تاریخ سند: 24 آذر 1354
موضوع : تردد لیلا سرمدی و خانواده زاهدیان به خانه جلیل افشار
متن سند:
از : 20 ه 11
به : 311 شماره : 17222 /20 ه 11
روز جمعه 14 /9 /54 همسر ضرار زاهدیان به اتفاق دو دخترش و لیلا
سرمدی ناهار به خانه جلیل افشار رفتند لیلا سرمدی ضمن گریه و زاری راجع به
مدت زندانی بودنش در زندان کمیته شهربانی صحبت می کرد.
و علت مریضی خود را غذای
بد زندان ذکر می کرد.
نامبرده
درباره آقای رسولی صحبت
می کرد و می گفت که ایشان
(رسولی) بازپرس کمیته
شهربانی و زندان اوین
هستند و وقتی در زندان اوین
باشند به همه ملاقات
می دهند لیلا سرمدی افزود
که وقتی پول پسرش را از
آقای رسولی خواستم وی
اظهار داشته که اگر ساواک
صلاح بداند پول شما را
می دهد بعد آقای رسولی
مقداری پول جلوی (لیلا
سرمدی) گذاشت و گفت هر
چقدر می خواهی بردار ولی وی قبول نکرد چون معتقد است که ساواک
می خواهد آنها را بخرد و زبان آنها را ببندد و اگر خودشان را در برابر ساواک
ضعیف نشان دهند با آنها بدتر خواهند کرد وی به آقای رسولی گفته است که مهم
آن بوده که به زندان نمی رفته ولی حالا که رفته چه یک روز و چه تا آخر عمر
برای او فرقی نمی کند لیلا سرمدی می گفت که کاش به این مملکت نمی آمد زیرا
بچه هایمان را در اینجا می کشند وی اضافه نمود که آقای رسولی از او خواسته
چنانچه به چیزی احتیاج داشت به او مراجعه کند ولی همسر ضرار زاهدیان او را
از این کار منع کرده و اظهار داشت که ساواک می خواهد ما را بخرد.
خانم
زاهدیان معتقد بود که معلوم نیست شوهرش را از زندان آزاد کنند و ممکن است
او را مانند آن نه نفر بکشند مشارالیها اضافه نمود که کلیه آنها را که گفتند آزاد
شده اند دروغ بوده و از عید تا به حال کسی از زندان آزاد نشده است.
لیلا سرمدی
درباره پرویز حکمت جو می گفت که او را کشته اند و در اثر خونریزی ریه نمرده
وی می گفت که بعد از جریان سالگرد پرویز خانه حکمت جو را غارت کرده و هر
چه اشیاء عتیقه بوده به غارت برده اند مشارالیها کمی از مهین جزنی (قریشی)
ناراحت بود و می گفت که
مهین به آنها گفته که شما
مادر نیستید مادر به خانم
سلامتی می گویند که بی پروا
صحبت می کند.
(دو نفر از
فرزندان خانم سلامتی دارای
فعالیت ضد امنیتی بوده اند)
لیلا سرمدی درباره مراسم
سالگرد نه نفر زندانی معدوم
می گفت که تاریخ آن
فروردین 55 است نامبرده
می افزاید که وی کلیه
صحبتهای دخترها و خانم
واحدپور را که در روز هفت
به دولت و مملکت اهانت و
فحاشی کرده اند ضبط کرده و
نوارهای آن را برای روز مبادا نگهداری می کند.
مشارالیها اضافه می نماید که از
هیچ چیز نمی ترسد و قبلاً نیز اسلحه آن چند نفر نزد او بوده است وی می گفت
چون بچه هایشان کشته شده اند پس مرگ یا زندگی برای آنها یکی است.
لیلا سرمدی می افزاید که دولت فکر می کند با کشتن این نه نفر زندانیها بدست و پا
می افتند ولی اشتباه کرده اند زیرا درست است که مدتی کسی کشته نشده یا بانکی
زده نشده ولی دوباره شروع خواهد شد.
وی اضافه می نماید که چند روز پیش
چهار نفر پلیس دنبال او آمده اند که منزل نبوده و حالا منتظر است ببیند این دفعه
چکار دارند و چنانچه خبری باشد به دیگران اطلاع بدهد.
لیلا سرمدی می گفت که تصمیم دارد نزد آقای
رسولی برود و از این به بعد با حقه و کلک با وی رفتار نماید.
نظریه شنبه : نظری ندارد.
نظریه یکشنبه : با توجه به فعالیتهای لیلا سرمدی و ارتباطهای وی با خانواده افراد معدوم احتمال صحت
خبر زیاد است.
نظریه سه شنبه : احتمال صحت خبر موجود است به شنبه آموزش داده شد تا اعمال و رفتار خانواده جلیل
افشار و سایر معدومین را تا حد امکان تحت مراقبت قرار دهد اظهارات خانم لیلا سرمدی حائز اهمیت
است.
نظریه چهارشنبه : با توجه به موقعیت منبع اظهارات او مورد تایید است.
لیلا سرمدی شدیدا تحت مراقبت باشد.
1 /10 /54
1ـ آقای رسولی در جریان قرار گیرد.
2ـ بهره برداری و افرادی نظیر ضرار زاهدیان به ساواک تهران احضار و به آنها تذکر داده شود اگر دست از تحریک برندارند تحت
تعقیب قرار بگیرند.
منبع:
کتاب
چپ در ایران - چریکهای فدایی خلق به روایت اسناد ساواک صفحه 57