صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

درباره : حسینیه ارشاد عطف به شماره 8138/312 ـ 1/10/50

تاریخ سند: 12 دی 1350


درباره : حسینیه ارشاد عطف به شماره 8138/312 ـ 1/10/50


متن سند:

به : تیمسار ریاست ساواک از : ساواک تهران 20 ه 12 شماره : 14846/ ه 12 علت اختلاف روحانیون با گردانندگان حسینیه ارشاد و سخنرانان مذهبی غیر روحانی آن حسینیه به خصوص دکتر علی شریعتی به این جهت است که چون دکتر شریعتی با دید وسیع علمی در سخنرانیهای خود اختلافات موجود بین مذهب شیعه و سنی را رد می کند و مسلمین را به اتحاد و اتفاق با یکدیگر دعوت می کند، لذا مستمعین و طرفداران زیادی به خصوص در بین طبقه دانشجویان و روشنفکران پیدا کرده و به همین جهت روحانیون نسبت به حسینیه ارشاد و گویندگان مذهبی آنجا بدبین شده اند و می گویند حسینیه مزبور مرکز تبلیغ وهابی گری شده و حتی بعضی از روحانیون و متعصبین مذهبی از روی غرض می گویند حسینیه ارشاد به وسیله زرتشتیها اداره می شود و نظر روحانیون طراز اول از جمله شیخ محمد تقی فلسفی این است که این موضوع از طریق مسالمت آمیز بین روحانیون و گردانندگان حسینیه ارشاد حل شود و به روحانیون توصیه می کند که حتی الامکان سعی کنند علنا با حسینیه مخالفت نکنند زیرا ممکن است دولت از این موقعیت استفاده کرده و برای اینکه خودش از لحاظ سیاسی راحت بشود طرفین متخاصم را به نحو غیر مستقیم به جان یکدیگر بیاندازد و از این اختلاف و دوئیت به نفع خود بهره برداری بکند که این کار به هیچ وجه به مصلحت نیست.
علیهذا مراتب جهت استحضار اعلام می گردد.
از طرف رئیس ساواک تهران.
نواب ـ عمید دایره بررسی ـ با توجه به سابقه چند...
تهیه گردد 13 /10

توضیحات سند:

1ـ آقای فلسفی در مورد حسینیه ارشاد و اختلاف آن در خاطرات خود چنین می نویسد : از دکتر شریعتی هم دعوت شد.
او از مشهد می آمد و در آنجا سخنرانی می کرد.
صحبتهای دکتر شریعتی اعتراض هایی را به دنبال آورد، تا جایی که خود وی هم اذعان داشت که بعضی از مباحثش تند بوده است.
عده ای از آقایان روحانیون که به برخی از مطالب دینی او اعتراض داشتند، موضوع را با من در میان گذاشتند.
در همان شبهایی که در آنجا سخنرانی داشتم، در آن باره با دکتر شریعتی مذاکره کردم و قرار شد که در یک سخنرانی ایشان اعلام نماید که در بیان بعضی از مباحث تندرویهایی داشته و سپس توضیحاتی در آن خصوص بدهد.
به مسئولین حسینیه نیز نتیجه مذاکره را گفتم.
دکتر شریعتی هم در سمیناری در حسینیه ارشاد توضیحاتی داد.
بعد که با آقایان روحانیون معترض صحبت کردم، گفتند مطلب به این کیفیت تمام نمی شود و باز به بعضی از نظرات او همچنان معترض بودند.
در نتیجه وضع نامطلوبی پیش آمد.
از یک سو، عده ای از جوانان دانشگاهی با گرایش شدید به دکتر شریعتی سرسختانه ایستادگی می کردند؛ و از طرف دیگر، اکثریت مردم اهل مسجد طرفدار روحانیت بودند.
شهید مطهری زحمت زیادی کشید تا فضای فکری حسینیه ارشاد را تعدیل کند.
با هیئت امنای آنجا خیلی بحث و گفتگو کرد، بلکه بتواند از حسینیه ارشاد نرود و آن پایگاه بزرگ دین را حفظ کند و در مجرای درست به کار اندازد؛ ولی نتیجه ای نگرفت؛ زیرا جوی به وجود آمده بود که او دیگر نمی توانست در آنجا بماند.
به ناچار از حسینیه ارشاد فاصله گرفت؛ من هم دیگر آنجا نرفتم.
آقایان اهل علم خیلی اعتراض کردند.
حتی بعضی از روحانیون در مساجد خودشان بر ضد روش جاری در حسینیه ارشاد صحبت کردند و به مردم، مخصوصا جوانان هشدار دادند.
بالنتیجه، شرایط فوق العاده ای به وجود آمد.
کار به آنجا کشید که در این باره از امام سؤال شد و امام با درایت و دوراندیشی خاص خود، با دو جمله زمینه تمایز هر دو جبهه را روشن ساخت.
ایشان فرمود: «اسلام منهای روحانیت، یعنی طب منهای طبیب!» آیا طب منهای طبیب، می تواند جوابگوی بیمارستان ها باشد؟! می توانند کتابخانه طبی درست کنند، بعد بیایند بیماران را مقابل کتابخانه بخوابانند به جای طبیب، کتابها را عرضه کنند.
طب در کتابها نوشته شده، ولی برای درمان، طبیب لازم است.
علمای اسلام و مجتهدین و متخصصین دین به منزله طبیب دینی جامعه هستند.
ر.ک: خاطرات و مبارزات حجه الاسلام فلسفی 7 صص 304 تلی 306.

منبع:

کتاب پایگاه‌های انقلاب اسلامی، حسینیه ارشاد به روایت اسناد ساواک صفحه 221

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.