متن سند:
جناب آقای دکتر جمشید آموزگار نخست وزیر محبوب و گرامی ملت ایران سرگشاده احتراما بعرض میرساند.با آگاهی باصالت و دینداری و شاهدوستی و میهن پرستی خانوادگی شما مطالب زیر را بنام شناخت دشمن یا دشمنان واقعی شاه و میهن در زیر ماسکهای تزویر و ریا و نگاهی بزخمهای بزرگی بر بدن ملت ایران وارد آمده از درون که واقعیات علتهای عصیانگریها برای جوانان بیکار سرگردان درمانده میشود برای استحضار خاطر مبارک و سایر اولیاء امور برای چاره جوئی به نجات تقدیم میدارد.
امید آنکه مورد توجه و قبول مبارک جنابعالی و سایر اولیاء امور واقع شود.
بطوریکه مستحضرید و در جراید خواندم عده معدودی از جمله جوانان دانشگاهی و تحصیلکرده و در حقیقت سرمایه آینده کشور راه عصیان گری را پیش گرفته اند چون مشاهده میشود علت را رها کرده دنبال معلولید اینجانب با آنکه در سنین کهن سالی و فاقد فرزند به اصطلاح خرابکار هستم و مهمتر آنکه با اطلاع کامل از آگاهی خدمات ارزنده عینی و بیسابقه سلسله جلیل پهلوی به کشور و علاقه وافری که به مانند ملت به این خانواده بالاخص شاهنشاه آریامهر دارم بر خود لازم میدانم حقایق را ذیلاً بطور خلاصه آنهم از بعضی رئوس مهم با استفاده از آزادی بیان و قلم که از مواهب خاص شاهانه برای عوامل مؤثر در پیدایش ریشه های اصلی آن حقایق دردناک بی پناهان را بازگو مینمایم.
مقدمتا عرض مینمایم.
انصاف و قضاوت را از هر نظر بجنابعالی و سایر زعمای قوم میسپارم.
بفرمائید چنین اشخاص چگونه میتوانند خود را کنترل و بر اعصاب مسلط باشند و ناراحت نشده و عصیانگر نشوند خاصه آنکه تمام شاهدوستان و میهن پرستان در بیشتر موارد مقصر اصلی را دولت میدانند که خود راه عصیان گری و ناراحتی و نارضایتیها را تولید میکند اگر با مسئولیتی که دولت برای امنیت و تأمین زندگی واقعیت ها را چه برای حال و چه برای آینده اگر چه شده مصلحتی با درهای باز جویا شده خواهید دید که این جوانان یا افراد تشنه ایران و ایرانی بودن در خدمت به شاه و میهن کردن نظری دیگری ندارند تصدیق میفرمائید جوانان در اثر اندک ناراحتی زود تحریک و زود هم تسلیم میشوند اگر همین جوانان به قول معروف خرابکار و منحرف یا فرد فرد ملت ایران را فصد کنید یا گردن بزنید از هر قطره فوران خون آنها نام مقدس شاه و میهن را منعکس و تمثال زیبای شاهنشاه رئوف را بوضوح خواهید دید با اینحال چرا اجبارا مرتکب اعمال مغایر امیال باطنی خود میشوند که سازمانهای دولتی برای به اصطلاح سرکوبی آنها نام آنها را خرابکار و وابسته به ارتجاع سیاه و سرخ نهاده اند و یا این اتهام تصور میکنند افکار عمومی را علیه آنها تحریک آیا بهتر نیست در جهت پیدایش ریشه های اصلی آن علت عصیانگریها ـ اغتشاشات و علل این خرابکاریها را باید دید چیست و این جوانان چه میگویند و چه میخواهند تا سپس بتوان به مبداء افکارشان پی برد و سرچشمه این حوادث در کجاست تا برای همیشه ریشه کن نمود آیا از حکومتها قانونها ـ یا ادارات و اشخاص خلاصه چه عواملی سبب اصلی تحریکات آنها میشود؟ و شناخت بعقیده اینجانب اگر ذره ای بخواسته های آنها توجه شود باندک رأفت و دلجوئی میتوان آنها را از راهی که خلاف امیال خود اختیار کرده اند که سبب نابودیشان میگردد نجاتشان داد بشهادت تاریخ ملت ایران بخصوص جوانان وطن ما محجوب و بینهایت نجیب و آدابی و حق شناس و وطن پرست و سریع درک هستند تصدیق میفرمائید رفتار خشونت آمیز و مضروب نمودن صحیح نیست که با برخورد هائی سبب گسترش شود عاید کشور ننمائید اینجانب باینجهت به تبعیت از حب شاهدوستی هم ملی و هم اختصاصی چند نمونه از بی گناهی این جوانان شاهدوست و میهن پرست را ذیلاً عرض میکنم.
1ـ در کشور ما جوانان بیکار خیلی زیادند و اگر آمارگیری شود تعداد بیکاران معلوم خواهد شد و هر روز برای تحصیل کار به سازمانهای دولتی و غیره مراجعه متأسفانه بر عکس دولت بعنوان آنکه در کشور نیروی انسانی کم داریم بطوریکه در جراید خواندم بیش از دو میلیون نفر جوانان و افراد از کشورهای بیگانه را مانند سیل بکشور ما آورده و در کارهای مختلف با چندین برابر حقوق حتی سرسام آور در قبال 8 ساعت بلکه کمتر کار از وجود آنان استفاده و علنا حقوق قانونی و مشروع این جوانان شاهدوست و وطن پرست و سایر مشاغل ایرانی را مانند سیل وسیله این کارگران خارجی بخارج کشور سرازیر و بریش ما خندیده و فخر بما میفروشند قبول دارید بمصداق فرموده حضرت رسول اکرم (ص) [متن] لا معاش له لا معاد له جوانان ما پس از ناامیدی از سازمانهای دولتی و غیره که خود مشاهده تعیش و غیره بیگانگان و عائله آنها که در حدود 3 میلیون بیگانه با پول کشورشان که بوسیله دولت این جریان پیش میاورند برای سیر کردن شکم های گرسنه خود و عائله شان مجبورا برخلاف امیال باطنی شان راه عصیان گری یا انحراف که زائیده اعمال دولت است پیش گیرند متأسفانه دستگاهها هم نیز بدون تحقیق بعلت این انحراف آنانرا دچار کیفرهای شدید قانونی میسپارند این سئوال پیش میآید آیا دولتهای آلمانی و انگلستان و غیره میگذراند افراد بیگانه سیل وار به کشورشان سرازیر و سبب تولید بیکاری و نارضایتی برای ملتش فراهم گردد و همچنین ثروتش سیل وار از کشورش خارج گردد؟ باید گفته شود وقتی که کهنسالان مشاهده مینمایند که دولت توجهی بجوانان بیکار ندارد و جوانان برای پیدایش کار سینه های خود را آماج تیر میدهند خود شاهد تعیش بیگانگان از مال همین ملت و دولت هم ذره ای توجه ندارد بفرمائید چه انتظاری دولت بایستی از جوانان داشت فقط این پیام حقیر را قبول بفرمائید تیشه بر ریشه جوانان نزنید سرمایه و امید آینده کشور و خانواده هایشان هستند نابود نکنید.
2ـ شاهنشاه آریامهر فرمودند قانون اصلاحات ارضی را شخصا تدوین و طراحی فرموده و حقوق زارع و مالک را در محدوده حق و عدالت که از مفاهیم آن پیداست رعایت فرموده تا جائی که این قانون سرمشق بمورد عمل کشورهای مشابه کشور ماوقع شد.
اینجانب فقط درباره پیاده نمودن مرحله دوم قانون اصلاحات ارضی در گرگان عرض مینمایم زیرا مجریان آن در این شهرستان در لباس مجری مفاهیم انقلاب مقدس علنا حقوق خورده [خُرده]مالکان صغیر ـ یتیم ـ زنان بیوه ـ و ضعیف را زیر پا گذارده و کلیه حقوقات قانونیشانرا مصادره و عائله آنانرا دچار پریشانی و سیه روزی ساخته و به دریوزگی انداخته اند که در صحرای کربلا هم سابقه ندارد و متأسفانه تر آقای دکتر ولیان حقیقت را بعلت بوجود آوردن سد آهنین گوشتی بدتر از فولاد از نظر مبارکش مکتوم که از فرمایشات معظم له این موضوع بخوبی معلوم و معین است.
عمال آقای دکتر ولیان بحمایت ایشان علنا تجاوز و زورگوئی و مصادره اموال و غارت و غیره و غیره که خورده [خُرده]مالکان مظلوم مورد مظالم ظالمین قرار گرفتند.
اگر ذره ای از مظالم ولیان بسمع مبارکشان رسانیده شود، آنوقت است که ایران بهشت داد و دادگری و ملتش راضی مندترین افراد سایر ملتهاست.
جناب آقای نخست وزیر باز نمودن دربها و اطلاع حاصل نمودن از مصائب دردناک افراد مظلوم و رفع ظلم از مظلومین و کیفر ظالمین آیا ملتی بهتر و راضی تر و حق شناس تر و نجیب تر از ملت ایران میتوان در جهان پیدا نمود.
آقای دکتر ولیان میدانند اگر حصار آهنین گوشتی نبود امروز ایشان معلوم نبود چه سرنوشتی را داشت جناب آقای نخست وزیر همانطوریکه آنجناب در میتینگ بزرگی در تبریز فرمودید در کدامین قاموس بشری برابر کدامین دستور مذهبی تخریب و به آتش کشیدن ...
الی آخر اینجانب هم عرض میکنم که آنجناب از دکتر ولیان استفسار فرمائید در کدامین قاموس بشری و برابر کدامین دستور مذهبی و با کدام ماده ای از ماده قانون انقلاب مقدس شاه از اصلاحات ارضی مصادره غارت چپاول تجاوز و غیره آنهم علنی برخلاف مفاهیم منویات مبارک شاهنشاه آریامهر بعنوان اقدام سازنده تجویز شده است که آقای دکتر ولیان بوسیله عمالش در گرگان عمل نموده که در تاریخ جهان سابقه ندارد.
3ـ وفور روزافزون بیحد و حصر هروئین، حشیش، قرصهای مرگزا و غیره در سطح کلیه کشور در هر خیابان کوی و برزن خرید و فروش علنی بشهادت جراید بین جوانان ذکور و اناث پائین تر از 20 سالگی شیوع یافته که مانند نقل و نبات در جیب جوانان وجود دارد که بیشترشان در اثر بیکاری و ناراحتی بدام این بلای خانمان سوز و خانواده ها برانداز گرفتارند الی آخر ...
تمنا دارد دولت در این باب توجه عاجل و سریع در ریشه کن کردن آن مبذول فرموده به خانواده ها عنایت فرمایند تا جوانان از این بلا رهائی و بدعاگوئی مشغول دارید.
4ـ در مورد دستگاه قضائی ـ شاهنشاه آریامهر علیه این دستگاه بیاناتی فرموده اند که همگی استحضار دارند ولی هر بار آقای وزیر دادگستری1 و وسیله جراید ادعا کردند که با تدوین قانون انقلابی دستگاه قضائی را چنین و چنان خواهد کرد ولی توجه ندارند که قانون اعم از عادی و انقلابی همیشه در طریق مصالح جامعه وضع و اجراء میگردد و قانون حاضر یا انقلابی مورد بازخواست واقع شده باشند شاید به قول خودشان یا بعضی از قضات در اتخاذ هرگونه تصمیم مجاز و مخیر بوده و مصونیت و استقلال دارند! و کسی قادر نیست به آنها از گل نازکتر هم بگوید اطلاعات اینجانب در موارد بالا فقط نسبت به گرگان است.
5ـ طی سنوات گذشته سازمانهائی بنام اطاق اصناف ـ حمایت از مصرف کننده و نظایر آن به بودجه کشور تحمیل و طبق اظهار نظر جراید و مشاهدات عینی این سازمان عملاً با ارزان فروشی برخلاف سابق که تعیین نرخ بوسیله شهرداریها انجام میگرفت مبارزه کرد و برعکس وظیفه ظاهریشان باعث افزایش قیمت نرخهای مایحتاج عمومی گردیده و چون در مورد بالا همواره مجالس و محافل صحبت میشود بنده دیگر عرضی نمیکنم ولی از ذکر دو موضوع ناگزیرم اوّل آنکه خود دولت وسیله ترقی سرسام آور را بوجود آورده و میآورد مثلاً نرخ پاکات پستی از 2 ریال به 5 ریال و سفارشی از 6 ـ 7 ریال به 25 الی 30 ریال و نرخ تلگراف و امتیاز تلفن وقیمت بلیط اتوبوسهای شرکت واحد آنهم نامرتب با سرگردانی مردم که به انتظار رسیدن اتوبوسها و همچنین خالی خالی رفتن ماشینها در مقابل صف طویل مسافرین و بدون کنترل و بازخواست آنها آنهم برای ساعتهای محدودی از 2 ریال به 5 ریال و 10 ریال که در حقیقت باید گفت از مبداء تا مقصد سه برابر قیمت بلیط سوار و پیاده مسافران میکردند و غیره.
گرانفروشی را دولت محترم تأئید میکند دوم اینکه تکلیف کارمندان و کم درآمدها بالاخص بازنشستگان کهنسال و مُعیل که بهترین ادوار عمر خود را صرف خدمت به کشور کرده و با حقوق ناچیز گذشته توأم با وعده های مکرر درآمدها بالاخص بازنشستگان کهنسال و معیل که بهترین ادوار عمر خود را دولت بدلیل مندرج در جراید باید بسوزند و بسازند و حتی حقوق آنها کمتر از عملجات و بدتر از هر فرد دیگری زندگی میکنند چیست؟ 6ـ رفتار بعضی از کارمندان دولت نسبت به ارباب رجوع که البته بحد کافی در جراید منعکس شده و میشود بنده عرضی نمینمایم.
جناب آقای نخست وزیر اگر بخواهم شرح مصائب دردناک و ناراحتی و نارضایتی ها رایگان یگان بعرض برسانم که البته خود آنجناب و سایر اولیاء مملکتی از اینجانب بیشتر و بهتر آگاهی داشته و دارند ـ هستند عده ای سرپوشهای بعد از فولاد روی عملیات خلاف قانون خود میگذارند تا مانع حقایق و واقعیتها شوند و هر آن بیمناکند و همان ها هستند برای جلوگیری به کیفر رسانیدن عملیهای [اعمال] خلاف قانون خود بوسیله هر حربه و تهدید علیه حق و حقیقت و حقانیت مظلومین گام برداشته و بهر طریقی شده مانع استحضار خاطر خطیر ذات اقدس شهریار دادگر و دادگستر میشوند البته وقایع را نمیتوان برای همیشه مکتوم داشت به شهادت تاریخ در پایان اگر آنجناب و سایر اولیاء امور در هر مورد از موارد بالا اگر مایل باشند حاضرم برای اثبات گفته های خود با مدارس [مدارک] مثبته در کمیسیونهای رسمی متشکله به اثبات برسانم جناب آقای نخست وزیر جنابعالی که دکترای در حقوق و وارد بامور مملکتی و بین المللی میباشید اینجانب برای وطن و بقاء رژیم نظام شاهنشاهی و ثبت تاریخ عرض نموده ناگفته نگذارم شما را بوجود مقدس شاهنشاه آریامهر و نور چشم ملت ایران ولیعهد گرامی که پرچمدار آینده مملکت هستند بجوانان شاهدوست و میهن پرست و بیکار و ناراضی توجه خاصی را درباره شان مبذول و عنایت فرمائید.
با تقدیم احترامات فائقه.
عبدالمجید شریفی ـ تهران خیابان شادمهر کوی گل بیز پلاک 3
توضیحات سند:
1ـ صادق احمدی وزیر دادگستری در 3 /2 /1345 بود که در تاریخ 21 مهر 1343 ماده واحده منضم به قرارداد وین در یک جلسه پرسروصدای مجلس شورای ملی با نطق موافقین و مخالفین سرانجام تصویب شد.با تصویب این قانون مستشاران نظامی آمریکا در ایران از مصونیت ها و معافیت های قرارداد وین استفاده خواهند کرد.
در این جلسه که تا نیمه های شب طول کشید، هلاکو رامبد، زهتاب فرد، صادق احمدی و پور سرتیپ ضمن مخالفت با تصویب ماده واحده سخنان تندی ایراد کردند.
منوچهر پرتو وزیر تازه دادگستری دست به تغییرات دامنه داری در سطوح مختلف دادگستری در تاریخ 20 آذرماه 1347 زد.
اهم تغییرات به این شرح است : صادق احمدی به معاونت پارلمانی، یوسف رئیس سمیعی به معاونت طرح و برنامه ریزی، ناصر دولت آبادی به ریاست شعبه /9 دیوان کشور و در 22 شهریور 1350 نیز هویدا نخست وزیر در کادر وزیران تغییراتی داد و صادق احمدی را وزیر دادگستری معرفی کرد.
و در تاریخ 24 مهر ماه 1353 صادق احمدی وزیر دادگستری دو معاون تازه معرفی کرد.
در تاریخ 11 بهمن ماه 1354 برای رسیدگی به جرائم و تخلفات وزیران و معاونین آنها، استاندارها، شهرداران و رؤسای سازمانهای دولتی یک کمیسیون خاص تعیین گردید.
این کمیسیون وظیفه داشت موارد اتهامی را رسیدگی کند.
چنانچه قابل تعقیب بود مراتب را به مراجع قانونی پرونده امر را احاله کند.
از جمله اعضای کمیسیون صادق احمدی بود.
در تاریخ 18 آبان ماه 1355 امیرعباس هویدا کابینه خود را ترمیم کرد و در این ترمیم دکتر غلامرضا کیان پور، به جای صادق احمدی وزیر دادگستری گردید و صادق احمدی از کابینه خارج شد.
(ر.ک : عاقلی باقر، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ج 2، نشر گفتار، چاپ پنجم، تهران تابستان 1376، صص 179، 223، 255، 290، 304، 304، 303)