الف ـ آیا بزرگ سالاران ناحیه مىتوانند بزرگ انجمن را دعوت نمایند یا خیر؟
ب ـ معافیت براى گلشاییان در شاپیتر ... امکان دارد یا خیر.
ج ـ آیا بزرگ سالار ناحیه مىتواند در برخاست دوم مطالب خود را بگوید یا بایستى صبر کند... بگویید.
د ـ پنجاه عدد اساسنامه و آییننامه عمومى شاپیتر چه شد؟
قربانت دکتر عباس معتمدى
توضیحات سند:
پینوشت:
1. اسناد فراماسونرى در ایران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهاى سیاسى، ج 1، ص 184
منبع:
کتاب
اتفاقات تاریخی به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 161