تاریخ سند: 8 آذر 1357
موضوع: جلسه فرهنگیان در دبیرستان شاهدخت بابل
متن سند:
از: 2 ﻫ ب تاریخ: 8 /9 /1357
به: 2 ﻫ 2 و 324 شماره: 5836 /2 ﻫ ب
موضوع: جلسه فرهنگیان در دبیرستان شاهدخت بابل
روز 29 /8 /1357 جلسهای در دبیرستان شاهدخت بابل تشکیل و آقای جغتائی دبیر آموزش و پرورش بابل که در همه جلسات خود را دخالت داده و سخنرانی مینماید با این که اکثر معلمین از او و صحبتهایش و نظریههایش ناراضی هستند در عین حال با کمال پرروئی خودش را جلو انداخته و این دفعه نیز بیش از 33 خبر از شهرستانهای مختلف که همه شایعات بود پشت تریبون به اطلاع حضار رساند و چند اعلامیه که از جمله اعلامیه آیتالله شریعتمداری و آیتالله گلپایگانی و آیتالله نجفی را خواند و گاهی هم از خودش مطالب انتقادی سخت و خشونتآمیز بیان میکرد.1
نظریه شنبه: خبر صحت دارد با توجه به این که نامبرده فردی است ناراحت و محرک لذا دستگیری وی ضرورت دارد و نکته قابل توجه این که بعضیها میگویند او چپی است و بعضیها نیز عقیده دارند که وی ساواکی میباشد و حرفهایی که میزند جنبه مذهبی دارد اما عمیق نیست حرفهای او نپخته و خام است و احساسات او بر عقل او غالب است.
نظریه یکشنبه: آقای جغتائی دبیر آموزش و پرورش در اکثر جلسات متشکله فرهنگیان نقش سخنران را داشته و در صحبتهایش مطالب تند و تحریک آمیز و خلاف مصالح مملکتی ایراد و سعی مینماید حاضرین در جلسه را به ادامه اعتصاب و اغتشاش تشویق نماید. لذا به منظور جلوگیری از اقدامات خلاف و آلودگی افکار فرهنگیان از ناحیه یادشده دستگیری وی ضروری احساس میگردد. یوسف
نظریه دوشنبه: نظریه یکشنبه مورد تأئید است. جغتائی جزو عنصر فعال منطقه میباشد که مستمراً به عنوان یک رهبر برای به هدف رسانیدن مقاصد افراطی خود و تحریک دیگران در اجتماعات و تظاهرات شرکت داشته است لذا ضرورت دستگیری وی پیشنهاد میگردد. (خسرو)
نظریه 2ﻫ ب: نظریه دوشنبه مورد تأئید است یادشده از عناصر بسیار ناراحت و از محرکین اصلی [است] و بایستی دستگیر شود که تصمیمات لازم اخذ شده است.
توضیحات سند:
1. ساواک در تاریخ فوق در بخشنامهای به همه شعبههای خود نوشت که با استفاده از موقعیت روحانیان هر منطقه آنان را وادار به صدور اعلامیه برای باز شدن مدرسهها کنند. (6518 /324ـ 29 /8 /1357) و همچنین نک: انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، جلد 16، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی ، پیشین ص 431
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 10 صفحه 210